طرفداری- به کازابلانکا، پرجمعیت ترین و پرشورترین شهر مراکش خوش آمدید. بخش اعظمی از افراد جهان، اینجا را با یکی از بهترین فیلم های تاریخ هالیوود می شناسند- فیلم کازابلانکا با بازی همفری بوگارت و اینگرید برگمن. این شهر، میزبان و خانه یکی از بزرگترین باشگاه های فوتبال مراکش با هواداران بی نظیرش است. منظور ما الرجا و اولتراهای «پسران سبز» مشهورشان است.
از همان روز اول، رجا کازابلانکا غرور و شان خود را بر مردمی بودنش تکیه داد و با ادامه همین راه، به قلب تپنده شهر تبدیل شد. این امر در ساختار باشگاه نفوذ کرده بود و همه رجا را به مردمی و خودی بودنش می شناختند. همانطور که در مکتب بودیسم و هندوئیسم، از مانترا برای ایجاد تمرکز در مدیتیشن استفاده می کنند تا به هدف برسند، در رجا هم کلمه «مردمی» با تار و پود باشگاه خو گرفته بود.
رابطه بسیار مثبت و سازندهای که میان هواداران و باشگاه شکل گرفته بود، اولتراهای رجا را به عنوان مخوف ترین اولتراهای قاره آفریقا به دنیا می شناساند. شاید یکی از علل این شهرت، حضور رجا کازابلانکا در یکی از جذاب ترین دربی های جهان است. باشگاه فوتبال رجا، در مارس 1949 تاسیس شد تا پُلی باشد برای ارتباط جوانان ناراضی از وضعیت کشور با مسئولان. در آن دوران فوتبال راهی بسیار مستقیم برای ابراز نارضایتی ها در مراکش بود.
آن ها همچنان برای ایستادگی برابر تیم ویداد اتلتیک کلاب که نماینده قشر متوسط جامعه بود، دست به تاسیس باشگاه زدند. نماد باشگاه رجا یک عقاب است که در وسط پرچم خودنمایی می کند. علتی که آن ها عقاب را برگزیدند، خواستشان برای «مقاوم و قدرتمند» نشان دادن خود برابر ظلم و ستم بود و عقاب نمایانگر تمام این ویژگی ها را در خود داشت. در ابتدا تصمیم گرفته شد از رنگ سبز در این تیم استفاده شود. رنگ سبزی که امید را به ارمغان می آورد. هیچکس نمی توانست در برابر آرمانها و ایدهآل های بنیان گذاران رجا مقاومت کند زیرا این آرمان ها واقعا از جنس خود مردم بودند.
همانطور که گاهی در جای جای جهان می بینیم، رجا در منطقه فراتر از یک باشگاه فوتبال بود. این باشگاه کمی پس از زمان تاسیس توانست جوانان پرشور و پرذوق را به سمت خود بکشاند و وسیلهای باشد برای احقاق حقوق. تمام پسران جوانی که حاضر شدند در این تیم بازی کنند، به دنبال هویتی برای خود و خانوادهشان بودند و این هویت را رجا تمام و کمال می بخشید. گرچه این باشگاه در رشته های ورزشی بسیاری فعالیت می کرد، اما فوتبال سردمدار فعالیت های ورزشی رجا کازابلانکا محسوب می شد.
در طول سال های اولیه، رجا کازابلانکا بیشتر از آنکه با نتایج داخل زمین خود، هوادارانش را به وجد بیاورد، میعادگاهی بود برای هواداران مسائل غیرمرتبط به فوتبال را آنجا حل کنند. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در 1988، رجا اولین قهرمانی لیگش را فتح کرد و از آن زمان، همه چیز رنگ دیگری به خود گرفت. با وجود عدم موفقیت های پیاپی، هواداران به باشگاه وفادار ماندند و کم کم خودشان را به عنوان متعهدترین هواداران فوتبال کشور، معرفی کردند. اولین قهرمانی در لیگ، برای رجا بسیار مهم بود زیرا به آن ها اجازه داد به عنوان باشگاه، خودشان را به مقام های بالاتری در مراکش و حتی به اعتقاد بسیاری، در آفریقا برسانند.
موفقیت های رجا نه تنها فراتر از مراکش رفت، بلکه آن ها موفق شدند دو بار در مسابقات جام باشگاه های جهان شرکت کنند. رجا کازابلانکا دیگر جهانی شده بود و طبیعی بود تعداد طرفدارانشان هم بیشتر شود اما یک چیز خاص در مورد طرفداری از این تیم وجود داشت و آن هم این بود که اگر می خواستید هوادار رجا باشید، باید مثل آن ها رفتار می کردید؛ پرشور و پرذوق.
