فرهنگستان فوتبال ـ دو رقیب تاریخی در شهر میلان؛ لورنتسو بوفون دروازهبان آث میلان فقط برای کنار زدن جوجو گتسی دروازهبان اینترمیلان در زمین فوتبال نمیجنگید بلکه میخواست او را در بدست آوردن عشق معروفترین زن ایتالیایی «ادی کامپانیولی» که مدل و ستاره تلویزیون ایتالیا بود هم مغلوب کند.
لورنتسو که پسرعموی پدربزرگ جانلوئیجی بوفون است نام این خاندان را سالها قبل از تولد جیجی بر سر زبانها انداخته بود. او در نوزدهم سپتامبر سال ۱۹۲۹ در مایانو بدنیا آمد و در تیم سطح پایین پورتوگروارو بازی میکرد. در فصل ۱۹۴۹-۱۹۴۸ باشگاه با تکیه بر جوانانش تلاش کرد تا به سری C برگردد. بوفون که آن زمان ۱۸ ساله بود در پورتوگروارو تمام تلاشاش را میکرد. آنها دوم شدند و ساندونا اول شد. دروازهبانی بوفون باعث شده بود تا پورتوگروارو یکی از امیدهای قهرمانی باشد. تیم آنها تنها ۳۰ گل دریافت کرد ولی سان دونا ۵۱ مرتبه گل خورده بود. در نهایت نداشتن یک مهاجم خوب باعث شد تا نتوانند موفق شوند و تعداد گلهای پورتوگروارو ۳۴ تا کمتر ساندونا بود.
با وجود ناکامی پورتوگروارو، بوفون میدرخشید و در تابستان ۱۹۴۹ میلان او را به تیم خود برد. میلانی که ۳ مرتبه قهرمان ایتالیا شده بود با ورود به دهه ۱۹۵۰ به قله لیگ خانگی رسید و نزدیک بود جلوی رئال مادریدِ دیاستفانو را برای قهرمانی قاره اروپا در سال ۱۹۵۸ بگیرد.
بوفون به همراه ملیپوشان سوئدی گونار گرن و نیلز لیدهولم به تیم پیوست. رئیس باشگاه میلان «اومبرتو تراباتونی» همانقدر به بوفون جوان ایمان داشت که به مثلث طلایی خط حمله تیم یعنی گرن، نوردال و لیدهولم مطمئن بود. در همین زمان بود که شهر میلان در مقابل قدرت اصلی فوتبالی کشور یعنی شهر تورین ایستاد و با دو تیم میلان و اینتر قهرمان شش دوره سری A از بین ۱۰ دوره دهه ۱۹۵۰ شد.
بوفون بلافاصله بعد از تولد ۲۰ سالگیاش در ژانویه ۱۹۵۰ اولین بازیاش در میلان را انجام داد و تیم با نتیجه ۵-۱ در مقابل سمپدوریا پیروز شد. سه هفته بعد همراه با تیم میلان برای بازی تاریخی مقابل یوونتوس به استادیوم کامیوناله سفر کرد. در آن بازی که از اولین بازیهایی بود که به صورت پخش زنده از تلویزیون پخش میشد، میلان با نتیجه ۷-۱ بیانکونری را مغلوب کرد و مثلث گرن، نوردال و لیدهولم پنج گل بازی را به ثمر رساندند. با اینکه در فصل ۱۹۵۰-۱۹۴۹ اسکودتو به یووه رسید ولی در آن بعدازظهر ماه فوریه تورین فهمید که میلان به دوران خاصی نزدیک میشود.
یک سال بعد و با اتمام دوران قحطی قهرمانی ۴۴ ساله، میلان آنچنان قدرتمند شده بود که با اینکه در پنج بازی آخر نتوانست پیروز شود ولی یک هفته زودتر از اتمام فصل قهرمان اسکودتو شد.
بوفون به طرز حیرتآوری در میلان میدرخشید و گتسی که فقط هفتماه از بوفون کوچکتر بود تقریبا هم سطح و هم تراز بوفون بود. او بعد از بازی در ریمینی در سری C و مودنا در سری B در تابستان ۱۹۵۱ به اینتر پیوست. در شروع فصل از نیمکت بازیها را تماشا میکرد ولی از ماه اکتبر تبدیل به دروازهبان اصلی نراتزوری شد. هر دو تیم شهر میلان یک دروازهبان جوان، پویا و فوق العاده بااستعداد داشتند.
