شیرر .یه روز اسمر از اینتر رسمی کنن بره اسکندر کوبورچه اما اونا از اشکی اسکی رفتن. نیمار گفت به چشمم که میخوای بری ولی این رسمش نبود که ایکس بشکنه نیکی بین ما و بیمارش کنه. کین گفت ایجاب میکنه یکی شکر بریزه رو ماسکت و بشماره اما بسیج وارد کار شد و گفت چقد مودریچ با مرامه. از مشکی های مصر خواست ادرسم رو بگیرن و برام نقاشی بکشن