شاهین شهرداری بوشهر پوششی جدید به خود گرفته اما حال و هوای گذشته را به شهر برگردانده و در آستانه صعود به لیگ برتر قرار دارد، هنوز کبوترانی هستند که نگران باشند و شاهین قرار است منجی آن‌ها باشد...
--------------
حتی زمزمه حضور مجدد شاهین تیزپرواز بوشهری‌ها کلی هیجان و نشاط را در دل مردم انداخته است، مردمی که هنوز "اون شوت‌های معروف عبدالله" را از یاد و خاطر نبرده‌اند. جوانانی که ساعت‌ها گرما و شرجی را تحمل می‌کردند و روی سکوهای سیمانی و داغ ورزشگاه می‌نشستند تا تیم محبوبشان به میدان بیاید. انگار همین دیروز بود که ورزشگاه پیر شهید بهشتی به جهنم سفید ده‌ها هزار نفری برای تیم‌های میهمان تبدیل می‌شد.
زمانی که شاهین بال‌وپر داشت، جوانان از نقطه‌نقطه استان بوشهر خود را به این شهر می‌رساندند تا در پیروزی و شکست تیم محبوبشان، اولین تیم لیگ برتری استان سهیم باشند. اشک‌ها و لبخندهایی که همراه تشویق‌های خاص دو آتیشه‌های سیاه و سفیدپوش فضای فوتبالی کشور را هم تحت تأثیر خود قرار می‌داد. از شاهین کسی به تیم ملی نرفت اما تشویق‌های ویژه هواداران به سبک خاص جنوبی باعث شد بوقچی بوشهری به یکی از لیدرهای تیم ملی در بازی‌های آسیایی تبدیل شود!
این اشک‌ها و لبخندها اما فقط سه سال ادامه داشت و دیگر فقط اشک بود و اشک، تیمی که عمر کوتاهی در سطح اول فوتبال ایران داشت و هرسال هم عصابه‌دست بود، رفته‌رفته از لیگ یک به دسته‌های پایین‌تر و درنهایت به لیگ استانی سقوط کرد و سپس منحل شد. باشگاهی که بدهی میلیاردی آن هیچ‌وقت پرداخت نشد و البته مسببان ایجاد این بدهی‌ها هم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردند.
حال شاهین با اسم‌ورسمی جدید اما با همان حس و حال قدیمی در آستانه صعود به لیگ برتر قرار دارد، بوشهری‌ها لحظه‌شماری می‌کنند تا بار دیگر یاد شعار همیشگی "شاهین لیگ برتر" در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر نخل و آفتاب زنده شود. در روزهایی که ایران‌جوان، تیمی که استعداد و ستاره‌های بی‌نظیری به کشور معرفی کرد حال‌وروز خوشی ندارد، امید بوشهری‌ها به صعود مجدد عقاب سفید جنوب است. پارچه‌نویس‌ها شب و روز نمی‌شناسند و برای نوشتن عبارت معروف "ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد" لحظه‌شماری می‌کنند.
این امیدها البته بیم و لرزی هم به همراه داشته است. ترسی که یادآور حرف‌وحدیث‌های اطراف تیم و حواشی گوناگونی که از نگاه‌های بلندپروازانه و غیرحرفه‌ای به فوتبال سرچشمه داشت، در دل مردم رخنه کرده‌است. بی مدیریتی کار را به‌جایی رسانده بود که یک بازیکن تیم می‌بست و سرمربی حقوق تقسیم می‌کرد! تیم پولی برای سفر داخلی و حقوق کادر فنی و بازیکنان نداشت اما اردوی خارج از کشور برگزار می‌کرد و رخدادهای دیگری که یادآوری آن‌ها فقط دل هواداران را آزرده‌خاطر می‌کند.
شاهین شهرداری بوشهر اکنون در معرض آزمونی بزرگ قرار دارد، احتمال صعود این تیم بسیار بالاست، همه مردم دست به دعا شده‌اند و هواداران برای حضور مجدد این تیم در سطح اول فوتبال کشور دست از پا نمی‌شناسند. گرچه نه لیگ برتری شدن پایان راه است و نه بازماندن از صعود.
مهرداد رستم جبری
