"قو" به سبب تک همسری در طول عمر به سمبل عشق و وفاداری در بسیاری از فرهنگها تبدیل شده است. در افسانهها آمده که قو در طول عمر هیچ صدایی تولید نمیکند و تنها در آخرین دقایق زندگی، به گوشهای دنج پناه برده و آوازی زیبا به عنوان اختتامیه عمر عاشقانه خود میخواند که با اتمام آواز جانش را از دست میدهد. در اسطورهها ذکر شده که قو در لحظه مرگ به محل اولین جفتگیری خود مراجعت کرده و آواز سر میدهد. اصطلاح “آواز قو” به معنی آخرین کار باشکوه یک فرد یا یک مجموعه برگرفته از همین افسانهها است.
غزل ماندگار "مرگ قو" بر مبنای همین افسانه سروده شاعر توانا و بزرگ معاصر "دکتر مهدی حمیدی شیرازی" (1293 – 1365) است. آرامگاه دکتر شیرازی در جوار آرامگاه خواجه راز در حافظیه شیراز است.
این غزل تا به حال توسط دو خواننده فقید پاپ عباس مهرپویا و حبیب محبیان اجرا شده است که هر دو جز اجراهای خوب دو خواننده درگذشته هستند.
ضمن اینکه علیرضا قربانی نیز یک اجرای سنتی از این غزل را ارائه کرده است.
غزل:
شنیدم که چون قوى زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجى
رود گوشه اى دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهى بر آنند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقى کرد، آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویى به صحرا بمیرد
چو روزى ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریاى من بودى آغوش وا کن
که می خواهد این قوى زیبا بمیرد