اولتراهای «پسران سبز» اغلب با کورئوگرافی های دیدنی و تماشایی، باعث سربلندی و افتخار تیمشان می شوند. شاید بتوان گفت رجا کازابلانکا خلاق ترین و هنردوست ترین طرفداران جهان را دارد. در روز دربی، استادو محمد پنجم، به مکانی جهنمی تبدیل می شود که نه تنها بازیکنان حریف مو به تنشان سیخ می شود، بلکه بازیکنان خودی با آرامش بیشتری به بازی می پردازند و این راز بزرگی است که از ابتدا تاکنون همراه رجا بوده است. در واقع رقیب همشهری رجا، افتخارات بیشتری نسبت به آن ها دارد اما طی سال های اخیر، این تیم پیشرفت قابل ملاحظهای کرده که قابل چشم پوشی نیست.
دربی کازابلانکا، جنگ سطح ها است. جوی که در آن روز ایجاد می شود، به راحتی هوش از سر انسان می پراند. در مراکش، هنگام دربی تمام نفس ها در سینه حبس می شود. حتی طرفداران تیم های رقیب در آن روز تمام کار خود را به کناری می گذارند تا این جدال سنگین را تماشا کنند. دود سبز رنگ، صداهای کرکننده، امید، نفس تازه و زندگی. تمامی چیزهایی که دربی کازابلانکا با خود به ارمغان می آورد.
در جام باشگاه های جهان در سال 2000، وقتی کازابلانکا برابر رئال مادرید قدرتمند قرار گرفت، دنیا بیشتر و بیشتر با تیمی سراسر امید آشنا شد. آنجا استارت بسیاری از پروژه های جهانی شدن باشگاه زده شد اما در سال 2013 بود که رجا قلب فوتبال دوستان را تسخیر کرد. در دیداری که مقابل بایرن مونیخ 2-0 عقب بودند، اولتراهای این تیم فضایی را در ورزشگاه به وجود آوردند که هنوز هم از یادها نرفته است. نه تنها هیچ تیم آفریقایی پیش از این موفق به انجام این مهم نشده بود، بلکه در جهان این حرکت بی نظیر بود.
اتحاد، عشق و زیبایی. هرچیزی که یک تیم از هوادارانش می خواهد، آن شب دیده شد. آن شب بایرن مونیخ پیروز شد اما تنها چیزی که در یاد ماند، جو وحشتناکی بود که کازابلانکایی ها خلق کردند. شاید بزرگترین اعتراضی که به هواداران رجا وارد باشد، میل به خشونت در آن هاست. بارها دیده شده با پلیس مراکش و ارگان های داخلی درگیری داشته اند که البته این خوی اعتراضی آن ها، به ریشه های باشگاه برمی گردد.
در ژانویه 2009، به دلیل درگیری در دربی، 14 هوادار دستگیر و زندانی شدند. چهار سال بعد، این تعداد به 200 رسید و خرابکاری و آشوب های زیادی در سطح شهر رخ داد. پسران سبز، هیچوقت از هیچ چیزی بیمی نداشتند و احتمالا وجه تمایزشان با سایر هواداران، همین بی باکیشان باشد. البته بسیاری باور دارند این خشونت ها به خاطر محبت به باشگاه است. آن ها دوست ندارند باشگاه خود را تحت ظلم و ستم ببینند و همین باعث می شود صدایشان را به بالاترین مراجع برسانند. در رده بندی سال 2014 در خصوص معروف ترین اولتراهای جهان، اولتراهای سبزپوش رجا، مقام سوم را به خود اختصاص دادند.
طی سال های اخیر، فوتبال مراکش پیشرفت محسوسی داشته است. ستاره هایی متولد شدند و باشگاه هایی به اصل خود بازگشتند. موفقیت های تاریخی رجا کازابلانکا و شهرت هواداران این تیم، نقش مهمی در ناپدید نشدن مراکش در نقشه فوتبال جهان داشته و به نظر می رسد در مراکش، باید بیشتر از این ها قدردان این باشگاه تاریخی باشند. باشگاهی که قلب تپنده یک قاره است.
به قلم Liam Newman در وبسایت TheseFootballTimes
▬ در داستان اولتراها، هر هفته به سراغ گروهی از جنجالیترین هواداران دنیای فوتبال خواهیم رفت و ریشههای آنها را بررسی خواهیم کرد. برای پیگیری این مجموعه، برچسب «داستان اولتراها» را دنبال کنید.