طرفداری- در استودیوی تحلیل و بررسی فینال لیگ قهرمانان اروپا، ژوزه مورینیو حرف جالبی زد. حرف های او که از چشم اکثر رسانه های انگلیسی دور ماند، شاید سرنخی برای پیدا کردن مقصد بعدی آقای خاص باشد. البته پیش از رسیدن به آن بحث، نکته اصلی را باید بررسی کرد. آیا با توجه به خروج احتمالی مائوریتزیو ساری به مقصد یوونتوس و در دسترس بودن اسطورهای چون فرانک لمپارد، انتخاب مورینیو برای سومین بار عاقلانه خواهد بود؟
آیا اصلا طرفداران چلسی از او استقبال خواهند کرد؟
رفتن ادن هازارد، بزرگترین ستاره تیم، به همراه محرومیت احتمالی از نقل و انتقالات، شاید چیزی نباشد که مورینیو را به خود جذب کند اما در روز فینال لیگ قهرمانان اروپا، مورینیو حرفی زد که بسیار مهم بود.
هیچوقت با اطمینان در مورد چیزی حرف نزنید، ممکن است. دوست دارم در یک لیگ دیگر قهرمانی جدیدی کسب کنم یا اینکه با یک تیم دیگر قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کنم. این ها چیزهایی هستند که دوست دارم انجام دهم. البته قرار نیست سریعا اینکار را انجام دهم، باید توسط پروژهای قانع شوم. می خواهم اهدافم را انجام دهم اما نه با تردید و عجله. دوست دارم خوشحال باشم اما به این معنی نیست که فورا در تیم جدید به قهرمانی برسم. قهرمانی در وجود من است اما اگر تیمی باشد که فعلا شرایط قهرمانی را نداشته باشد اما بخواهد تیمی برای آینده بسازد که قهرمان شود، با خوشحالی آماده هدایتش خواهم بود.
ظاهرا آقای خاص تغییر رویه داده و مشکلی با پروژههای بلند مدت ندارد. البته که شهرت مورینیو به خاطر تواناییاش در کسب قهرمانی های متعدد است و حتی در تیمی که آرین روبن و دیمین داف داشت، به مانند رئال مادرید ترسناکش، بازی های جذاب ارائه می کرد. به هرحال از آن اوقات، روزها گذشته و نه چلسی دیگر آن تیم سابق است و نه مورینیو. شاید همین تفاوت می تواند سرآغاز یک وصال دیگر باشد.
از زمان برای ساختن آیندهام استفاده می کنم؛ تا توانایی های فنیام را بهتر کنم. می خواهم ابعاد جدیدی به کارم بدهم. البته این کارها را انجام می دهم بدون اینکه شخصیت واقعیام را از دست دهم. این من بودم که به عنوان مورینیو و با تفکرات خودم، به جایی که الان هستم، رسیدم. می خواهم پیشرفت کنم و بهتر شوم. قصد دارم خودم را بهتر کنم و در این مدت همین کار را انجام می دادم.
منظور از سعی برای بهتر شدن و هماهنگی با فوتبال مدرن، شاید آگاهی از نحوه کار یورگن کلوپ در لیورپول و مائوریسیو پوچتینو در تاتنهام باشد. پوچتینو در تاتنهام جامی نبرده اما به خاطر ارائه فوتبال زیبا و کار با جوانان، به شهرتی جهانی دست یافته است. کلوپ که تا پیش از قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، جامی با قرمزها نبرده بود، همیشه به دنبال ساخت تیمی بود که با عزمی بی نظیر، همیشه طبق دستورات او بازی کند. شاید همین رویکرد او بود که الان باعث شده کلوپ را در موضع قدرت ببینیم. به هرحال فوتبال مدرن شکل تازهای از فوتبال است.
تاتنهام که هیچوقت در نقل و انتقالات دیوانه وار خرید نکرده، امسال کمی فعال خواهد بود و کلوپ که همیشه سعی کرده با اعتماد به بازیکنانش، بهترین بازیها را از آن ها بگیرد، همواره به صبوری اعتقاد خاصی داشته است. بهترین مثال می تواند صبر آن ها در خرید آلیسون باشد. تیمی که با مینیوله و کاریوس مشکل بزرگی داشت اما صبر، همه چیز را حل کرد. از هرکسی که دوست دارید بپرسید؛ آیا مورینیو چنین شخصی است؟ جواب قطعا نه است اما آقای خاص تغییر کرده است، این را خودش اذعان می کند.
چلسی در شرایطی قرار دارد که باید پروژهای بلند مدت داشته باشد. محرومیت از نقل و انتقالات، بزرگترین عامل این تصمیم خواهد بود. آیا مورینیو می تواند با سبک جدیدی که بر فوتبال انگلیس حکمرانی می کند، خودش را وفق دهد؟ او قطعا شخصیت خاصی که بازیکنان جوان و بی تجربه چلسی را تحت تاثیر قرار دهد، دارد. پیشتر تحسین و تمجیدهای امثال جو کول و کریم بنزما در خصوص نحوه رفتار عالی مورینیو با جوانان را شنیدهایم.
آبی ها چند بازیکن خوش نام و معروف مانند تامی آبراهام، میچی باتشوایی، آلوارو موراتا، ویکتور موزس، کندی، تیمو باکایوکو و کورت زوما را در اختیار خواهند داشت و اضافه شدن کریستین پولیشیچ به جای هازارد، خبر چندان بدی هم محسوب نمی شود. همه چیز خبر از بازگشت لمپاردو دوست داشتنی به استفمورد بریج می دهد که به همراه جودی موریس، مردی که بیشترین شناخت را از آکادمی چلسی دارد، سعی در قدرتمند کردن چلسی خواهند داشت اما سوالی که ارزش بحث کردن دارد، نباید فراموش شود. مورینیو با کوله باری از خاطرات و البته شیوهای جدید درآمیخته با سبک معروف آقای خاص، ارزش یک اعتماد دیگر را دارد.