مطلب ارسالی کاربران
گرنیکای فوتبال ایران: ....
حمید شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۴۳
(این کامنت رو بعد از برد مراکش گذاشتم)
http://isport.ir/fa/content/92b5e13a
"هر کدوم از جناح ها، چپ یا راست، قدیم یا جدید باور داشتن که دیگری نه گروه مخالف بلکه دشمن اسپانیاست" (نقل از مستند تاریخ هنر به روایت سایمون شاما- قسمت 7، پیکاسو)
و البته پیکاسو هم واقعیت فوق رو بخوبی دیده بود. پس وقتی نیمی از کشورشون دست در دست نیروی هوایی آلمان نازی دادن تا شهر کوچک گرنیکا در ایالت باسک رو بمبارن کنند خیلی هم تعجب نکرد. اما تا دلتون بخواد تحت تاثیر قرار گرفت. گرنیکا به هیچ وجه هدف نظامی محسوب نمیشد و اهمیتی چندانی هم نداشت. اما دقیقا به همین خاطر انتخاب شد. چون فرانکو قصد داشت صبوعیت خودشو به رخ بکشه. در بمباران گرنیکا این پیام نهفته بود: این کاریه که می تونیم بکنیم و این کاریه که می کنیم!!
پیکاسو بعد از بمباران گرنیکا مهم ترین نقاشی خودش رو به همین اسم برای پاویون پاریس در 1937 می کشه. نقاشی در ابتدا با استقبال کمی مواجه میشه. اما همه اتفاقات بعد از اون ماجرا روز به روز به نقاشی پیکاسو ارزش بیشتری میده. تا جایی که گرنیکا به عقیده بسیاری تبدیل میشه به بزرگترین اثر هنری قرن بیستم. چون کافی بود فقط 2 سال بگذره تا برسیم به آخر الزمان 1939 (جنگ جهانی دوم) و پیکاسو همه اون چیزی رو که طی سال های بعد قرار بود اتفاق بیافته قبلا نقاشی کرده بود.
اگه تا حالا حوصله خوندن مطلب رو داشتین حتما حدس زدین منظورم چیه. اما محض احتیاط براتون توضیح میدم.
بعد از بازی واقعا خوشحال بودم. واقعا خوشحال. کلی دست و جیغ و هورا کشیده بودم و روز رویایی رو داشتم. تا اینکه در آی اسپورت با این جملات مواجه شدم:
"آنها که تیمملیام را فروخته بودند و .... آرزوی شکست اش را داشتند ..."
تیم ملی ام؟ خب پس لابد این دیگه تیم ملی دیگران نیست!!! خجالت نشکید! راحت باشید و خیلی رک رو راست دیگران رو دشمن خودتون خطاب کنید. درست مثل زمانی که گروهای مخالف در اسپانیا هم دیگه رو نه به عنوان رقیب بلکه دشمن اسپانیا می شناختن. کاش اون مستند رو ندیده بودم و کاش اون جمله رو نشینده بود ولی حالا که شنیدم این ادبیات من رو یاد همون جمله ای که در ابتدای متن نقل قول کردم انداخت. و بعدش یاد گرنیکا.
ببخشید ولی از من انتظار نداشته باشین که بازم خوشحال باشم. می دونین چرا؟ چون توی گرنیکا هیچ چیز امیدوار کننده ای نیست؛ کودکان مرده، زن های در حال ضجه زدن، جنگنجوی مرده و یک چشم شیطانی که بالای سر همه اینهاست.
یه نگاه به وضع نویسندگانمون بندازین که به صورت بیمارگونه ای اجازه شادی به کسی دیگه ای غیر از خودشون رو نمیدن، به وضع مربی مون که حتی بعد از این برد تاریخی نمی تونه بی خیال تیکه انداختن به کاپیتان سابق خودش بشه (کیروش امروز گفت که سوپرمن مال کارتون هاست)، به وضع هوادارانمون که اون قدر ذهن مسمومی دارن که یک اظهار نظر ساده در مورد این که امروز خوش شانس بودیم رو تعبیر به آرزوی شکست تیم ملی کردن. یه نگاه به همه اینها بندازین و و لطفا به من بگین چرا نباید یاد گرنیکا بیافتم.