اگر در جریان جزئیات سوابق سولسشر نباشید، احتمالا فکر می کنید که صرفا یک مربی جوان از جنس منچستریونایتد با اندکی تجربهی مربیگری برای مدتی هدایت تیم را بر عهده گرفته است. کسی مانند گیگز یا نویل!
اما این تصور دقیقی نیست! اوله گونار سولشر ۱۰ سال سابقهی مربیگری داشته و در این مدت کارنامهی قابل توجه و محترمی از خود برجای گذاشته است. در این مقاله و مقالهی بعدی با هم این کارنامه را مرور خواهیم کرد.
پ.ن: صاحب نقل قول های بدون اسم، خود سولسشر می باشد.
وقتی در 17 سالگی در دسته دوم نروژ با به ثمر رساندن 31 گل در 47 بازی آقای گل شد، توجهات را به سمت خودش جلب کرد. باشگاه مولده به سراغش آمد تا دوران درخششش در بالاترین سطح فوتبال نروژ آغاز شود. با به ثمر رساندن 20 گل در فصل اول کمک کرد مولده ای که تازه همان فصل از دسته اول به لیگ برتر نروژ (تیپه لیگان) صعود کرده بود، نایب قهرمان شود. در فصل بعدی هم عملکرد بسیار خوبی داشت تا در نهایت با ثبت آمار 31 گل در 38 بازی توجه باشگاه منچستریونایتد را به خودش جلب کند و دوران تازه ای برایش رقم بخورد.
در همان فصل اولش با پیراهن قرمز درخشید و بهترین گلزن تیم شد. اما در سال های بعد با آمدن تدریجی اندی کول، تدی شرینگهام، دوایت یورک و رود فن نیستلروی به گزینه های دوم، سوم و بعضا چهارم خط حمله تبدیل شد با این وجود در 7 فصل اول حضورش تنها یک بار جزو 3 گلزن برتر تیم نشد. مصدومیت های طولانی و پیاپی 3 سال کابوس وار را برایش رقم زد تا این که بعد از بازگشت از مصدومیت در پایان فصل 2006/07 و پس از ثبت عملکردی آبرومندانه و به ثمر رساندن 11 گل و کمک به قهرمانی تیم در لیگ در 34 سالگی کفش هایش را آویزان کرد.
یکی از دلایلی که فصل آخر بعد از مصدومیتم برای یونایتد بازی کردم این بود که میخواستم پسرم قهرمانی پدرش رو ببینه.
زمانی که از فوتبال خداحافظی کرد، آمار هر 150 دقیقه یک گل در لیگ برتر و هر 180 دقیقه یک گل در لیگ قهرمانان را در یونایتد ثبت کرده بود. او همچنان با زدن 28 گل (17 گل در لیگ برتر) به عنوان بازیکن تعویضی در یونایتد رکورد دار است و از همین جهت ملقب به "تعویض طلایی" است. مشهور ترین این گل ها را در دقیقه 93 فینال لیگ قهرمانان فصل 98/99 به سقف دروازهی الیور کان کوبید تا دراماتیک ترین قهرمانی ممکن را برای یونایتد رقم بزند. پسر شماره 20 الدترافورد همچنین با پوکر مقابل ناتینگهام فارست در طول تنها 10 دقیقه پس از اینکه از دقیقه 70 وارد زمین شد در خاطر هواداران باقی مانده است. و البته این کارت قرمز فداکارانه:
او همچنین جزو نسل طلایی نروژ بود که موفق شدند در جام جهانی 98 و یورو 2000 حضور پیدا کنند و در جام 98 در مسابقه ای تاریخی با شکست برزیل به 1/8 نهایی صعود کنند. سولسشر اگر موفق ترین ملی پوش تاریخ نروژ نباشد قطعا مشهور ترینشان هست.
- آغاز دوران مربیگری در تیم رزرو های یونایتد
وقتی در سال 2006 بندی در قراردادش گذاشت که به او اجازه میداد مراتب مربیگری را طی کند مشخص شد چه هدفی را دنبال می کند.
فرگوسن: اوله همیشه شاگرد خوبی بود. عادت داشت که در طول تمرینات نوت برداری کنه.
فردیناند: از اواخر دوران بازیش خودش رو بیشتر وارد امور مربیگری میکرد. جلسه های تمرینی رو آنالیز میکرد. همیشه درک عمیقی از بازی داشت. اون تصویر واضحی از بازی داشت و برای موفقیت تو مربیگری به این نیاز دارید.
او که در اواخر فصل 2007/08 هم تحت نظر فرگوسن مهاجم های تیم اصلی را کوچ میکرد، در تابستان 2008 و در اولین تجربهی مربیگری اش، هدایت تیم رزرو های یونایتد را برای 3 فصل عهده دار شد.
