در فصل های اخیر فوتبال باشگاهی کشور یکی از دغدغه های اصلی هواداران فوتبال تراکتور آذربایجان نداشتن ثبات در تیم بوده است و بسیاری از هواداران ، عدم ثبات در تیم را عامل اصلی ناکامی ها عنوان کرده اند. این عدم ثبات در باشگاه های ایرانی یک معضل بزرگی است که متاسفانه هیچ اقدامی برای رفع آن صورت نگرفته است! در معدود دفعاتی که تیم ها به ثبات دست یافته اند شاهد آن بوده ایم که موفقیت های خوبی نیز عاید باشگاه ها شده است. برای اثبات این ادعا می توانیم به موفقیت های تیم سپاهان در سال های ۸۹ ، ۹۰ و ۹۱ اشاره کرد که این تیم توانست ۳ فصل پی در پی قهرمان لیگ برتر ایران شود. همچنین پرسپولیسِ ۴ فصل اخیر نیز یک نمونه خوب برای نشان دادن نقش ثبات در ارکان باشگاه برای کسب موفقیت می باشد.
حال با توجه به این مقدمه کوتاه می خواهیم ثبات در ارکان یک تیم فوتبال (مدیر، مربی ، بازیکنان ، هواداران ) را مورد بررسی قرار دهیم. امیدواریم مسئولین باشگاه تراکتور آذربایجان که در ابتدای راه مدیریت این باشگاه پرطرفدار هستند، با برنامه ریزی مناسب و ایجاد ثبات در تمامی ارکان باشگاه، مسیر حرفه ای شدن تراکتور آذربایجان را هموارتر کرده و به موفقیت های مورد نظر خود و هواداران دست یابند.
ثبات چيست؟ ثبات يعني فرصت دادن براي شكل دادن اعتماد به نفس دروجود یک مدير. ثبات يعني موقعيت بخشيدن به یک مدير، مربي يا حتي ورزشكار براي ساختن دورنمايي چندين ساله.
ثبات مدیر و ثبات در نوع مدیریت
در بسياري از سازمانها، یک زمان طبيعي و مشخص براي تغيير مديريت وجود دارد. درمجامع سياسي اين اتفاق معمولاً پس از برگزاري انتخابات و در محيط های تجاری پس از اتمام قرارداد مديرعامل رخ مي دهد. تغيير در مديريت يك مجموعه (تعويض، جابجايي شغلي يا حتي اخراج) تأثيرات منفي معناداري بر عملكرد آن مجموعه می گذارد. براساس نتايج پژوهش ها، تغييرات و جابجايي هاي پی در پی در مديريت یک باشگاه، همچنين اخراج مدير يا مربي ضمن اينكه موجب ايجاد نارضايتي در فرهنگ سازماني باشگاه مي شود، موجب ازهم گسيختگي در پيشبرد برنامه ها شده و در نهايت به طورمنفي بر عملكرد آن باشگاه تأثير مي گذارد.
مديرانِ با سطح پاييني از ثبات و تعهد سازماني، نه تنها در جهت دستيابي به اهداف تلاش نمي كنند، بلكه در ايجاد فرهنگ بي تفاوتي، نسبت به مسائل محيط یک باشگاه و در ميان اعضای باشگاه خود و بازیکنان، اثر تخريبي دارند.
درمقابل اما ثبات مديران ، آنان را به طور خودآگاه و ناخودآگاه به فعاليت بيشتر در جهت دستيابي به اهداف هدايت مي كند، و سبب ميشود مديران در حد توانمندي ها يا بيش ازحد توانمندي هاي خود در جهت تحقق اهداف باشگاهِ تحتِ مدیریتشان گام بردارند. مديران باثبات علاوه بر داشتن حس تعهد و تعهد به حرفه مديريتي، جديت و ازخودگذشتگي به آن نشان ميدهند و آستانه تحمل آنان در برابر مشكلات طاقت فرسای مجموعه تحت مدیریتشان افزايش مي يابد.
در پژوهشي که در آن ۳۰ فصل مسابقات ليگ برتر انگلستان را تجزيه وتحليل كرده بودند، نتایج آن نشان داد که ثبات در نوع مديريت در به دست آوردن نتايج خوب، بسيار مؤثر بوده است.همچنین این پژوهش نشان داد که هم ثبات مدير و هم ثبات در نوع مديريت عامل اصلي موفقيت تيمهاي باشگاهي در انگلستان بوده است.
نکته قابل توجه در این پژوهش اشاره به ثبات در نوع مدیریت می باشد که متاسفانه در فوتبال داخلی ایران چیزی نادر و کمیاب است و فقط ثبات مدیر را می توان در برخی موارد مشاهده کرد!
ثبات مربی
مربيان محور اصلي و ركن مهم تيم هاي ورزشي اند و از بين عوامل مؤثر درموفقيت، مربي در رهبري تيم به عنوان يك سازمان دهنده قوي و زيربناي هر پيشرفتی مطرح است.از جمله معيارهاي مهم و مورد تأكيد براي انتخاب يك رهبرِ (مربي) بزرگ، داشتن برنامه هاي درازمدت و آينده نگر است كه جز با ثبات مربي امكانپذير نيست.
