طرفداری- اگر صبر میکردند چه چیزی میشد. سال ۲۰۰۵، فیلیپه پارنو و داگلاس گوردن دو کارگردان فرانسوی تصمیم گرفتند تمام حرکات زیدان در یک بازی را به تصویر بکشانند. زیدان: یک نقاشی قرن بیست و یکی عنوان فیلمی بود که ۱۷ دوربین مختلف، ستارهی فرانسوی رئال مادرید را در برابر ویارئال در فصل ۲۰۰۴/۲۰۰۵ دنبال کردند. تصاویر دوربینهای مختلف در کنار هم قرار میگرفتند تا متوجه شویم شماره ۵ رئال مادرید چطور زندگی میکند، نفس میکشد و هر لحظه از این بازی را چطور تجربه میکند.
فیلم جالبی بود که از نظر هنری فوق العاده است و به خوبی اجرا شده است. بازی فوتبال خوبی هم بود. خوان رومن ریکلمه اول از روی نقطهی پنالتی در نیمه اول گل زد و سپس، رونالدو، با پاس گلِ زیدان بازی را مساوی کرد و میشل سالگادو گل پیروزی رئال مادرید را به ثمر رساند. ۳ کارت قرمز هم در بازی وجود داشت که یکی از آنها در دقیقهی آخر داده شد. ولی اگر تا ۱ ژولای ۲۰۰۶ صبر میکردند چه چیزی میشد. روزی که زیدان رقصید.
یک چهارم نهایی جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان میان فرانسه و برزیل بود و تیم زیدان ۸ سال پیش خنجر را مستقیم در قلب برزیل فرو کرده بود آن هم در فینال و در ورزشگاه استاد دو فرانس. قهرمانان ۳ دوره قبلِ جام جهانی با هم برای رفتن به نیمه نهایی رقابت میکردند و این بار بازی در فرانکفورت بود. کسانی که در ورزشگاه بودند احتمالا بهترین بازی این هافبک را شاهد بودند. ۲ بازی قبل از خداحافظی او از فوتبال.
با توجه به اینکه زیدان اعلام کرده بود این آخرین تورنمنت وی به عنوان بازیکن است، شکست در این بازی به معنای آخرین بازی زیدان در چمن سبز بود. برای او حالت "برنده باش و بمان" وجود داشت. مانند زمانی که در زمینهای خاکی مارسی بازی میکرد، زیدان در کل بازی آرام بود. او هم در بازی شیطانی کرد و هم کلی از بازی لذت برد.
بعد از تمریناتِ قبل از بازی و چند خوش و بش با امثال رونالدو، توپ و زیدان، با کفشهای طلاییش که خیلی به این بازی میآمد، به حرکت در آمدند. وی در مصاحبهای با فیفا بعدها گفته بود که هوای بازی پر از جادو بود. برای زیدان درک این مسئله ۳۴ ثانیه طول کشید، وقتی با پشتِ پا توپ را از میان زی روبرتو و کاکا عبور داد و بعد مانند سوپر ماریو و کرش بندیکوت از بین تکلهای برزیلیها گریخت (دو بازی بسیار معروف در کنسولهای نینتندو و پلی استیشن که ژانر آن action-adventure است-مترجم). این اخطارِ دقیقه اول بود اما سلسائو، کاری از دستش بر نمیآمد. آنها میدانستند که او مرد خطر فرانسه است. میدانستند که قرار است چه اتفاقی بیوفتد. با این حال آنها نمیدانستند چطور باید جلوی او را گرفت.
ضربات زیدان به توپ در آن شب کاملِ، کامل بود. او کارهای ساده را به شکل هیجان انگیزی با اعتماد به نفس انجام میداد. زیزو با توپ چنان بازی میکرد که در مواجهه با تکلهای برزیلی انگار یک توپ کاغذی را باید داخل سبد میانداخت. رفتار زیزو مطابقتی با یک چهارم نهایی جام جهانی نداشت. شبیه تبلیغاتِ تکنیکی شرکت نایکی بود اما زیدان نشان میداد که یک بازیکن حرفهای چطور میتواند در زمین این چنین بازی کند. جایی که تنها چند بازیکن میتوانند این حرکات را در مقابل ۲۱ بازیکن حرفهای انجام دهند.
