مطلب ارسالی کاربران
کریم اهلالفوتبال
کریم باقری ، مردِ ترک زبان سرخها آدم عجیبیست ، از آن دسته آدمهاییست که هر هزار سال پیدایشان میشود . اخلاق ، مرام ، سادگی ، وفاداری ، صداقت ، هوشمندی ، منش و رفتارِ پهلوانانه ، اینها خصیصه بسیاری از پهلوانان این سرزمین بوده . از رستم دستان افسانهها تا زندهنام تختی و پوریای ولی تا گاه ستاره ای که بین این همه فوتبالی ، می درخشد و به لیستِ آدمهای خوب زمان ما اضافه میشود . کریم باقری ، شاید ، چیزکی از این خصیصههایی که برشمردم و بیشتر ، شاید ، با خود همراه کرده باشد . کریم ، پسر ترکزبان و محجوب فوتبالِ ما ، آدم کوچکی نیست . آدم کوچکی هم نبود ، در دوران بازیش هم . و در منش و رفتارش . همه می دانند برانکو هم اگر خوب بود ، که بود ، در کنارش خوبها را هم داشت ، بهترینشان کریم بود ، دست پنهانِ سرمربی که آرامش را و نظم را حاکمیت مطلقِ جنگجویانِ مطیعش کرده بود . دربارهی سواد فوتبالی کریم نمی دانم ، در قامت یک سرمربی ، وگرنه دربارهی دانش فوتبالیش شکی نیست . اما آنچنان که خودش میگوید هنوز آمادگی پذیرش رهبریِ فنیِ یک تیم بزرگ را ندارد به حرفش اعتماد میکنم ، چون می دانم و اعتقاد به حرفش دارم که ریا نمی کند ، و دروغ هم بلد نیست . ریا که اصلا . ریاکار بود تا حالا پرسپولیس هم می توانست در کارنامهِی فوتبالیش بگنجاند . همان گونه که قبلیها تجربهش کردند . از حمید استیلی تا آن یکی حمید پرسپولیسی ، از علی دایی تا یحییِ گلمحمدی و دیگران . برخی موفق بودند ، در مقطعی ، و بیشتر ناموفق . تجربههای اینان ، باعث نشد که باقری مصمم شود . فرصت خواست . به زمان ، ساعتش را نشان داد ، شاید فردا ، شاید هرگز .
کریم باقری را اکثرا دوستش دارند ، شاید همه . کمتر به دلیلی کسی بدش آمده از باقری . با کسی درگیر نشده ، بیهوده . حرمت به همهی آدمهایی که میشناسد و نمیشناسدشان میگذارد . از هر قوم و آئین که باشد . طرفدار هر رنگ . در فوتبال بازیکن خوبی بود . یکی از ستارگان پرفروغ فوتبالِ ما . حالا هم که در کنار زمین سبز ، تمرینِ رهبری میکند همان خلق و خو را پیِ خود میکشد . مردِ محجوبِ فوتبالِ ما با همان سادگی و صداقت و زبان شیرین فارسی با غلظتِ شیرینتر ترکی حرفش را میزند . رُک و صریح . و بازهم باورش میکنم . چون همانیست که نشان میدهد . و چیزهایی را نشان نمیدهد . یعنی در بوق و کرنا نمیکند . دستِ خیرش را خیلیها در فوتبال و بیرون از آن لمس کردهاند . از بازیکنان جوانی که مِهرِ پدرانهی کریم ، ناتورِ رفتار حرفهایشان بوده تا آدمهایی بیبضاعت که مستقیم ، یا به واسطه ، از محبتِ این مردِ بیآلایش فوتبال بهره بردهاند .
خوشحالم در روزگاری زیستهام که اگر تختی را به یادم نیست ، پوریای ولی را به زمان درک نکردهام ، رستم را در شاهنامه یافتهام ، اما مردانی را دیدهام که بویی از شرافتِ انسانهای اصیل بر تنشان مانده و چکیدهی نجابت و شرافت بشریت ، در وجودشان تکثر یافته . ناصر حجازی ، منصور پورحیدری ، مهدی مهدویکیا ، وحید هاشمیان ، ... و کریم باقری را خرسندم که به زمانشان درک کردم . مردانی از قبیلهی پهلوانان