مسی:دکتر تاکتیکات برای این جنگ چیه؟
ارنست:مثل همیشه با اقتدار کامبک میخوریم
مسی:چجوری؟
ارنست:حمله میکنیم تا نفر آخرشون میکشیم بعد خودمون رو به نفر آخر تسلیم میکنیم
مسی:من تا آخرین قطره خون کنار تو کامبک خواهم خورد
ارنست:سرگرد اومتیتیاکوس
اومتیتی: بله ژنرال ارنست
ارنست:وضع جنگ چطوره؟
اومتیتی : اون منطقه رو کمان داران دشمن تیرباران میکنن
ارنست:کدوم منطقه؟
اومتیتی:اون منطقه
ارنست:عه؟گریزمان عزیزم یه دقیقه بیا
گریزمان : بله ژنرال ارنستاکوس
ارنست:ببین چون خیلی دوستت دارم و نمیخوام آسیبی ببینی میخوام بفرستمت یه منطقه امن
گریزمان:جدی؟کجا؟
ارنست:اونجا(همون منطقه ذکر شده توسط اومتیتیاکوس )
گریزمان:الان میرم
ارنست:آخیش راحت شدم ازش عثمونیاکوس یه لحظه بیا
دمبله:بله
ارنست:بلدی نیزه پرت کنی؟
دمبله:بلدم؟من یه عمری با نیزه ماموت شکار میکردم
ارنست:خب بیا این نیزه رو بگیر
دمبله:چشم(در حین گرفتن نیزه مصدوم میشود )
ارنست:تو ماموت شکار میکردی؟ماموتی که تو شکار کنی ماموت حساب نمیشه ویدالیاکوس
ویدال:بله ژنرال ارنستاکوس
ارنست:این مستر ماموت رو جمعش کن ببر بزارش بالای سنگر تا دشمنا خشتکش بکشن رو سرش
ویدال:چشم
راکیتیچ:ارنستاکوس
ارنست:بله عزیزم
راکیتیچ:این چیه؟ (شمشیر )
ارنست:نه نه نه نه تو به اینا دست نزن اوف میشی برو اونجا بشین جنگو نگاه کن و تشویق کن
راکیتیچ:چشم
اومتیتی:خبر بد دارم ژنرال ارنستاکوس
ارنست:چی شده؟
اومتیتی:چومی رو اسیر کردن
ارنست:یا امام زاده کاتالان چونی رو بردن؟برو همه رو جمع کن بیان
اومتیتی:همه اومدن
ارنست:خب بچه ها ما باید چومی رو آزاد کنیم
پیکه:همه برای چونی چونی برای همه
ارنست:احسنت حالا با علامت من حمله کنید آماده اید؟
همه:بله ارنستاکوس
ارنست:کاااممببککک بخورریییددد(عملیات آزادسازی چومی آغاز میشود )