اختصاصی:دیلی میل:فرانک لمپارد سرمربی جوان و جدید چلسی فعلاً روزهای خوبی در این باشگاه سپری نمیکند. او از سه بازیای که در پیش فصل داشته فقط یکی را برده و در تازهترین ناکامیاش هم به کاوازاکی در تور ژاپن بازی را با یک گل باخته است. البته او تعدادی از بازیکنانش را در اختیار ندارد و هنوز هم سه هفته نشده که هدایت تیم آبیپوش لندنی که سالهای زیادی برایش بازی کرد و بازوبند کاپیتانیاش را بر بازو بست، به عهده گرفته است. لمپارد در تازهترین گفتوگویی که «دیلی میل» آن را منتشر کرده، میگوید ارتباطش با مربیان قدیمی چلسی را حفظ کرده ولی قرار نیست از آنها برای هدایت تیم مشورت بگیرد. او البته درباره روزهای سختی که در چلسی داشت و عذرش را خواستند تا جا برای جوانترها باز شود هم صحبت کرده است. در زیر خلاصهای از صحبتهای فرانک که تیمش از خرید بازیکن جدید محروم است را از نظر میگذرانید.
سر زدن به دفتر مربی باشگاه
وقتی که خودم بازی میکردم زیاد به دفتر سرمربی نمیرفتم. فقط زمانی که به من زنگ میزدند و با من کاری داشتند به آنجا میرفتم. آن هم به عنوان کاپیتان دوم تیم. همیشه به سرمربی تیم احترام میگذاشتم. گفتم، سعی میکردم خیلی کم به دفتر سرمربی باشگاه بروم. راهرویی که دفتر سرمربی و مسئولان در آن قرار دارد جایی است که نباید زیاد به آنجا سرک بکشید و رفتوآمد داشته باشید. ولی حالا فکر میکنم خودم در آن موقعیت قرار دارم و در یکی از آن راهروها دفتر زدهام.
بازگشت به چلسی
خب این موضوع بسیار خوبی است. بازگشت، حس خوبی دارد. مطمئناً مزیتی که من دارم این است که خیلی خوب ساختمان باشگاه و چهرههایی که آنجا کار میکنند را میشناسم. الان حس کلاس اولیها که اولین روز مدرسهشان است و چهرههای جدیدی قرار است ببینند را ندارم.
ارتباط با مربیان قبلی چلسی
دربارهام بد برداشت نکنید؛ من با ژوزه مورینیو از طریق SMS در ارتباط بودهام و رابطه بسیار خوبی هم با کارلو آنچلوتی داشتهام. با ژوزه زیاد حرف زدهام. درباره اعتمادی که او به من و بقیه بازیکنان داشت حرف زدهایم. از او درسهای زیادی گرفتهام به ویژه درباره حالات روحی بازیکنان که بیشتر از جنبه جسمانی و البته تاکتیکی بازی تأثیر دارد. همین هفته پیش گاس هیدینک هم برایم یک پیغام فرستاد که خیلی دلگرمکننده بود. اینها مربیانی هستند که احترام زیادی برایشان قائلم.
بقیه مربیان چلسی
برای تمام مربیانی که داشتهام احترام قائلم حتی برای مربیانی که احتمالاً رابطه چندان صمیمانهای با آنها نداشتهام. ببینید؛ وقتی شما مربی میشوید تازه متوجه میشوید که این حرفه اصلاً چیز سادهای نیست. بحث من این نیست که آدم باید با همه رابطهای صمیمانه داشته باشد. معلوم است که نمیشود همه مربیان و همه بازیکنان را دوست داشت ولی شما باید هر طور شد با هم و در کنار یکدیگر کار و تمرین کنید.
