Aragorn Elessarدر مورد مورینیو نکته ای هست که طرفدارای تخصصی فوتبال تو سایت قطعا حس کردنش، اونایی که بازی تیم های مورینیو رو از اول دیدن. مورینیو تیم های اولش مثه پورتو یا چلسی مثه جنگجوهای ایرلند اسکاتلندی بازی می کردن، تا پای جون حمله و هجوم می بردن، طوری بود که وقتی رئال بتیس تو زمین خودش چلسی و برد یه مملکتی از تعجب داشتن شاخ در می یاوردن. اصلا بردن تیم چلسی مورینیو یه چیز عجیب بود در آغاز کارش. همین حس که من و هوادارا حسش کردیم قطعا تاثیر خودش روی خلقیات مورینیو گذاشت.
مورینیو بعد از دوران چلسی بیشتر می خواست از تصویر ذهنی خودش بین مردم دفاع کنه و تیم هاش شکست نخوره و به هر شکلی پیروز بشه.
باور کنید این روند برای انسان ها هم پیش می یاد، بعد از مدتی ما هم فقط می خوایم اونچه که دیگران از ما تو ذهنشون دارن انجام بدیم، تا اونچه که دلمون می خواد. همین می شه که اون مورینیو سراسر هجومی به مرور تبدیل می شه به یه مربی با تفکرات پیچیده دفاعی. یه چیزی رو هم باید اعتراف کنم که مورینیو در دورانی مربیگری می کرد که بارسلونا هر تیمی رو مثه کرباس از هم می درید و وقتی که 5 گل از بارسا خورد تصمیم گرفت هر جور شده بارسا رو متوقف کنه. شروع تفکرات دفاعیش از بازی های بارسلونا بود به نظرم. هم وقتی تو چلسی بود هم وقتی که رفت رئال.