طرفداری- دو تن از بزرگترین ورزشکاران جهان، در قدیمی ترین زمین بسکتبال جهان دیدار کردند. پیش زمینه این دیدار بزرگ به سپتامبر گذشته باز می گردد؛ جایی که استفن کری و نیمار، صمیمانه گفت و گو کردند. این بار، آنها در مورد زندگی صحبت می کنند. در این مصاحبه، خبرنگار The Players’ Tribune سوالاتش را می پرسد و نیمار و کری با صداقت تمام جواب می دهند.
گفتگوی صمیمانه نیمار و استفن کری در The Players Tribune؛ دیدار بزرگ (بخش اول)
سوال: هردوی شما الان پدر هستید. چه داستانی را معمولا برای فرزندانتان تعریف میکنید؟
استفن: مطمئن باشید به عنوان یه پدر، داستان های زیادی برای تعریف کردن دارم. هر روز، یه اتفاق جدید رخ میده. خنده دارترین و بامزهترین داستانی که یادمه، مربوط میشه به دختر بزرگم رایلی. اون شش سال داره. قبلا هر موقع که من لباس عادی می پوشیدم، منو بابا صدا می زد و تا اینجا مشکلی نبود، اما وقتی که تو زمین بازی منو با پیراهن مخصوص تیمم می دید، منو استفن کری، شماره 30 صدا می زد.
بین طرز لباس پوشیدن من تو خیابون و تو سالن بازی، فرق زیادی هست و اینکه دخترم اون موقع این چیزارو می فهمید، برام جالب بود. از اینکه تو اون سن به این نکته پی برده بود، شگفت زده شده بودم. اصلا بذارید بگم که نمیشه پشت سر این بچهها، کار پنهانیای انجام داد. از نظر او، پدر کسی است که در خانه لباس معمولی می پوشد و هر موقع مرا با پیراهن وریرز می بیند، دیگر برایش پدر نیستم و استفن کری هستم.
نیمار: پسرم تو مدرسه با دوستاش داشت می چرخید که تلویزیون، یک آگهی تبلیغاتی نشون داد. اگه اشتباه نکنم، در مورد بازی ملی برزیل بود و یه لحظه منو نشون دادن. پسرم اونجا برگشته و به دوستاش گفته «بابای منه» بعدش دوستانش گفتن «نه بابای تو نیست»، بعدش پسرم جوابشونو داده «نه بابامه». دوستای پسرم که باور نمی کردن، گفتن «نه، بابای تو نمی تونه نیمار باشه.» همین لحظه یه درگیری بینشون رخ داده و بردنشون پیش معلم. اون روز پسرم از اینکه هیچکس باور نمی کرد باباش نیماره، ناراحت بود.
استفن: به نظرت چنتا بچه تو روز ادعا می کنن باباشون نیماره؟ حق بده. بچهت گفتی چند سالشه؟
نیمار: هفت سال.
استفن: بزرگترین دختر من شش سالشه. یکی دیگه هم دارم که سه سال داره و البته کوچکترینشون که دو ماهشه. هر سه سال، یه بچه. دیگه نمی خوایم. خداروشکر که خوشحال و راضیام.
سوال: بیاید در مورد بزرگی حرف بزنیم. مسی، رونالدو، لبران و دورانت. شما از نزدیک این ورزشکارارو دیدین. اونا چی دارن که آدمای معمولی تو خونه ندارنش؟
استفن: اصلا این یه منبع تغذیهست، یه ابزار افزایش انگیزه که وقتی برابر بزرگترینها قرار می گیرید، اونارو تحت فشار بذارید و مقابلشون مبارزه کنید. اینجاهاست که به اوج می رسین و کیفیت خودشون رو نشون می دین. وقتی اولین بار مقابل لبران بازی کردم، دوباره رفتم اون بازی رو تماشا کنم. تازه وارد بودم و از اون روز تا 2015 که مقابلش قرار گرفتم تو NBA و فینال ها، همیشه می خواستم بهترین باشم، چون مقابل خودم عظمت [لبران جیمز] رو می دیدم. اونجا می خواین منفجر بشین، خودتونو به همه نشون بدین، یاد بگیرین و به هر قیمتی شده پیشرفت کنین. اینجوری بود که من استفن کری شدم. حالا که به گذشته نگاه می کنم، می بینم تک تک لحظاتم عالی سپری شدن. سپری کردن شبای عالی تو NBA خیلی سخته و اگه اوضاع براتون خوب پیش رفته، باید قدردانش باشین.
نیمار: رویارویی با مسی و کریستیانو رونالدو-همونطور که می دونید کنار لیونل مسی بازی کردم و از نظر من یکی از بهترین بازیکنای تاریخ به حساب میاد و یه جورایی الگوم محسوب میشه- رویاییه. هر روز که با مسی تمرین می کردم، چیزای زیادی یاد می گرفتم. حتی تماشای بازی کردنش هم کمک زیادی می کرد. این ها باعث شدن ظرفیت من برای پیشرفت بیشتر بشه و بتونم خیلی زود خودمو بالا بکشم. در مورد کریستیانو رونالدو، به نظرم اون یه هیولاست. بازی برابر اون یه افتخاره. کریستیانو هم یکی از بهترین بازیکنای تاریخه. مسی و رونالدو دو بازیکن بزرگی هستن که می تونم اسم ببرم. من همیشه می خوام بهتر و بهتر بشم. می خوام بیشتر گل بزنم، بیشتر جام ببرم، برای همین اونا الگوی من هستن.