کمک گرفتن از مربیان قبلی
خیلی دنبال حرفهای مربیان قبلیام نیستم. قرار نیست تلفن را بردارم و درباره مشکلی که برایم پیش آمده با کارلو آنچلوتی صحبت کنم، چون طبیعتاً مشکلی که من دارم با مشکلی که قبلاً او داشته و با آن روبهرو شده، شرایط یکسان و مشابهی ندارد. سعی میکنم خودم با کار کردن روزانه در کنار بازیکنان، چیزهایی یاد بگیرم. البته اگر به هر دلیلی حس کنم نیاز به کمک دارم، دست یاری به سویشان دراز میکنم ولی فکر میکنم هرکدام از ما مربیان باید تلاش کنیم راه خودمان را پیدا کنیم.
رفتن به نیویورک و قرضی بازی کردن برای سیتی
روزهای عجیب و غریبی بود ولی خیلی به درد خورد. شما هرگز نمیدانید قرار است چه اتفاقی بیفتد. حالا درک میکنم چلسی چطور میخواست برنامههایش را پیش ببرد. آن موقع با رفتن از چلسی زیاد راحت نبودم ولی مسئولان داشتند تلاش میکردند عرصه را برای ورود بازیکنان جوان بیشتری فراهم کنند. خب دلیلی برای اینکه کینه داشته باشم نیست. وقتی گردوخاکها کنار رفتند و با واقعیت مواجه شدم خیلی هم قدردان آنها شدم که توانستهام دوران فوتبال زیبایی در چلسی رقم بزنم و کمی هم به این دوران در سیتی و نیویورک اضافه کنم. قاعدتاً آن اتفاقات کمک زیادی به من کرد تا امسال به چلسی برگردم و قبول مسئولیت کنم.
حضور در سیتی
حضور در سیتی باعث شد چشمم روی ایده و برنامههای دیگری باز شود. با شیوه کاری آنها، زمینهای تمرینیشان و آدمهایی که اطراف باشگاه کار میکردند آشنا شدم. یک نقطه اشتراکی بین کاری که چلسی در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ انجام داد با کاری که سیتی داشت انجامش میداد وجود داشت. آنها دیدگاهشان را تغییر دادند و به آهستگی به سمت تغییراتی رفتند که مد نظرشان بود. با این حال من هر دو باشگاه را تشنه رسیدن به پیروزی و قهرمانی میدیدم. اینکه میخواستند کارهای مهم و بزرگی انجام دهند.
اختلاف ۲۶ امتیازی چلسی با سیتی در فصل گذشته
تنها شیوهای که میشناسم و میتواند این فاصله را کم کند این است که بدون وقفه باید تلاش و تمرین کنیم؛ باید در کنارش تمرکز بالایی هم داشته باشم. اینها اصولی هستند که تغییر نخواهند کرد. از سوی دیگر ما از خریدن بازیکن هم محروم هستیم و مشخص است که نمیتوانیم بازیکن جدیدی را به ترکیب اضافه کنیم. این در حالی است که هر روز در رسانهها میخوانیم سیتی بازیکن میخرد و منچستریونایتد هم قرار است بخرد. تمام این تیمها خریدهایشان را انجام میدهند و قاعدتاً به قویتر شدنشان منجر میشود. آدم باید واقعبین باشد. البته من از قابلیت بازیکنانی که در اختیار دارم آگاهم. میتوانم در کنارش به بازیکنانی که همراه ما به اردو هم نیامدند فکر کنم. به بازیکنانی مثل روبن لوفتوس چک، کالوم هادسون اودوی، ویلیان، رودیگر و ریسی جیمز. فکر میکنم در کنار همتیمی مبارز داشته باشیم. به همه این بازیکنان اعتقاد دارم؛ البته تعدادشان بیشتر هم هست، چون ما جوانان زیادی هم داریم.
قهرمان شدن در لیگ
قهرمان لیگ شویم؟ این خواسته بسیار بزرگی است ولی به هر حال چالش پیش روی ماست. باید با همین روحیه و میل به قهرمانی کار را شروع کنیم.زیرا صدهامیلیون هوادارچلسی در سراسر دنیا ازما اینرا میخواهند ومن برای همین به چلسی آمده ام که روحیه قهرمانی وپیروزی را به این تیم برگردانم و اطمینان دارم باهمین بازیکنان ولی باتمرین وتلاش سخت میتوانیم چلسی رابدوران اقتدار گذشته برگردانیم