Voy caminando sobre un mar de hojas secas
روی دریایی از برگهای خشک قدم میزنم
Vuelan los ángeles sobre Berlín
فرشتگان برفراز برلین پرواز میکنند
Van entonando junto a mí un aleluya
آنها همراه با من hallelujah میخوانند
Mientras la lluvia cae dentro de mí
زمانیکه باران بر سرم میبارد
Extraño tu voz
دلتنگ صدایت هستم
Estoy en tierra de nadie, me falta hasta el aire
روی زمین من هیچ مردی نیست، دلتنگ آسمان میشوم
De espaldas al sol
با بازگشتت به خورشید
Pasa otro día sin ti
روز دیگری بدون تو سپری میشود
No sirve de nada llegar aún más lejos
کمکی به داشتنت نمیکند و حتی دورتر میکند
Ni toda la fama, ni todo el dinero
نه این همه شهرت، نه این همه ثروت
No sirve de nada si no estás conmigo
هیچ چیزی به کارم نمی آید وقتی با من نیستی
Y la soledad se me clava en los huesos
و تنهایی در استخوان هایم اجین شده
No sirve de na-ah-ah, nada
به کار نمی آید نه-ه-ه ، هیچی
Na-ah-ah, nada-ah-ah
نه -ه-ه ، هیچی ی ی
Na-a-da, na-ah, na-a-da
هیییچی ، نه ، هیییچی
No, no, no, no
نه ، نه، نه، نه
Nadie adivina qué depara el destino
کسی حدس نمیزند تقدیر چه چیزی دراختیار دارد
Nuestro camino aún está a medio hacer
هنوز نیمی از مسیرمان طی شد
Tiro mi bolso Chanel del Barrio Chino
من پرتاب کیف من شانل محله چینی ها
Al suelo mojado y me lanzo a correr
خيس و من شروع به اجرا کن Extraño tu voz دلتنگ صدایت هستم
Me hace falta tocarte, olerte, mirarte
میخواهم لمست کنم، ببویمت، به تو بنگرم
De espaldas al sol
با بازگشتت به خورشید
Acaba otro día sin ti
روز دیگری با تو به پایان میرسد
No sirve de nada llegar aún más lejos
کمکی به داشتنت نمیکند و حتی دورتر میکند
Ni toda la fama, ni todo el dinero
نه این همه شهرت، نه این همه ثروت
No sirve de nada si no estás conmigo
هیچ چیزی به کارم نمی آید وقتی با من نیستی
Y la soledad se me clava en los huesos
و تنهایی در استخوان هایم اجین شده
No sirve de na-ah-ah, nada
به کار نمی آید نه-ه-ه ، هیچی
Ah-ah-ah, nada-ah-ah
اه اه، هیییچی
Na-a-da, na-ah
هیییچی، نهه
No sirve de nada llegar aún más lejos
کمکی به داشتنت نمیکند و حتی دورتر میکند
Ni toda la fama, ni todo el dinero
نه این همه شهرت، نه این همه ثروت
No sirve de nada si no estás conmigo
هیچ چیزی به کارم نمی آید وقتی با من نیستی
Y la soledad se me clava en los huesos
و تنهایی در استخوان هایم اجین شده
No sirve de na-ah-ah, nada
به کار نمی آید نه-ه-ه ، هیچی
Ah-ah-ah, nada-ah-ah
اه اه، هیییچی
Na-a-da, na-ah, na-a-da
هیییچی ، نه ، هیییچی
No, no, no, no
نه ، نه، نه، نه