تعويض مربيان فوتبال دربيش از 75 درصد آن، بي اثر يا كم نتيجه بوده و به بهبود نتايج يا ايجاد تغييرات مثبت و مستمر در تيم ها نينجاميده است. به نظر ميرسد اينگونه تغييرات بدون كارشناسي هاي لازم صورت گرفته و از اين رو تغييرات مربيان (عدم ثبات) بر كارايي و عملكرد تيم ها تأثير مطلوبي نداشته است. با توجه به موارد مذكور ميتوان پيش بيني كرد كه تغيير مربي به تضمین موفقیت تيم كمكي نمي كند. البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که لازمه همه این ها و اصرار بر حفظ مربی تیم و ایجاد ثبات بر روی نیمکت ، به یک انتخابِ مربی خوب در اول فصل بستگی دارد. متاسفانه در بسیاری از موارد دیده شده است که مدیران در انتخاب اولیه مربی باشگاه ها دچار اشتباه شده اند و به بهانه ایجاد ثبات در نیمکتِ تیم شان، پافشاری بر این اشتباهِ غلط خود دارند و از همان اصل تغییرات بجا و کارشناسی شده پیروی نمی کنند!
ثبات بازیکنان
ثبات اعضاي تيم و بازيكنان به عنوان يكي ديگر از عوامل موفقيت تيم مطرح می باشد. در پژوهشي ثبات بازيكنان بر عملكرد حرفه اي فوتبال در دو ليگ ايتاليا و انگلستان بررسي شد و نتايج نشان داد كه ثبات بازيكنان موجب افزايش هماهنگي و همكاري تيمي ميشود و اين مؤلفه را بسيار تأثيرگذارتر از ثبات مدير و در اختيار گرفتن ثروت در موفقيت تيم ميداند. همچنين ثبات بازيكنان ميتواند هنگام تغييرات فني (مربي يا مدير) در وحدت بخشيدن به تيم بسيار سودمند باشد.
بورلند و همكاران وی در سال ۲۰۰۹ در تحقيقي با بررسي ليگ استراليا از 1986 تا 2002 اعلام داشتند كه تمديد قرارداد و ثبات بازيكنان در كسب نتايج بهتروبازي مؤثرتر بازيكنان تأثير مثبت دارد .
يكي از سؤالات مهم اين است كه آيا ثبات بازيكنان يك تيم حرفه اي فوتبال ميتواند در موفقيت آن تيم مؤثر باشد؟ آيا اين دلايل در مورد ليگ برتر فوتبال كشور هم صدق ميكند؟ برای پاسخ به این سوال می توان مثال بسیار واضحی را بیان کرد. تیم سپاهان اصفهان درحالی سومین قهرمانی پیاپی خود را کسب کرد که پس از تغییر مربی خود و رفتن امیر قلعه نوعی و با وجود عدم ثبات در نیمکت خود در طول فصل ۹۰ - ۹۱ ، به لطف حفظ شاکله اصلی تیم و ثبات بازیکنانش موفق شد سومین قهرمانی پی در پی خود در لیگ برتر فوتبال کشور را به دست بیاورد.
ثبات هواداران
یکی از با ثبات ترین ارکان باشگاه های پرطرفدار ایرانی همین هواداران می باشند. این ثباتِ هوادار در فوتبال اروپا ، اثرپذیری کمی از نتایج تیم ها دارد. اما متاسفانه در فوتبال ایران ، عدمِ ثبات در بقیه ی ارکانِ باشگاه های ایرانی و کسب نتایج نه چندان خوب تیم ها ، اثر مستقیم در عدم ثبات هواداران در طول فصل دارد. هر چند در برخی موارد هواداران فارغ از نتیجه تیم شان ثبات خود در طول فصل را حفظ می کنند، اما تا رسیدن به یک شرایط آرمانی و ایده آل برای ثبات هواداران در فوتبال کشورمان فاصله زیادی داریم . البته ناگفته نماند که عوامل بسیار زیادی همچون مشکلات سخت افزاری استادیوم ها و فراهم نبودن شرایط رفاهی برای حضور هواداران در استادیوم ها این عدم ثبات را بیشتر می کنند.
نتیجه گیری :
با تمامی این تفاسیر و بحث هایی که صورت گرفت و با توجه به تجربه ای که از لیگ برتر ایران به دست آمده است، مي توان گفت كه ثبات حدوداَ ۵ ساله يك مدير و۳ ساله يك مربي، شاخص استانداردي براي تشخيص ثبات يك مربي يا مدير در ليگ برتر فوتبال كشور است.با وجود تلاشهاي بسيار صاحبان باشگاهها در تغييرات مديران، مربيان و بازيكنان به نظر اين تلاش چيزي جز هدر دادن سرمايه نيست و بايد منشأ اصلي ناكامي را در مشكل ديگري از جمله فرهنگ باشگاه و فرهنگ تيمي جست. ازاين رو مي توان نتيجه گرفت كه ثبات عوامل اصلي باشگاه (مربي، مدير و ورزشكار) تأثير زيادي در موفقيت آن باشگاه يا تيم دارد.
پی نوشت: در این مطلب سعی کردم از مطرح کردن مصداق ها و اتفاقات مختلفی که در سال های گذشته اتفاق افتاده است پرهیز کنم. مطمئناَ دوستانی که اخبار فوتبالی کشور را دنبال می کنند به راحتی می توانند مصداق های عینی زیادی برای اثبات موضوعات مطروحه بیان کنند.