البته فقط یک لذت زیباییشناختی نبود. دلیلی برای این لذت وجود داشت. تمام حرکات زیدان از دریبلها گرفته تا پاسها، همگی فرانسه را به جلو میبرد و برزیل را به عقب میکشاند. بهترین مثال در این مورد در دقیقه ۴۴ نیمه اول به دست آمد. جایی که زیدان بعد از کنار گذشتن دو تکل برزیلیها، ویرا را در فضای خالی مانند بازی راگبی دید اما کنترل اول ویرا اگر بهتر بود احتمالا او با دروازه بان تک به تک میشد و خوانِ بیچاره که مجبور بود تکل بزند، کارت زرد نمیگرفت.
در نیمهی دوم، حرکات زیدان به گل انجامید. زیدان در وسط زمین به رونالدو دریبل سر پا زد و با سر توپ را به آبیدال رساند و فرانسه در سمت چپ به یک ضربه آزاد رسید. اینجا بود که زیدان پاس گل پیروزی بخش فرانسه را داد.
با وجود اینکه زیدان ۵۴ بازی ملی با تیری آنری انجام داده بود اما تا آن روز به او پاس گل نداده بود. آن روز اما در دقیقه ۵۷ زیدان اولین پاس گلش را به آنری داد. هافبک ۳۴ ساله توپ را به تیر دو فرستاد و آنری، دیدا را در دروازه تنها دید. بازیکنانِ NFL، خواب چنین پاس دقیقی را میبینند و زیدان این کار را با توپ فوتبال انجام داد. با جلو افتادن از حریف، هدف فرانسه در نیم ساعت آخر بازی، حفظ توپ و دوری آن از مهاجمان آمریکای جنوبی بود. آنها یک نقشه داشتند؛ توپ را به زیدان بده. او هم کارش را کرد. میانهی زمین ملک شخصی زیدان شده بود و او تصمیم میگرفت چه کسی وارد و خارج شود. همانطور که لو بلو (Les Bleus لقب تیم ملی فرانسه)، ۱-۰ از حریف جلو افتاده بود، با تعویضهایش سعی کرد بازی را آرام کند. کار زیدان تقریبا انجام شده بود.
کارلوس آلبرتو پریرا، سرمربی وقت برزیل بعد از بازی گفت این شاید بهترین بازی ۸ سال اخیر زیدان باشد. احتمالا حق با او باشد. به جز ضربه سر زیدان به ماتراتزی در فینال برلین، حضور فوقالعادهی او در این تورنمنت سبب شد همگان با دوران ورزشی او به خوبی و در اوج خداحافظی کنند. اما در حقیقت چند سال آخر در رئال مادرید، نا امید کننده بود. شما باید خیلی اهل تجدید نظر باشید تا با این حرف مخالفت کنید.
قبل از جام جهانی خبرنگار اسپانیایی گفته بود تماشای بازی ژاوی هرناندز، مانند دیدن فیلم ماتریکس و تماشای زیدان مانند دیدن اخبار پیاِت است. بنابراین، بازیهای دور حذفی جام جهانی آن سال با شگفتی همراه بود. به شکل غیر طبیعی، زیدان طبیعی بازی میکرد (پیاِت استودیو فیلمسازی فرانسوی بود که بعدها برای چند دهه در انگلستان بخش خبری داشت-مترجم).
این داستان مردی بود که برای بازیهای بزرگ، سطح بازیش را بالاتر میبرد و از اینکه فوتبال دنیا را برای بار آخر مسحور کند، به هیجان میآمد. او این کار را فوقالعاده و کامل در فرانکفورت انجام داد. عملکرد او در آن بازی بارها و بارها دوباره تماشا خواهد شد و در کتابهای آموزش فوتبال جا خواهد داشت.
اگر پارنو و گوردن میتوانستند عملکرد زیدان در این بازی را با ۱۷ دوربین به تصویر در بیاورند، احتمالا در بین فیلمهای فوتبالی، جاودانه میشد.