قبل از شروع مطلب بهتر از به یک موضوع اشاره کنم اصولا ما ملتی هستیم که دوست داریم در گذشته زندگی کنیم مثلا همین عکس بالا بشینیم و درباره چگونه و چطور شد که تیم بالا پاشید صحبت کنیم اما کار درست نگاه به اینده است اول بهتر است بخشی از مصاحبه شفر را مرور کنیم :
((فصل گذشته وقتی به استقلال آمدم تیم شرایط خوبی نداشت و ما برای آنکه تیم جدیدی بسازیم، زمان میخواستیم. البته بازیکنان خوبی داشتیم و کار را خوب جلو بردیم اما در اواخر فصل اتفاقات عجیبی افتاد. من به مسئولان باشگاه قبل از جام جهانی گفتم بازیکنان بزرگ تیم را حفظ کنند، چون اگر جام جهانی شروع شود، اینها دیگر در استقلال نمیمانند و کار برای حفظشان سخت است، اما متأسفانه آنها به حرف من گوش نکردند. تیم ما جزو ۸ تیم برتر آسیا بود و همان زمان ۶ بازیکن اصلی ما رفتند. چارهای نداشتیم، مجبور شدیم بازیکنان جدید و جوانتر بگیریم، اما این جوان بودن و جدید بودن باعث نمیشود آنها با سرعت به ترکیب اصلی تیم برسند. آنها در اردوی پیش فصل نبودند و خیلیهایشان در آغاز لیگ به ما اضافه شدند. بنابراین رفته رفته باید به جمع ما اضافه شده و آماده شوند. در این بین شایعات و اگر اما زیاد است، ولی ما میخواهیم تیمی جدید بسازیم. هنگامی که بازیهای لیگ قهرمانان آسیا از سر گرفته شد، مجبور بودم بازیکنانی را به زمین بفرستم که یا کمتر بازی کرده بودند یا تجربه چنین مسابقاتی را نداشتند. ما آرام آرام جلو رفتیم و شرایطمان از سه ماه پیش بهتر شده بود. هواداران هم باید ما را درک کنند و از جوانها حمایت کنند. به شخص آقای فتحی هم گفتهام که این تیم باید قدم به قدم جلو برود. او هم همین ذهنیت را دارد، البته این را هم بگویم استقلال فقط دو راه دارد.))
حرفی که شفر در ادامه میزند کلید صحبتهای امروز است او می گوید :
((یا ما باید برای آینده کار کنیم و یا به گذشته برگردیم اما بهترین مسیر در آینده است و فتحی مدیرعامل استقلال هم همین ذهنیت را دارد. ما شاید به سطحی برسیم که حتی بهتر از فصل گذشته باشیم، در این موضوع شک نکنید.))
ساختن اینده چگونه است؟
اما اینده چگونه ساخته میشود با برنامه ریزی وداشتن هدف شفر میگوید هدف دارد و ان ساختن یک تیم جدید است اصولا المانی ها وقتی هدف را تعیین میکنند برای ان برنامه دارند و برنامه ریزی میکنند هوادار باید بداند می توان بدون برنامه بود و هرفصل به امید اتفاق بود کاری که سالها قبل با حضور منصوریان مظلومی و قلعه نویی میگذشت و جمله معروف حالا ببنیم چی میشه یا توکل بر خدا , توکل خشک خالی بدون کار و برنامه مشخص و بازگشت به عقب است اینگونه استقلال باید سالها سال در همین بن بست بماند و شاید هر چندسال یکبار هم براساس شانسی که در فوتبال وجود دارد بدون برنامه بدون پس زمینه و تدارکات قهرمان شود اما اخر کار بازگشت به این بن بست هست چیزی که بعد از سال 1381 اسیر ان شد هوادار باید به هرشکل تا یک یا دوسال اینده به شفر زمان بدهد تا او بتواند تغییرات بنیادین برای بلند مدت در تیم تزریق کند به مدیران بی آموزد برنامه چیست به جوانان اموزش بدهد فوتبال بازی کردن چگونه است و بتواند ساختار برای تیم ایجاد کند.
فوتبال بازی کنید
او درباره نحوه ساخت تیم میگوید:
(( من از مدافعانم میخواهم که زیر توپ نزنند و فقط پاس بلند ندهند. من از مدافعانم میخواهم به کنارهها پاس بدهند و بازیسازی کنند. دانشگر و دانشگرها باید این را یاد بگیرند. شما دیدهاید خیلی از بازیکنها به بایرنمونیخ میروند و چند وقت بعد از این تیم جدا میشوند چون با شرایط تیم آشنا نشده بودند. ما باید به امثال این بازیکنان شانس بدهیم تا بار سنگین از روی دوش آنها برداشته شود. دانشگر پسر بسیار خوبی است و شاید اگر یک گل دیگر هم بزند بهطور کامل از این شرایط جدا شود.))
