🎼 Diamanda Galás
🎧 Gloomy Sunday
💽Album: The Singer (1992)
#Valentine
.
.
.
Gloomy Sunday
.
یکشنبۀ غم انگیز
.
.
.
Sadly one Sunday
I waited and waited
With flowers in my arms
All the dream has created
.
غمگِنانه و محزون در یک یکشنبه
منتظر و چشم به راه بودم ... منتظر و چشم به راه
با گل هایی در بازوان و آغوشِ خود
مشتاقانه رؤیاپردازی می نمودم
.
I waited 'til dreams,
Like my heart, were all broken
The flowers were all dead
And the words were unspoken
.
منتظر و چشم به راه بودم، تا زمانی که رؤیاها،
به سانِ قلبم، همگی با هم درهم شکستند
تمامیِ گل ها پژمردند
و واژگان ناگفته و ستروَن گردیدند
.
The grief that I know
Was beyond all consoling
The beat of my heart
Was a bell that was tolling
.
غم و اندوهی شدید بر من مستولی گشت که می دانم
فراتر و ماورای هر گونه تسلیِ خاطر بود
و ضربان قلب من
صدای ناقوسی بود (که همچون ناقوسِ مرگ) طنین انداز می شد.
.
Saddest of Sundays
.
غم انگیزترینِ یکشنبه ها
.
Then came a Sunday
When you came to find me
They bore me to church
And I left you behind me
.
سپس یکشنبه ای (دیگر) آمد
آن هنگام که تو مرا یافتی
مرا به سوی کلیسا حمل می کردند و می بردند
و من تو را پُشتِ سرِ خود جا گذاشته بودم
.
My eyes could not see
What I wanted to love me
The earth and the flowers
Are forever above me
.
چشمان مرا یارای دیدن نبود
که چه چیزی تمنای عشقِ مرا دارد
زمین، خاک، گل ها و شکوفه ها
در بالای سرِ من بودند
.
The bell tolled for me
And the wind whispered, "Never!"
But you I have loved
And I'll bless you forever
.
آوای ناقوسِ مرگ برایم طنین انداز گردید
و باد زمزمه کنان نجوا کرد، "هرگز!"
لیک تو کسی بودی که عاشقش بودم
و برای تو هماره و همیشه آرزوی سعادت و آرامش خواهم نمود
.
Last of all Sundays
.
(و این بود) واپسینۀ تمامیِ یکشنبه ها
.
.
.
ترجمۀ اختصاصی
.
.
.
Songwriters: Laszlo Javor / Rezso Seress