در فصل ۱۹۵۲-۱۹۵۱ یووه با کمک گلزنهای قدرتمند دانمارکیاش جان هانسن و کارل آگههانسن و اسطورهاش جامپیرو بونیپرتی به راحتی قهرمان اسکودتو شد. شهر میلان هم برای پنج فصل بعد جلوی تورین را برای قهرمان شدن گرفت. اینتر در دو فصل پیاپی ۱۹۵۳-۱۹۵۲ و ۱۹۵۴-۱۹۵۳ قهرمان شد و میلان در ۱۹۵۵-۱۹۵۴ و ۱۹۵۶-۱۹۵۵ جام را از آن خود کرد و در فصل بعدی فیورنتینا به طرز باورنکردنی برای اولینبار قهرمان اسکودتو شد.
با هدایت آلفردو فونی و دفاع غیرقابل نفوذ تیم، گتسی از بوفون پیشی گرفت؛ نه تنها در بدست آوردن جایگاهی در تیم ملی بلکه در نبرد عشق بر سر کامپانیولی که بخاطر استعدادهای زیادش در اوپرا، مدلینگ و تلویزیون بسیار مشهور بود. گتسی برای شرکت در جام جهانی ۱۹۵۴ به سوئیس سفر کرد و بوفون در خانه ماند.
آتزوری با شکست از سوئیس و پیروزی ۴-۱ بر بلژیک مجبور شد تا در مرحله پلیآف در بازل دوباره در مقابل میزبان بازی کند تا به مرحله یکچهارم نهایی برسد. به جای گتسی که برخی اوقات احساسات شدیدش جلوی عملکردهایش را میگرفت دروازهبان یووه جیووانی ویولا در دروازه قرار گرفت و ایتالیا با نتیجه ۴-۱ به سوئیس باخت. در پی ناامیدی شدید از حذف زودهنگام از جام جهانی ۱۹۵۴ و قهرمانی میلان در فصل ۱۹۵۵-۱۹۵۴ سری A، هم ایتالیا به سمت بوفون جذب شد و هم کامپانیولی. بوفون و کامپانیولی در سال ۱۹۵۸ ازدواج کردند و گتسی آنچنان دچار یأس و ناامیدی شد که هیچوقت بخاطر رد شدن از سوی کامپانیولی بهبود نیافت.
قهرمانی دوباره میلان در سال ۱۹۵۵ همزمان شد با تولد جام اروپا. آنها در مرحله نیمهنهایی سال ۱۹۵۶ مقابل رئال مادرید قرار گرفتند و میلان نتوانست به فینال اولین جام اروپا راه پیدا کند و با نتیجه ۵-۴ در مجموع از مادرید باخت. شاید آنها بازی را به رئالمادرید واگذار کرده باشند اما بیشک خود را در سراسر اروپا مطرح کردند و درخشیدند.
به دنبال قهرمانی استثنائی فیورنتینا در سال ۱۹۵۶-۱۹۵۵ که با ۱۲ امتیاز اختلاف و تنها ۲۰ گل خورده و یکبار شکست این عنوان را بدست آوردند میلان سال بعدش دوباره قهرمان شد. میلان و اینتر بیشترین تعداد قهرمانیهای دهه ۱۹۵۰ را از آن خود کردند و موج تغییرات در سال ۱۹۵۸ بوفون و گتسی را در بر گرفت.
فصل ۱۹۵۸-۱۹۵۷ برای میلان و اینتر فصل ضعیفی بود و هر دو به نیمه جدول رسیدند و یوونتوس بعد از شش سال اسکودتو را از آن خود کرد. ایتالیا موفق به راهیابی به جام جهانی نشد. تنها نقطه روشن برای بوفون این بود که میلان به فینال جام اروپا راه پیدا کرد و با پیروزی در مرحله نیمهنهایی بر منچستریونایتدی که بعد از فاجعه مونیخ احیا شده بود و نزدیک شدن به تاریخ ازدواجش بسیار مغرور شده بود.
گتسی قبل از عروسی بوفون و کمپگنولی از اینتر جدا و از شهر میلان خارج شد و در تابستان ۱۹۵۸ به جنوا پیوست. انگار از تمام قهرمانیها و تراژدیهایش دور میشد.
عمر حس پیروزی که بوفون نسبت به بزرگترین رقیبش حس میکرد خیلی کوتاه بود. بوفون به خاطر مصدومیت فینال جام اروپا را در سال ۱۹۵۸ از دست داد و میلان در غیاب او دوباره بازی را با نتیجه ۳-۲ در وقت اضافه به رئال مادرید واگذار کرد. فصل بعد بوفون به همراه میلان دوباره قهرمان سری A شد و آن فصل آخرین فصل حضورش با روسونری بود. میلان که گمان میکرد مصدومیتهای پی در پی بوفون جلوی بازی کردنش را میگیرد به دنبال جانشینی برای او میگشت.
