اختصاصی طرفداری- آریگو ساکی نیز آن شغل را در مسیر الهامبخش خودش به عهده گرفت. این امر او را به جایی کشاند که در اقدامی جنجالی، بر روی نام تعدادی بازیکن محبوب و شاخص نظیر دروازهبان اینترمیلان، والتر زنگا و مهاجم یوونتوس، جیانلوکا ویالی خط قرمز بکشد. حقیقت این است که آنها برای بازی در 4-4-2 مورد نظر آریگو ساکی مناسب نبودند و همچنین از برآوردن کامل خواستههای تاکتیکی سرمربی سابق میلان، عاجز بودند.
این تصویر به ما 4 مرد فوقالعاده خط دفاع ایتالیا را در مسابقه مهم انتخابی جام جهانی 1994 مقابل پرتغال نشان میدهد. درواقع فوتبال مورد نظر ساکی شدیداً روی حفظ توپ مبتنی بود، درحالیکه بازیکنانش برای بازپسگیری توپ در سریعترین زمان ممکن نیز به پرس از بالای مداوم میپرداختند.
در رویکرد دفاعی آریگو ساکی، فشار از بالا نقشی محوری داشت. برای رسیدن به نقطه آرمانی، ساکی به طور مداوم و روزانه روی انجام کارهای پایهای پافشاری میکرد. بازیکنانش را وادار میکرد تا اغلب تمرینات را به صورت گروهی انجام دهند. از آنجاییکه برای هماهنگ شدن کامل بازیکنان در این روش، به زمان زیادی نیاز داشت، لذا آریگو ساکی از باشگاههای ایتالیایی خواست تا به بازیکنانشان اجازه دهند تا در خلال فصل، در اردوی آموزشی خاص آتزوری شرکت کنند، درحالیکه همزمان در روزهای فوتبال ملی نیز به طور موشکافانهای با آنها کار میکرد.
ساکی و کادر مربیگریاش - که کارلو آنچلوتی چهره شاخص آن بود - بیشتر از اینکه خودشان را مربی سادهای در نظر بگیرند که برای یک باشگاه کار میکند، خود را معلمانی میدانستند که برای آتزوی کار میکنند. یعنی اینکه آریگو ساکی در مدت پیش از شروع کارزار جام جهانی بسیاری از بازیکنها را آزمایش کرد، و برای اینکه آنها را وادار کند تا به جای اینکه فکر کنند که هر کدام از باشگاهی متفاوت آمدهاند، مانند یک تیم واحد فکر و عمل کنند، تلاش کرد تا بسیاری از مفاهیم تاکتیکی را ملکه ذهن آنها کند.
یک وینگر درونزن و مدافع کناری اورلپزن، اکنون به الگویی فراگیر تبدیل شده است. این یک راهحل مبتکرانه و کاربردی برای برهمزدن ساختار دفاعی حریف بود.
همانگونه که قبلاً اشاره شد، از منظری تاکتیکی، ساکی طرفدار شکلی از 2-4-4 بود؛ این سیستم برای آن زمان به اندازه کافی روان بود. اما در زمان مالکیت توپ، بیشتر شبیه نوعی 3-3-4 بود با بازیکنی در گوش - معمولاً جوزپه سینیوری، یکی از بهترین گلزنان ایتالیایی که توسط ساکی به یک وینگر چپ تبدیل شد - روبرتو باجو یا پیرلوئیجی کاسیراگی در نوک.
نقش روبرتو باجو
روبرتو باجو نقشی کلیدی داشت. علیرغم این واقعیت که او از مقداری آزادی در رویکرد تاکتیکی ساکی لذت میبرد، بازیکن یوونتوس مجبور بود به خاطر شیوه بازی تیم در یکسوم پایانی زمین بچرخد. لذا دیدن باجو در حال دفاع یا اینکه توپ را بین خطوط حریف به گردش دربیاورد، غیرعادی بود.
علاوه بر این، روبرتو باجو با ارسال یک پاس به بیرون یا ارسال پاسی بلند برای مهاجمی که در نوک بود، خط هافبک و حمله را به یکدیگر متصل میکرد. اساساً بهعنوان یک هافبک هجومی بازی میکرد، که با آزادی عملی که داشت، میتوانست در یکسوم پایانی زمین بهعنوان مهاجم سوم نیز عمل کند.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، در جام جهانی 1994 در بازی نخست مقابل ایرلند، روبرتو باجو در نقش یک هافبک هجومی به هافبکهای مرکزی کمک میکند تا توپ رو جلو بیاورند.
حرکت باجو با دیگر بازیکنان ترکیب میشود، که منجر به شکلگیری الگوی تاکتیکی چندگانهای میشود که به ایتالیا اجازه میدهد تا ساختار و فشردگی دفاعی رقیب را مختل کند. این نقشهها معمولاً آزادی وینگرها را در پی دارد، که یعنی دقیقاً همان جایی که برای حمله کردن ایتالیا مناسب بود یا حتی به شروع یک تعویض منطقه بازی از طریق مشارکت بازیکنهای پست 6 و 8 به منظور تضعیف کنارههای رقیب یا حملهای مستقیم به پشت خط دفاعی حریف منجر میشود.
