مطلب ارسالی کاربران
همایون شجریان
🎶
لب خندان تو، برق چشمان تو، برده قرار از دل عاشق زارمبا من بینوا بیش از اینم جفا دگر مكن یارمای گل ارغوان،همچو سرو چمانای در شب تار من روشناییبت چین و ختن، روح و جانی به تن، دل می رباییآتش زده ای بر دل، وای از من و آه از دلزندگی بی تو شده بی حاصلدل شده مجنون چه كنم با دلمستم زنگاه تو، زان چشم سیاه توحبیبم! افتاده به چاه تو،صنما! سرگشته راه تواز عشقت آرام جان، شده ام شیدای زمانمن ز سودای وصل تو، گشته ام رسوای جهانرفت از دستم اختیار، بردی از من صبر و قراردر شب و روز تار من، مه و خورشیدی ای نگار
👤محمدجواد ضرابیان