فرمت برگذاری لیگ رزرو ها در زمان او به این صورت بود که تیم ها بین دو لیگ شمال و جنوب انگلستان تقسیم میشدند و در نهایت قهرمان دو لیگ در دیدار نهایی برای تعیین قهرمان ملی به مصاف هم میرفتند. در فصل اول و سوم هدایت او، یونایتد در کنفرانس شمال دوم شد اما در فصل دوم (2009/10) یونایتد با اولی در کنفرانس شمال و پیروزی در دیدار نهایی مقابل استون ویلا قهرمان رزرو های انگلیس شد. لینگارد و پوگبا هم در مقاطعی برای او بازی کردند.
با مقایسه نتایج تیم او با نتایج دوران های پیش و پس از او، عملکرد سولسشر در تیم رزرو های یونایتد روتین و قابل قبول ارزیابی میشود. (یونایتد در 3 فصل پیش از او 1 بار و در 3 فصل پس از او 2 بار قهرمان رزرو های انگلیس شد.)
عملکرد مثبت سولسشر در اولین تجربه اش، باعث شد دیگر تیم سابق او پیشنهاد سرمربیگری تیم اصلی را به او بدهد. بر خلاف پیشنهاد تیم ملی نروژ که وی به دلیل کم تجربه و ناآماده دانستن خود در آن مقطع رد کرده بود، اوله در قبول این پیشنهاد درنگ نکرد تا پس از 15 سال، بار دیگر به مولده بازگردد.
مولده وارد 100 امین سال تاسیس باشگاهش شده بود اما تا آن لحظه هرگز جام قهرمانی را بالای سر نبرده بود. آن ها 7 بار نایب قهرمان شده بودند و دیگر از دومی خسته! در فصل پیش هم رتبه ای بهتر از یازدهم کسب نکرده بودند.
اوله به همراه خودش دو دستیار دیگر از انگلیس آورد. یکی مارک دمپسی بازیکن سابق یونایتد و دیگری ریچارد هارتیس مربی دروازبان های سابق یونایتد که 10 سال در الدترافورد حضور داشت و با فن در سار، بن فاستر و کوژاک کار کرده بود.
شروع مولده با سولسشر به هیچ وجه رویایی نبود. باخت 3-0 در برابر تیمی تازه صعود کرده در بازی اول و کسب تنها یک امتیاز از 3 بازی بدترین شروع ممکن را برای دوران جدید مربیگری اوله رقم زد. پس از کسب اولین پیروزی در چهارمین بازی کم کم ورق داشت بر میگشت. در واقع مشخص شد به زمان نیاز بود تا بازیکنان تیم یاد بگیرند که با سبک متفاوتی فوتبال بازی کنند و فلسفهی جدیدی پیش بگیرند.
تردیدی نیست که منچستریونایتد یک فلسفه مشخص درباره ی چگونگی پرورش بازیکنان و نوع فوتبالی که میخواد بازی کنه داره و این روی ما تاثیر بزرگی گذاشته. مهم ترین چیز برای من وقتی به مولده اومدم این بود که میخواستم که ما با همان فلسفه منچستر یونایتد بازی کنیم. یه جورایی مینی من یونایتد باشیم. برای همین دو تا مربی از منچستر آوردم، خودمم که 15 سال اونجا بودم و هممون اونجا یه جورایی تحصیل کردیم.
سبک فوتبالی که در لیگ نروژ بازی میشه بازی مستقیم و هوایی بود و ما اینجا سبک جدیدی رو ارائه دادیم. فصل گذشته آقای گل از تیم ما بود. یه مهاجم قدبلند که توپ های زیادی براش ارسال میشد و اونم اکثرا با هد گل میزد اما این فصل اوضاع رو کاملا تغییر دادم. من سانتر های زیاد نمیخوام. میخوام با پاسکاری به دفاع حریف نفوذ کنیم.
بازی های سریع، تک ضرب و سراسر هجومی مولده، دفاع های حریف را تسلیم میکرد. اوله با مولده ریزه (بر وزن مدرنیزه) کردن سبک منچستریونایتد رضایت هواداران را هم جلب کرد و استقبال از تماشای بازی های خانگی به طرز قابل ملاحظه ای افزایش یافت. درست در روز 100 امین سالگرد تاسیس باشگاه، مولده با کسب پیروزی ای دیگر به صدر جدول تیپه لیگان رسید و تنها چند هفته بعد شهروندان شهر مولده به آرزوی 100 سالهی خود رسیدند. ماموریت غیر ممکن، ممکن شده بود و مولده برای اولین بار در تاریخ توسط بازیکن سابق خودش به قهرمانی سطح اول فوتبال نروژ رسید. آن ها در آخرین بازی خانگی و در مسابقه ای طعنه آمیز همان تیمی که در ابتدای فصل بهشان باخته بودند را با 3 گل شکست داده و جام را بالای سر بردند.
منظره شهر مولده بعد از قهرمانی منو یاد سال 99 تو منچستر انداخت.
در قسمت بعدی به ادامه مسیر پر فراز و نشیب مربیگری سولسشر پرداختیم.