طرفداری- با جمعیتی در حدود پنج و میلیون و پانصدهزار، جای تعجبی ندارد که اسکاتلند نقش مهمی در دنیای فوتبال ایفا نکند. با این حال وقتی موضوع به بیرون از زمین کشیده می شود، پسرانِ آبی پوش حرف اول را در دنیای هواداری می زنند.
اولترا قطعا مترادف کلمه دوستانه و شیرین «ارتش تارتان» (لقب تیم ملی اسکاتلند) نیست بلکه نمایانگر شوق، شور و آتش درون هواداران است. هوادارانی که برای اسکاتلند و باشگاه های خاص، قلبشان را به میان می گذارند و بیمی از چیزی ندارند. کیفیت فوتبال در تیم ملی این کشور شاید بین بهترین های جهان نباشد اما یکپارچگی آن ها مثال زدنی است. ارتش تارتان به خشونت در زمین معروف نیست اما حامیانش حاضر هستند دست به تمامی راه های ممکن بزنند تا باورشان را عملی کنند.
جنگ و خشونت در فوتبال اسکاتلند برای خارجی ها قابل درک نیست اما در این کشور عادی ترین حالت تماشای فوتبال است. چیزی که این کشور را با سایر جاها متمایز می کند، DNA خاصش است. برای کشور به این کوچکی، تفاوت های فرهنگی و تاریخی در اکثر زمینه ها بسیار است و فوتبال هم جنبه دیگری از این تفاوت هاست. رقابت میان شهرها، دیدگاه های سیاسی و حتی مذهب، در بالاترین حد قرار دارد. طبیعت مبارزه میان جنوب و شمال در تمامی جهان قابل مشاهده است و اسکاتلند هم از این قائده مستثنی نیست.
در خالصانه ترین حالت، فوتبال اسکاتلند، انعکاس دهنده جامعه این کشور به عریان ترین شکل است. رقابت فوتبالی در اسکاتلند، با دربی گلاسکو که در سرتاسر جهان به یکی از پرشورترین دربیها معروف است، شناخته می شود. اگر تابحال در این دربی نبودهاید، آن را در لیست خود قرار دهید. این بازی یکی از آن هایی است که صدا و هیاهو انسان را دیوانه می کند. البته این تنها رقابت سرسخت در این کشور نیست زیرا رقابت خاصی میان برخی تیم های دیگر هم وجود دارد.
جنگ سرسخت میان آبردین و هیبرنیان یکی از این بازی هاست که مخصوصا در دهه 80 میلادی، نمونه اصلی ورود اولتراها به فوتبال بود. این بازی قبلا به عنوان مهم ترین بازی اسکاتلتد شناخته می شد و این جنگ هم در سکوها و هم در داخل زمین فوتبال، شکل می گرفت. قبل و پس از بازی، درگیری هایی روی می داد. ناگزیر پلیس بسیاری را دستگیر می کرد و در این بین، افراد زیادی مجروح می شدند. گروه ها برخورد شدیدی باهم داشتند و بدترین وضعیت هم وقتی بود که از سوخت هایی چون بنزین، بمب های آتش زا می ساختند.
در بریتانیا، اسکاتلند معروف به دربی های سرسخت بود. گروه های گانگستری و حتی سازمان یافته وجود داشتند تا در هر بازی هواداران را تهییج کنند. فوتبال در این کشور از چیزی که در تصور شماست، فراتر است. حتی شاید نتوانید فکرش را کنید. البته در قدیم این خشونت چند برابر بود و می توان فضای فعلی را مثبت تلقی کرد. با این حال طرفداران امروزه فوتبال اسکاتلند، سعی می کنند سنت پیشینیان خود را عملی کنند و ورزشگاه را به فضایی برای رعب و وحشت تبدیل کنند.
استفاده از بمب های آتش و دودزا، به عرف و عادت تبدیل شده است. در واقع در اسکاتلند به ندرت می توانید شاهد یک بازی تمیز و آرام باشید. «نسل اینترنت» در اسکاتلند، خلاق است. آن ها ایده های خاص را از کشورهای دیگر می گیرند و در استادیوم خود پیاده می کنند. شاید این بمب ها آخرین چیزی باشد که پلیس این کشور نگرانش است زیرا هیچکس حرکت هواداران آبردین در بازی مقابل دندی یونایتد را فراموش نمی کند که باعث شد به زندان بیفتند.
