ترانه نوستالژیک
Shape Of My Heart
داستان این ترانه درباره مردیه که استاد پوکر هست، اما توی بازی به دنبال چیزی الهی و فراتر از یک بازی میگرده.
He deals the cards as a meditation
And those he plays never suspect
He doesn’t play for the money he wins
He doesn’t play for respect
او به عنوان مدیتیشن ورق بازی می کند
و آنهایی که با او بازی می کنند هرگز مشکوک نمی شوند
او برای پولی که می برد بازی نمی کند
او برای بدست آوردن احترام ( اعتبار ) بازی نمی کند
( استینگ خود درباره این قسمت آهنگ می گوید: ورق باز آهنگ من بیشتر علاقه مند به جنبه عرفانی شانس است تا اینکه به دنبال پول باشد. این کار برایش مدیتیشن و معنویت است. بردن زیاد مهم نیست بلکه بازی کردن اهمیت دارد. این خود من هستم که با شغلم بازی می کنم: برای ساختن یک آهنگ پر طرفدار یا بردن جایزه گرمی و پول پارو کردن این کار را نمی کنم. بازی من برای موسیقی و ساخت کاری است خلاقانه. در فیلم نیز لئون چنین حالتی دارد او برای بدست آوردن پول آدم نمی کشد شغلش برایش یک جنبه ای غیر مادی دارد طوری که در صحنه ای از فیلم خود را نظافتچی معرفی می کند کسی که کثیفی ها را از بین می برد. )
He deals the cards to find the answer
The sacred geometry of chance
The hidden law of a probable outcome
او ورق بازی می کند تا جواب را پیدا کند
هندسه مقدس شانس
قانون پنهان یک نتیجه احتمالی
( استیک در مصاحبه سال ۱۹۹۳ چنین توضیح داد: می خواستم درباره یک ورق باز، یک قمار باز آهنگ بسازم که به خاطر بردن قمار نمی کند بلکه به خاطر دریافتن چیزی چنین کاری می کند. او می خواهد به منطق عرفانی شانس پی ببرد. او فیلسوف است برای پول یا بردن بازی نمی کند او فقط می خواهد به قانون پی ببرد – می خواهد منطقی که در شانس است را پیدا کند. او پوکر بازی می کند بنابرین ابراز احساسات برایش ساده نیست ( بازیکنان پوکر باید چهره ای بیخیال داشته باشند طوری که حریف متوجه استرس یا هرگونه احساسی در چهره اش نشود ) او در واقع هیچ احساسی بروز نمی دهد، یک ماسک دارد که تغییرش نمی دهد. )
The numbers lead a dance
اعداد منجر به یک رقص
(اعداد(کارت ها )او را مجذوب خود کرده)
I know that the spades are the swords of asoldier
I know that the clubs are weapons of war
I know that diamonds mean money for this art
But that’s not the shape of my heart
می دانم که پیک شمشیر یک سرباز هستند
می دانم که گشنیزها صلاح های جنگ هستند
می دانم که الماس ها ( خشت ) در این هنر به معنای پول هستند
اما این شکل دل ( قلب ) من نیست
( استینگ توضیح می دهد: کارت های ورق در واقع از کارت های تاروت استخراج شده اند و هزاران سال قدمت دارند و شکل کارت ها – خشت به معنای پول، گشنیز یعنی صلاح، پیک یعنی سرباز و دل به معنای عشق است – مرا بیشتر درگیر این بازی کرد. شکل کارت دل مانند قلب انسان نیست بنابراین اینجا بین واقعیت و فانتزی تضاد به وجود می آید. )
He may play the jack of diamonds
He may lay the queen of spades
He may conceal a king in his hand
While a memory of it fades
او ممکن است با سرباز خشت بازی کند
او ممکن است بی بی پیک را بگذارد
او ممکن است یک شاه در دستش پنهان کند
در حالی که یاد آن محو می شود
( کارش که ورق بازی است را به خوبی بلد است و نیازی به یاد آوری ندارد. پول، اصلحه، سرباز و عشق همه این عناصر را در فیلم لئون می بینیم و همین آهنگ را زیباتر می کند.)
I know that the spades are the swords of a soldier
I know that the clubs are weapons of war
I know that diamonds mean money for this art
But that’s not the shape of my heart
می دانم که پیک شمشیر یک سرباز هستند
می دانم که گشنیزها صلاح های جنگ هستند
می دانم که الماس ها ( خشت ) در این هنر به معنای پول هستند
اما این شکل دل ( قلب ) من نیست
That’s not the shape, the shape of my heart
این شکلش نیست، شکل دل ( قلب ) من نیست
( استینگ در مصاحبه با بیلبورد: همه می دانیم که شکل کارت دل در ورق بازی درست مانند قلب انسان نیست، اما در تمام مدت قمار درست مانند این است که اینها یکسان هستند. در فیلم Léon: The Professional نیز لئون سعی دارد به ماتیلدا نشان دهد آن چیز که نشان می دهد نیست و شخصی متفاوت است. )
And if I told her that I loved you
You’d maybe think there’s something wrong
I’m not a man of too many faces
The mask I wear is one
و اگر به او بگویم که دوستت دارم
شاید فکر کنی مشکلی وجود دارد
من مرد چند چهره ای نیستم
ماسکی که می پوشم یکی است
( همانطور که گفته شد او یک بازکن پوکر است و عادت دارد احساساتش را بروز ندهد. این حالت برای یک پوکر باز عالی است اما برای فردی عاشق وحشتناک است. استینگ قماربازی را به تصویر می کشد که گرفتار چنین مشکلی شده. در فیلم Léon: The Professional نیز لئون با چنین مشکلی دست و پنجه نرم می کند او همیشه یک فرد خونسرد است که در کشتن آدم ها حرفه ای است اما این تنها یک ماسک است و در زیر آن او عاشق ماتیلدا است. عشقی که تا پایان از بیانش ترس دارد چون نمی داند واکنش ماتیلدا چیست. )
Those who speak know nothing
And find out to their cost
آنهایی که حرف می زنند هیچ چیز نمی دانند
و به بهای خودشان می فهمند
( تظاهر به آگاهی و دانایی فرای آنچه واقعا سزاوارش هستید خطرناک است )
Like those who curse their luck in too many places
And those who fear are lost
مانند کسانی که خیلی جاها شانس خود را نفرین کرده اند
و کسانی که می ترسند می بازند
( به عبارت دیگر کسانی که خیلی به شانس خود ناسزا می گویند، بیش از حد روی آن متکی هستند. و کسی که از شانسش می ترسد بازی را می بازد. )
I know that the spades are the swords of a soldier
I know that the clubs are weapons of war
I know that diamonds mean money for this art
But that’s not the shape of my heart
می دانم که پیک شمشیر یک سرباز هستند
می دانم که گشنیزها صلاح های جنگ هستند
می دانم که الماس ها ( خشت ) در این هنر به معنای پول هستند
اما این شکل دل ( قلب ) من نیست
That’s not the shape of my heart
That’s not the shape, the shape of my heart
این شکل دل ( قلب ) من نیست
این شکلش نیست، شکل دل ( قلب ) من نیست