امیدوار باشیم یا نا امید....تفاوت استقلال و الدحیل چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ نفری ....به اندازه ی همین سه گلی بود که استقلال دریافت کرد
بنابراین زیاده خواهی است که از فوتبال ایران که فساد و سو مدیریت و فقر نفسش را گرفته ؛انتظار داشت که در مقابل تیم تا دندان مسلح الدحیل و فوتبال سیستماتیک قطر شگفتی خلق کند و به نتیجه ی دلخواه برسد
اما با تمام آنچه گفته شد نباید بر واقعیت های خود استقلال هم چشم بست
واقعیتی که در بازی فرشید اسماعیلی و فرشید باقری بارها دیده شده و آن هم نوسان سطح عملکرد در بازی های مختلف است.
بنابراین چنین باریکنانی را به رغم تمام توانایی هایشان نمی توان ستاره نامید و فراموش نکنید که در این سطح از بازی ها ستاره ها هستند که بازی ها را در می آورند و گره از پیچیدگی ها ی مسابقات می گشایند.
نکته بعدی ماجرای از هل حلیم در دیگ افتادن بازیکنان ایرانی است که در سیطره دلال ها قرار گرفته اند
سطح فنی امروز امید نورافکن را با پیش از رویای پیشرفتش در بلژیک مقایسه کنید.... امروز امید نور افکن یکی از ضعیف ترین بازیکنان استقلال بود که نتوانست در پست حیاتی هافبک دفاعی به خوبی ایفای نقش کند
نکته بعد معادله ی لاینحل جناح چپ استقلال است که ضعف میلاد زکی پور در بازی با تراکتور باعث نیمکت نشینی او و جایگزینی نورافکن و سهرابیان شد که در نهایت این دو هم چیزی فراتر از سطح فنی زکی پور نشان ندادند
به هرحال آنچه که امروز رخ داد....بیان این واقعیت است که یک تیم برای موفقیت در آسیا باید از بازیکنان هم سطح کم نوسان و کم اشتباه بهره مند باشد که متاسفانه استقلال در اولین بازی از رقابت های آسیایی اش از هر سه ویژگی بی بهره بود
و البته باید به این نکته هم اشاره کرد که آشفتگی در ساختار بازی استقلال از ده دقیقه پیش از دریافت گل نمایان بود و جا داشت که شفر با تعویض به موقع تغییری در روال بازی تیمش ایجاد کند که در کمال تعجب این تعویض تا دوازده دقیقه ی پایانی انجام نشد و حتی به رغم نمایان شدن خستگی در ساق های بازیکنان سرمربی ترجیح داد که از تعویض سوم استفاده نکند
به هر حال عدم توازن سطح فنی بازیکنان در داخل زمین و بازی های پرنوسان بازیکنانی مانند اسماعیلی و باقری و سهرابیان و اشتباهات فردی پرتعداد بازیکنان ؛سه ضعفی بود که منجر به شکستن مقاومت استقلال در مقابل تیمی شد که از کوچکترین اشتباه به راحتی نمی گذرد.