متاسفانه فوتبال ایران درگیر توپهای مستقیم است و بالا 90 درصد تیمها که تمامی انها مربیان ایرانی دارند نمی توانند به بازیکنانشان اموزش دهند چطور فوتبال بازی کنند که البته این ضعف ساختار فوتبال ایران است و اینکه در فوتبال ایران برنامه وجود ندارد ساختار وجود ندارد مربیان سالانه از این تیم به ان تیم میروند اکثرا هم فوتبالیست ملی هستند بعد از پایان بازیگری در دوره فورمالیته مربیگری شرکت میکنند و کیلویی مدرک میگیرند بدون داشتن دانش روز دنیا حتی به خود زحمت تحقیق در مورد اصول مربیگری تاکتیکهای روز و... را نمی دهند حتی در سالهای اخیر به خود زحمت نمی دهند و از دستیاری هم شروع نمی کنند فقط باید سرمربی باشند برای همین تا روال همین هست چرخه مربی ایرانی بن بست می باشد چون نه برنامه نه دانش و نه خیلی از ایتمها برای موفقیت بلند مدت یا موفقیت در اسیا در تیم وجود نخواهد داشت و همه چیزی زودگذر خواهد بود حتی فوتبالیستهای ایرانی که خارج از ایران فوتبال بازی کرده اند با بازگشت به ایران و بازی در لیگ ایران همین چرخه را طی کرده اند و نو اوری و برنامه و فوتبال نوین در بازی تیمهای انها دیده نمی شود نمونه انها علیرضا منصوریان جواد نکونام و علی دایی هستند.
باید به شفر زمان داد تا همه چیز سر جای خودش قرار بگیرد
ما ابتدا باید به شفر زمان بدهیم و از او بخواهیم ساختار سازی کند سپس از او انتظار ساخت بازیکن داشته باشیم او با پرورش سید مجید حسینی نشان داد که هنوز مانند سابق تبحرش در ساخت ستاره را در استین دارد و سراخر که او توانست به این اهداف رسید مسلما به هدف های بعدی که کسب جام مثل جام باشگاه های اسیاست خواهد رسید برای رسیدن به هدف بزرگ تا شما به هدفهای کوچک نرسید نمی توانید به یک باره به هدف بزرگ برسید مثل این است از پله چهارم به یکباره به پله دهم در راه پله برسید ایا شدنی است؟
در اخر بخش دیگری از مصاحبه شفر را مرور میکنیم که نکات قابل توجهی دارد:
(( ساختن تیم جدید خیلی سخت است. ما در بازیهای قبل باختهایم و هوادارانمان خوشحال نیستند اما چه کسی باید به بازیکنانی مثل صیادمنش ۱۷ ساله، طاهرخانی، سجاد آقایی، آذری و فرشاد محمدیمهر کمک کند؟ آیا هواداران نمیدانند این بازیکنان سرمایههای آینده استقلال هستند. نمیشود ما در همه بازیها برنده باشیم و وقتی جوانها دچار اشتباه میشوند باید به آنها کمک کنیم، اما باور کنیم این کمک کردن با دو بازی و سه بازی و پنج بازی صورت نمیگیرد، آرام آرام و قدم به قدم باید کمک کرد. زمانی عمر عبدالرحمن با ۱۷ سال سن زیر نظر من کار میکرد، آرام آرام به او کمک کردم و الان میبینید چه جایگاهی دارد. در تایلند و جامائیکا هم همین کار را انجام دادم. در استقلال هم با فتحی صحبت کردم و به او گفتم که این جوانها باید حمایت شوند و شما مطمئن باشید در چهار سال آینده آنها ستارههای فوتبال ایران میشوند، البته برای نتیجه گرفتن باید ترکیبی از بازیکنان جوان و بازیکنان باتجربه داشته باشیم، رحمتی، منتظری، حیدری و ... باید کنار این جوانها باشند وگرنه دچار مشکل میشویم.))
رسانه ها دشمن درجه یک و نقش هوادار
شفر به مانند برانکو و کیروش رسانه هواداری ندارد ولی تا دلتان بخواهد رسانه های معاند دارد که نمی خواهند حضور او در ایران طولانی باشد شاید از ترس اینکه او بتواند تغییرات بنیادین مثبتی در فوتبال پر از مافیا ایران ایجاد کند واهمه دارند چرا که این تغییرات به ضرر خیلی از دلالها رانت خوارها و ... خواهد شد. حضور مربیان ایرانی در نیمکت استقلال خیلی ها را به نان و نوایی می رساند و برای انها سود دارد ولی حضور به اصطلاح خودشان یک اجنبی جیب انها را پر از پول نمیکند چون باعث ایجاد ساختار و نظم در مجموعه تیم میشود.
نقش هوادار بسیار مهم است اینکه گول رسانه را نخورد هرچی رسانه به خورد ان داد را قبول نکند بازیچه نشود درست است که گاهی تحمل باخت و نتایج بد سخت است اما اگر این را بدانیم منچستر با فرگوسن در پنج سال اول هیچ جامی کسب نکرد ولی بعد از ان به موفق ترین تیم انگلیسی تبدیل شد اینکه زمان داده شد تا فرگوسن ساختاری که می خواهد بسازد و با ان پیش برود یا در مثال کنونی لیورپول با یورگون کلوپ و المان یواخیم لو را می توان مثال زد هنوز هم ثبات کاری و زمان دادن به مربی که رزومه ان مشخص است درست ترین راه برای رسیدن به دست اوردهای بزرگ در اینده است درست است که با شفر دیر این راه شروع شده اما بهرحال ساخت ساختار و مدرن کردن فضا باشگاه باید انجام شود در این راه مقاومتهای فراوانی همونطور که قبلا اشاره شد از جانب اشخاصی که منافعشان در حضور مربیان داخلی و چرخه معیوب گذشته است حتی در لباس دوست صورت خواهد گرفت و سنگهای فراوانی زیر پای شفر افتاده و خواهد افتاد که این تیزهوشی هوادار است که باید با حمایت از استقلال فعلی مانع این چوب لای چرخ گذاشتن معاندان گردد.