اختصاصی طرفداری- یکی از بزرگترین بازی های فوتبال ایتالیا، طی هفته گذشته میان میلان و یوونتوس برگزار شد که بانوی پیر با پیروزی 2-0، سه امتیاز را از آنِ خود کرد. در حالی که همگان انتظار داشتند لئوناردو بونوچی هم در این بازی حضور داشته باشد، بنا به خواست الگری وی از ترکیب اصلی تیم کنار گذاشته شد. در ذهن طرفداران هر دو تیم، یک استقبال وجود داشت؛ یکی شیرین، دیگری تلخِ تلخ!
گونزالو هیگواین با وجود ارائه بازی بد و اخراج که شاید حکم شکست روسونری را امضا کرد، همچنان در سن سیرو تشویق شد. نیازی به ذکر این حقیقت نیست که پیپیتا هنوز هم در میان طرفداران یوونتوس محبوب است. آیا این جملات را می توان در قبال بونوچی هم به کار برد؟ کمی سخت است و شاید غیرممکن.
به سال قبل برگردیم. میلان تحت هدایت چینیها، انقلابی را آغاز کرد و با جذب لئوناردو بونوچی از یوونتوس که یکی از مهم ترین اتفاقات فصل اروپا بود، جدیت خود را نشان داد. این انقلاب نیاز به یک رهبر داشت و بنا به صلاحدید ماسیمیلیانو میرابلی، مدیر فنی وقت میلان، لئوناردو بونوچی به عنوان کاپیتان تیم انتخاب شد. تصمیمی که از همان ابتدا چندان جالب به نظر نمی رسید، اما معقولانهترین حرکت بود.
بسیاری تصمیم بونوچی را عجیب خطاب می کردند و آن را مربوط به مسائل خارج از زمین می دانستند. چه کسی ممکن است از خط دفاعی متشکل از کیه لینی، بارزالی و جانلوییجی بوفون دل کنده و راهی تیمی با ایده های جدید شود؟ مخصوصا که به عنوان یکی از بهترین و با ثبات ترینهای جهان هم شناخته شده باشید. با این حال بونوچی خودش این انتقال را خواست، او خود بود که از طریق مدیر برنامههایش به میلان پیام فرستاد و پس از امضای قرارداد، با ژست هایش به هواداران روسونری نشان داد می تواند کاپیتان و مهره قابل اتکایی باشد.
بونوچی قطعهای بزرگ در پروژه جاه طلبانه میلان بود. وینچنزو مونتلا که بسیار از داشتن بونوچی خشنود بود، از او در کنار سرخیو راموس به عنوان برترین مدافع جهان یاد کرد. با این حال فصل آنگونه که انتظار می رفت، آغاز نشد و میلان روزهای بدی را سپری کرد. بونوچی به عنوان کاپیتان تیم به هیچ وجه خوب بازی نمی کرد و حتی اشتباهات او، گاهی موجب از دست رفتن امتیاز میلان می شد، اما هواداران بازهم حمایت می کردند. مونتلا که خود یکی از عاملان اصلی انتقال لئو به میلان بود، در نیمه های راه جایش را به گتوزو داد. مردی که شور و شوق را به سن سیرو آورد.
شاید بزرگترین صحنهای که از دوران بونوچی در میلان به یاد مانده باشد، گلش به یوونتوس در تورین بود. کسی انتظار نداشت لئو شادی مخصوص خود را انجام دهد، اما این بار لئو پرشور تر از همیشه، انگشتش را دور دهانش چرخاند و در کنار زمین به شادی پرداخت. آن لحظه بود که آتش اختلاف میان او و هواداران یوونتوس، شعله ور تر شد.
هفته ها گذشت و بالاخره فصل تمام شد. میلان در رتبه ششم کارش را به اتمام رساند. با این حال مشکلات مدیریتی در باشگاه زیاد بود. یوفا اعلام کرد دیاولو به دلیل نقض قوانین فیرپلی مالی، حق حضور در رقابت های فصل آتی را نخواهد داشت. این تصمیم بسیار سنگین بود و به گفته لئوناردو، در تابستان برخی بازیکنان به فکر خروج بودند، اما کسی فکر نمی کرد یکی از آن ها بونوچی باشد.