رویکرد دفاعی آریگو ساکی
دیگر عنصر کلیدی ساختار هجومی ایتالیا کهنهسربازی بود به نام فرانکو بارزی. لیبروی سابق در آ.ث میلان توسط ساکی به مدافعی مرکزی تبدیل شده بود؛ بارزی در ساختار عقب زمین آتزوری نقشی محوری داشت. او معمولاً توپ را از دروازهبان میگرفت، سعی میکرد با رساندن توپ به مدافعین کناری یا هافبکهای مرکزی، دیمیتریو آلبرتینی یا دینو باجو، توپ را از منطقه عقب زمین خارج کند. این امر منجر به شکلگیری مثلثی با حضور بارزی، مدافع کناری و هافبک مرکزی نزدیکش میشد. اما بارزی قادر بود با ایفای نقش بهعنوان یک هافبک مرکزی کاذب، در کنارههای زمین به تیم ساکی برتری عددی بدهد.
بارزی صرفاً در زمان دفاع، مدافعی عالی نبود، بلکه در زمان بالا آمدن تیم ایتالیا نیز چهرهای کلیدی بود.
با اینکه در طول جام جهانی، ساکی به فلسفه هجومیاش وفادار ماند، اما درباره فاز دفاعی اینگونه نبود. همچنین مواجهه با تیمهای مناطق گرمسیر باعث شد تا ایتالیاییها رویکرد دفاعی شان را نیز تغییر دهند. اگرچه واضح بود که ساکی در بدو امر برای تکرار تاکتیک پرس از بالای مورد علاقهاش برنامهریزی کرده بود، اما شرایط آبوهوایی منجر به ایجاد تغییراتی شد.
بنابراین، پرس از بالا هر زمانی اجرا نمیشد، بلکه در رویکردی محتاطانهتر در سیستم 2-4-4، دو یار کناری با حضور در نیمه خودی، با ایجاد تراکم، نوعی 1-5-4 عمیق را شکل میدادند.
ایتالیای ساکی: خطوط دفاعی و مرکزی فشرده.
این ساختار بینقص هجومی و دفاعی در جام جهانی 1994 اغلب به خاطر اینکه تحلیلها متوجه عملکرد انفرادی روبرتو باجو بود، نادیده گرفته شد. درعوض، همانگونه که ساکی گفته است، این یک ارائه بههمپیوسته بود که از زمین خودشان شروع شد، با تعویض منطقه بازی، اورلپ کردن دفاع کنار، روبرتو موسی (Roberto Mussi) در سمت راست، به گل تساوی ایتالیا مقابل نیجریه در آخرین دقایق بازی که توسط باجو به ثمر رسید، منتهی شد.
این گل روبرتو باجو در برابر نیجریه مسیر حرکتی ایتالیا را در جام جهانی 1994 تغییر داد. تاکتیکها اینجا، در محوطه پنالتی، توسط بیش از یک بازیکن ایتالیایی اجرا شدند.
برای فهم بهتر شیوه آریگو ساکی، میتوانید مقایسهای با آرژانتین خورخه سمپائولی در خلال جام جهانی 2018 داشته باشید. سمپائولی تیمی ساخت که شدیداً به مسی، کسی که مهره کلیدی فاز هجومی آرژانتین بود، تکیه داشت. یعنی اینکه مسی عهدهدار حل کردن تمام مسائل هجومی آرژانتین بود، لذا تمام همتیمیهایش مجبور بودند بازیشان را با موقعیت شماره 10 تطبیق دهند.
رویکرد ساکی متفاوت بود؛ او هیچوقت از یک بازیکن نخواست که تیم را به پیش ببرد: حتی رود گولیت یا مارکو فنباستن در آ.ث میلان. همانطور که ساکی گفته است، یک بازیکن عضوی از یک ساختار است که میتواند به شکوفایی تواناییهای فردیاش منجر شود.
پافشاری ساکی روی اصول تاکتیکیاش که منجر به این شده بود تیمش به یک بازیکن وابسته نباشد، را میتوان در اتخاذ تصمیم مهمش مقابل نروژ درک کرد. در خلال این بازی سرنوشتساز مرحله گروهی، ایتالیا مجبور بود به خاطر اخراج دروازهبانش، جیانلوکا پالیوکا که به خاطر اشتباه خط دفاع در آفسایدگیری، مجبور شده بود توپ را با دست در خارج از محوطه جریمه لمس کند، با یک یار کمتر به بازی ادامه دهد. هنگام اخراج پالیوکا و آماده شدن دروازهبان ذخیره، لوکا مارکِجیانی برای ورود، ساکی تصمیم گرفت باجو را تعویض کند و کاسیراگی و سینیوری را در زمین باقی بگذارد؛ زیرا همانگونه که گفت: «به 9 بازیکن دونده نیاز داشته است.» این حرکت شجاعانه و غیرعادی، ایتالیا را قادر ساخت تا یک پیروزی حیاتی 1-0 را به حسابش واریز کند.
مابقی آن در تاریخ هست. علیرغم اینکه کاپیتان تیم، بارزی، با مصدومیتی از ناحیه زانو مواجه شد، ساکی قادر بود خط دفاعی تیمش را با آوردن دفاع چپ تیم، پائولو مالدینی به مرکز دفاع و به خط کردن مائورو تاسوتی، روبرتو موسی و آنتونیو بناریوو بهعنوان مدافعین کناری، دوباره سر و سامان بدهد. پس از آن، بارزی در بازی فینال مقابل برزیل به ترکیب برگشت تا ایتالیا با ثبت کلینشیت آماده ضربات پنالتی شود.
ارسالی کاربر طرفداری، رامین بارانی