میلان با گتسی قرارداد امضا کرد. اوضاع خیلی پیچیده شده بود. بوفون به سمت مخالف رفت و رسوایی سقوط در پایان کمپین ۱۹۶۰-۱۹۵۹ را به جان خرید. در این فصل دوباره بوفون بخاطر مصدومیت در اکثر بازیها غائب بود. در فاصله دو سال اینتر و میلان دروازهبانهای مشهور خود را با هم معامله کرده بودند.
با وجود اینکه یوونتوس قهرمان اسکودتوی ۱۹۶۱-۱۹۶۰ شد ولی تمام چشمها به رقابت مجدد شهر میلان بین بوفون و گتسی دوخته شده بود. اولین دربی فصل میلان به پیروزی بوفون و اینتر انجامید و گتسی و میلان در دور برگشت پیروز شدند. بوفون دوباره روی فرم آمده بود و حسابی سرحال بود. آن دو نه تنها به دنبال قهرمانیهای خانگی بودند بلکه میخواستند جایگاه دروازهبانی در تیم ملی را هم از آن خود کنند.
گتسی و میلان در فصل ۱۹۶۲-۱۹۶۱ قهرمان اسکودتو شدند ولی بوفون که در طول فصل گلهای کمتری خورده بود به عنوان دروازهبان جام جهانی انتخاب شد و به عنوان کاپیتان تیم ملی ایتالیا به شیلی رفت.
در بازی اول ایتالیا مقابل آلمان غربی قرار گرفت و بوفون دروازه را بسته نگه داشت و بازی با تساوی به پایان رسید. در بازی دوم ایتالیا مقابل میزبان باید بازی میکرد و بوفون برای قرار گرفتن در تیم آمادگی کافی نداشت. آن بازی به «نبرد سانتیاگو» معروف شد و ایتالیا و شیلی یکی از خشنترین بازیها در تاریخ جام جهانیها را انجام دادند. کارلو ماترل در دروازه ایتالیا قرار داشت و بوفون فقط میتوانست با ترس و وحشت بازی را تماشا کند. ایتالیا در آن دیدار پر از خشونت و وحشیگری با نتیجه ۲-۰ شکست خورد. وقتی بوفون به تیم برگشت تا در مقابل سوئیس بازی کنند ایتالیا بخاطر نتایج دو بازی قبل مقابل شیلی و آلمان غربی خود به خود از دور رقابتهای جام جهانی حذف شده بود.
نه بوفون و نه گتسی دیگر در ترکیب آتزوری قرار نگرفتند.
فصل ۱۹۶۳-۱۹۶۲ کمی حال و هوای این دو بازیکن را عوض کرد. بوفون و اینتر قهرمان سری A شدند و گتسی به میلان کمک کرد تا به عنوان اولین باشگاه ایتالیایی قهرمان اروپا شوند.
دو سال بعد هم بوفون و هم گتسی از فوتبال اعلام بازنشستگی کردند. بوفون دوباره بخاطر مصدومیت کنار گذاشته شد و به فیورنتینا رفت و بعد به سری C و تیم ایورا و همانجا هم بازیهای آخرش را انجام داد. گتسی برای رساندن میلان به افتخارات بیشتر تلاش کرد اما آنها او را کم کم کنار گذاشتند.
زندگی بوفون و گتسی تمام مدت با هم گره خورده بود و هر دو در عین همزیستی مسالمتآمیز در کنار هم میخواستند رقیب را کنار بزنند. رقابت این دو نفر چه در زمین فوتبال و چه در زندگی شخصی باعث شد تا هرکدام برای ثابت کردن برتری خود خیلی تلاش کنند و به اوج برسند. بوفون با کفایت و قابل اعتماد بود و خیلی خوب از دروازه محافظت میکرد. این دروازهبان بی نظیر با حرکات آکروباتیکش که به او لقب «لورنتسوی خارق العاده» را داده بودند توسط گتسی به چالش کشیده میشد؛ گتسیِ چابک و بامهارت و با حس پیشبینی بازی که بخاطر سرعتش در دویدن به سمت مهاجمان او را «کامیکازه» صدا میکردند.
گتسی در سال ۱۹۹۰ در سن ۶۰ سالگی از دنیا رفت و بوفون تا ۸۸ سالگی زنده ماند و بازی تماشایی نوه پسرعمویش «جانلوئیجی» را تماشا میکرد که دروازهبان بزرگ بعدی ایتالیا و از چهرههای برجسته در کل جهان فوتبال شد.