با ورود الیوت به قضیه و برگرداندن حکم یوفا، بونوچی به عنوان کاپیتان در فضای مجازی واکنش خوبی داشت. در آن روزها بونوچی نوشت «چیزی را به دست آوردیم که در زمین کسب کرده بودیم. تشنه تر از همیشه»
چند هفته بعد، یوونتوس کریستیانو رونالدو را به خدمت گرفت. انتقالی بزرگ که به اعتقاد بسیاری در بازگشت بونوچی تاثیری بسیار مهم داشت. همانطور که حدس می زنید، هواداران یوونتوس چندان هم راحت این بازگشت را هضم نکردند. آن ها در ابتدا با سوت های اعتراضی، هنوز هم دلخوری خود را نسبت به حرکت این بازیکن در تابستان قبل نشان می دادند که حق هم داشتند.
او یک بار با هوادار یوونتوس که با حالتی تند داد می زد «کی قراره به خاطر خیانتی که کردی معذرت بخوای؟»، دعوا کرد. از آن روز به بعد و مخصوصا پس از بازی با لاتزیو که بونوچی به سمت هواداران یوونتوس رفت و با آن ها به شادی پرداخت، اوضاع آرام تر شده، اما همه می دانند بونوچی دیگر آن شخص محبوب تورین نیست. در مورد هواداران میلان، بونوچی در سفر یوونتوس به سن سیرو، برای پیشگیری از سوت های اعتراضی بازی نکرد.
آیا تمام این رفتارهای بونوچی، از روی تعصب و واقعی است؟ سابقهاش که این را نشان نمیدهد. بونوچی بین سال های 2005 تا 2009 عضو باشگاه اینتر بود؛ رقیب بزرگ میلان و یوونتوس. وی حتی در دوران حضورش در تیم باری گفته بود اینتر در قلبش جای دارد. مصاحبهای که بعدها جنجالی شد! این بار به چند هفته قبل برگردیم. زمانی که ژوزه مورینیو همراه با شاگردانش به تورین آمده بود. در پی پیروزی منچستریونایتد در دقایق پایانی، تنش در بازی زیاد شد و مورینیو ژست معروفش را انجام داد. اولین شخصی که در زمین بازی به این حرکت اعتراض کرد کسی نبود جز لئوناردو بونوچی؛ بازیکنی که در اینتر بازی کرده، در میلان کاپیتان بوده و در همین استادیوم پس از گلزنی به تیم محبوبش، با شادیِ خود ورزشگاه را منفجر کرده بود.
از همان اول این اعتراض بونوچی مصنوعی به نظر می آمد. کسی که خود همان هواداران را با واکنش های خود آزرده، حق ندارد به شخصی چون مورینیو درس بدهد. تا اینجا تمام لحظات لئو سرشار از لغزش بوده، اما آخرین لغزش او، شاید بهای سنگینی داشته باشد.
در بازی مهم و حساس ایتالیا برابر پرتغال که شب گذشته انجام شد، دو تیم به تساوی رسیدند، اما هربار که توپ به بونوچی می رسید، هواداران خشمگین میلان سوت های اعتراضی سر می دادند. در پایان بازی وقتی خبرنگار رای اسپورت از بونوچی پرسید واکنشش به این سوت ها چیست، کسانی که سوت می زدند (هوادارانِ میلان) را «احمق» خطاب کرد! مطمئنا او از این گفته خود پشیمان خواهد شد، شاید الان نه، اما به مرور زمان عواقبش را خواهد دید.
وقتی خودتان را بازیکنی بزرگ و متعصب می نامید، وقتی در تک تک لحظات سعی می کنید مسئولیت پذیر به نظر بیایید، هیچوقت در یک بازی ملی چنین مصاحبهای را انجام نمی دهید. بزرگ بودن، شخصیت بزرگ هم می خواهد. همه چیز فقط نشان دادن رگ های گردن در حین خواندن سرود ملی نیست، کاپیتانِ آینده آتزوری باید محبوب باشد. یادمان نرود چند روز قبل، او به مورینیویی که انواع توهینها را شنیده بود، توصیه می کرد آرام باشد، اما خود کسانی که فقط سوت می زدند را احمق خطاب کرد. متاسفانه بونوچی تو بسیار لغزیدی، تو هرگز جاودانه نخواهی شد.