فوتبال در دندی، مقیاس کوچکی از فوتبال واقعی در اسکاتلند محسوب می شود. شور و حرارت هواداران بسیار بالاست و شهر به دو قسمت تقسیم می شود. دو تیم معروف این شهر در زمان های دور، با اتحاد هم به رقابت با تیم هایی از شهرهای دیگر کشور می پرداختند. آن ها چندان طرفدار حمایت از کشورشان نیستند یا به عبارتی، آن ها جزو پسران آبی پوش نیستند. شاید یکی دیگر از علل این دشمنی، عدم صعود تیم ملی فوتبال این کشور به تورنمنتی مهم است که حسرتش از 1998 بر دلشان باقی مانده. در دهه های 80 و 70، هولیگانیستم در بریتانیا، از خود اسکاتلند نشات گرفت. حتی سرآغاز آن هم تقابل ارتش تارتان مقابل انگلیسی ها بود که کل کشور را متحد می ساخت.
جنگ میان دو کشور در سال 1977، در داخل زمین صورت داد. آن بازی در خاک انگلیس برگزار شد و اسکاتلند پیروزی شیرینی به دست آورد که این پیروزی زیر سایه اتفاقات پس از بازی ماند. پس از به پایان درآمدن سوت بازی، اسکاتلندی ها به داخل زمین هجوم آورده و زمین چمن را نابود کردند. تیرهای دروازه را از جا کندند و ومبلی تبدیل به ویرانه شد. دو سال بعد، جنجال در بازی میان این دو تیم بیشتر بود و 300 نفر بازداشت شدند. البته فقط اسکاتلندی ها مقصر نبودند بلکه برخی از هواداران خشن از سرتاسر جزیره، به آن بازی آمده بودند تا یک نبرد واقعی را تجربه کنند.
اسکاتلند یک کشور با غروری بی نظیر است. همانطور که بریتانیا را با رنگ های مختلف طرفدارانش می شناسند، همانقدر هم در اسکاتلند افتخار به رنگ آبی معروف است. جام جهانی 1998، یکی از بهترین نمایش های تاریخ این کشور بود. دیگ جوشانی که هواداران اسکاتلند در بازی برابر برزیل درست کرده بودند، استاذو فرانس را به مکانی ترسناک تبدیل کرده بود. در زمینه ملی، اسکاتلندی ها همراه با هلندی ها، بهترین هستند. مثال 98، فقط یک نمونه از اتحاد اکثر مردم این کشور برای حمایت از ارتش تارتان هاست. در یورو 2000 و در بازی پلی آف میان انگلیس و اسکاتلند که بیش از 200 هوادار مست دستگیر شدند، تنها تاسف خوردن راه چاره بود. این روزها کاهش شدیدی در میزان خشونت شاهد بوده ایم که چیز مثبتی است. فوتبال نه تنها نباید محلی برای خشونت باشد، بلکه بازی جوانمردانه، در تمام لحظاتش قابل مشاهده باشد.
تاریخ نشان داده در طی پروسه استقلال اسکاتلند از بریتانیای کبیر، شاهد سوت های اعتراضی هواداران در سرود ملی انگلیسی ها بوده ایم. البته همیشه ریشه اصلی این درگیری ها در رویدادهای سیاسی نهفته بوده است. این را می شود در لایه لایه اختلافات میان دو ملت پیدا کرد. همیشه بحث سر قدرت و عزت ملی بود و اینگونه هم باقی خواهد ماند. اسکاتی ها همیشه نماد مقاومت و دفاع از سرزمین خود بودهاند. شاید ریشه همه چیز در جمله «God Save The Queen» (خداوند ملکه را حفظ کند) خلاصه شود. جملهای اسکاتلندی ها برای سالیان سال بر زبان آوردند. حال آن ها سرود «Flower of Scotland» را بر زبان می آورند.
در بریتانیا تعصب در فوتبال خلاصه می شود اما در اسکاتلند، همه چیز فراتر از فوتبال است. آن ها همیشه آماده هستند، گویی جنگی در حال رخ دادن است. نغمه پسران آبی پوش برای دفاع از ارتش تارتان، همیشه شنیدنی و زیباست. همه اسکاتی ها را به عنوان یکی از دیوانه وار ترین گروه های هوادارای می شناسند. آن ها می نوشند و می خوانند و حمایت می کنند. آن ها امیدوارند روزی برسد کشورشان را دوباره در عرصه بین المللی سرفراز کنند. شاید آن روز، چندان هم دور از دسترس نیست.
به قلم Liam Newman در وبسایت TheseFootballTimes
▬ در داستان اولتراها، هر هفته به سراغ گروهی از جنجالیترین هواداران دنیای فوتبال خواهیم رفت و ریشههای آنها را بررسی خواهیم کرد. برای پیگیری این مجموعه، برچسب «داستان اولتراها» را دنبال کنید.