استفن: چیز باحالی که طی چند سال یاد گرفتم، اینه که چجوری کیفیت خودمو بالا ببرم. ورزشکارای بزرگ وقتی مقابل شما قرار می گیرن، باعث می شن ناخودآگاه هم که شده، بهترین نمایش عمرتون رو انجام بدین. اون موقع احترام اونا رو کسب می کنین و از اون لحظه به بعد، اونا هم سعی می کنن برابر شما بهترین بازیشون رو انجام بدن.
سوال: بیاید فکر کنیم داریم فیلم زندگیتون رو می سازیم. کدوم لحظه از زندگی شما باید تو این فیلم باشه؟ اصلا لحظه خاصی هست؟
استفن: روزش یادم نیست، فقط یادمه قرار بود پام رو عمل کنم. الان یادم اومد، تابستون 2012 بود.اون روزا تو شارلوت بودیم و یادمه روی مبل راحتیم تو اتاق نشیمن نشسته بودم. فقط من و همسرم تو اتاق بودیم. اون می تونه گواهی بده من آدمی خوش بین و مثبتم که همیشه نیمه پر لیوان رو می بینم. تا اون لحظه، به مصدومیت به چشم بد نگاه نکرده بودم، ولی تو لحظهای خاص، اعصاب و روانم بهم ریخته بود. روزام سگی بود. همسرم اون روزها دائم به من گوشزد می کرد که یادم نره چه کسی هستم. دو سال یا سه سال بعد، دوباره به زمین برگشتم و قهرمان شدم. پس بله، فکر می کنم مزد صبرم را گرفتم و لحظاتی بزرگ را سپری کردم.
نیمار: من دو لحظه به یاد دارم. اولی که از ناحیه کمر مصدوم شدم و دیگه نتونستم در جام جهانی بازی کنم. حس بدی داشتم، انگار دنیا تموم شده. اونجا بود که به کمک خانواده و دوستام، تونستم دوباره از اول پاشم و شروع کنم. دومین خاطره هم مربوط میشه به نزدیکای جام جهانی 2018 روسیه. فکر نمی کردم بتونم بازی کنم و دوستام، همسرم و خانوادهم، نزدیکم موندن و حمایتم کردن. این دو لحظه رو هیچوقت فراموش نمی کنم. لطف و محبت اطرافیانم رو هیچوقت فراموش نمی کنم. امید داشتم، امید به برگشت.
سوال: و آخرین پرسش؛ تو رختکن کی از همه به شما نزدیک تره و باعث شادیتون میشه؟
استفن: بامزه ترین فرد تو رختکن ما، کلی تامپسونه. فکر می کنم خودش متوجه نیست و همین هم موضوع رو بامزه تر می کنه. مثلا اطلاعات بسیار عجیب و جالبی تو مغزش نگه می داره. اینکه دریاچه تاهو چند گالون آب رو نگه داشته! اطلاعات و دانشش زیاده. البته که این داستان خنده دار من نیست. یادتونه دو سال قبل تو کوارتر سوم چیکار کرد؟ همیشه شوخی می کنیم که کلی تو همه چیز دیر می کنه. حتی تو شوت زدن هم تعلل داره و دیر می کنه. یک روز قبل از بازی، دیر کرد و کل تمرینات رو از دست داد. اصلا در دسترس نبود، هیچ کس هم نتونست باهاش تماس بگیره. روز بعدش اومد و بدون توجه به هیچی، روزنامهرو خوند و آروم وارد بازی شد و کولاک کرد. این چیزا باعث می شن من بخندم. اینکه چیزای کوچک رو تو ذهنش نگه داشته و فقط گوگل می دونه و کلی، بامزهست. من به این چیزاش می خندم.
نیمار: مشخصه؛ دنی آلوز. اون خارق العاده است. وقتی ویدئویی از خودش در حال آواز خواندن رو پست می کنه، دوست دارم بخندم. نحوه رفتار اون تو رختکن و برخوردش با بقیه رو دوست دارم. همیشه روحیه ما رو بالا نگه می داره و انرژی خوبی داره. دنی به همه لقب می ده. همیشه هم داستان هایی برای گفتن داره. باید اینستاگرامش رو دنبال کنید، وقتی میخونه، می خندیم. لقبش رو گذاشتیم «دیوونهی خوب».
استفن: این جور آدما همیشه باید تو رختکن باشن. فصل طولانیه و باید انرژی داشته باشیم. شوخی و فضای شوخ، لازمه. منظورم اینه به امثال آلوز و تامپسون ها نیاز داریم.