طرفداری- شاید شما هم همواره در موتورهای جست و گر به دنبال بهترین سایت شرط بندی فوتبال بوده اید. رایان، از طریق ساختن آکواریوم، امرار معاش و پولش را در لیگ برتر شرط بندی می کند. او می گوید زمانی ۱۰۰ هزار شیلینگ کنیا(حدود ۸۶۵ یورو) در شرط بندی برده است و آن را در کارش سرمایه گذاری کرده است. رایان این حرف را در یک سالن شرط بندی که پر از مانیتورهای نتایج است به من می زند.
اما امروز شرایط جالب نبوده است. رایان می گوید چلسی کاری که انتظار داشته را انجام نداده است. او در حالی چنین عقیده ای دارد که ۶ هزار مایل از ورزشگاه استمفوردبریج در لندن فاصله دارد. رایان ۱۰۰۰ شیلینگش را از دست می دهد و به من می گوید دفعه بعد امتحان می کند. وی اخیرا به ارتش مردان جوان کنیایی پیوسته است که بر روی لیگ برتر انگلیس شرط بندی می کنند. لیگی که در بخش هایی از آفریقا، نقش مذهب را ایفا می کند. ماهواره، اینترنت و تلفن همراه چلسی، منچستریونایتد و آرسنال را به جنوب صحرا آورده است.
در تالار شرط بندیِ نایروبی در کنیا، افراد زیادی گرد هم آمده اند. آنها همچنین می توانند روی بانکوک یونایتد، اف سی لوتسرنِ سوییس یا زووله در هلند قمار کنند. علاقه مندان به شرط بندی، نتایج لیگِ عربستان، لیگِ میانمار یا لیگ فوتبال زنان در ایسلند را هم دنبال می کنند. اما با این حال هیچ کدام قابل مقایسه با زرق و برق لیگ برتر انگلیس نیستند. رایان که طرفدار منچستریونایتد است به من می گوید وقتی یونایتد بازی دارد، شب قبل از بازی خوابش نمی برد.
شرکت های شرط بندی به این دیوانگی کمک می کنند. آنها به مردم فقیر و جاه طلب کنیا، کوهی از طلا را وعده می دهند. کسانی که معتقد هستند شانِ انسان از پولی که دارد می آید. سیاستمداران و افراد مذهبیِ پولدار معمولا در جامعه کنیا نقش فرد نمونه و الگو را دارند. رایان می گوید شرط بندی، یک میانبر برای رسیدن به ثروت است. او می خواهد شبیه رئیس جمهور یا معاون کنیا شود و از ثروتش لذت ببرد. در کلانشهرِ پرمایه ی نایروبی، اسم کمپانی های مختلف شرط بندی همه جا دیده می شود. چه در ساختمان های بلند شهر، چه در اتوبوس و چه در روزنامه: Sportybet. Premierbet. Elitebet. Eazibet. Mercury Powerbets. Safaribet. Betboss
یکی دیگر از این شرکت های شرط بندی، Betin نام دارد که خودش را با برادرِ ویکتور وانیاما، هافبک کنیایی تاتنهام معرفی می کند. برادری که در مانیتور بزرگ نئونی ایستگاه اتوبوس مرکزی شهر نایروبی، لوازم مسافران، بارها، موتورهای گازی و مغازه های تلفن دیده می شود. بلندگوهای شرط Berin فریاد می زنند: "سودِ عظیم، فرصت های طلایی، پرداخت سریع!"
دائوتی کاهورا، یک خبرنگار کنیایی است که در مورد دیوانگی مردم کنیا در شرط بندی، قبلا مطلب نوشته است. او به من می گوید مردم فقیر دوشیده می شوند. آنها فکر می کنند شرط بندی یک فعالیت اقتصادی است اما این داستان تنها برای شرکت ها برقرار است. شرکت های شرط بندی، جیبِ فقرا را جایی می بینند که در نهایت پول در آنجا مخفی شده است. وقتی یک میلیون نفر هرکدام تنها ۱۰۰ شیلینگ سرمایه گذاری کنند، می توانند عدد بزرگی را خلق کنند. کنیا، هیچ مرکز درمانی برای معتادان به قمار ندارد. در حالی که بیماران معتاد به الکل یا مواد مخدر می توانند در این کشور درمان شوند، اعتیاد به شرط بندی تبدیل به مشکلی بزرگ در کنیا شده است. رایان به من می گوید کسانی را می شناخته که به خاطر شرط بندی، ورشکسته شده و دست به خودکشی زده اند.
در تالار شرط بندی، فردی قلدر از خبرنگاری خارجی می خواهد به او پول قرض دهد: "رفیق، من کمی نعشه هستم. تو مثل دانلد ترامپ پول داری، چیزی به من بده!" کفِ سالن شرط بندی که کثیف به نظر می رسد را برگه های شرط بندی گرفته اند. برگه هایی که با هزاران امید و آرزو پر شده بودند.
معروف ترین شرکت شرط بندی در کنیا، کمپانیِ Sportpesa است. پِسا در زبان سواحیلی به معنی پول است. این نهاد توسط مالکان کنیایی، بلغار و آمریکایی تاسیس و برای فرار از مالیات، در Isle of Man ثبت شده است.این شرکت شرط بندی، حامیِ مالی باشگاه اورتون است. طرفداران کنیایی بازی های لیگ مورد علاقه شان را می بینند و با نامی آشنا برخورد می کنند. رایان با وجود اینکه طرفدار اورتون نیست با غرور خاصی می گوید دیدن چنین چیزی باعث می شود احساس کند که کنیا در حال رسیدن به موفقیت است. طی توافقی که حامی اورتون با این تیم انجام داده بود، باشگاه آبی پوش سال گذشته با هدایت رونالد کومان به تانزانیا، کشور همسایه کنیا آمد و بازی دوستانه ای برگزار کرد. دیداری که وین رونی در آن گلزنی کرد.
Sportpesa همچنین اسپانسر پیراهن باشگاه هال سیتی در لیگ دسته اول و حامی مالی دو باشگاه برتر کنیا یعنی ای اف سی لئوپاردز و گور ماهیا است. تصور کنید آژاکس و آیندهوون از یک حامی مالی استفاده کنند! کمپانی Sportpesa حاضر نشد در مورد اینکه چگونه حامی مالی دو باشگاه بزرگ کشور به صورت همزمان است، به ما پاسخی دهد. این کمپانی به صورت متفاوتی در کنیا فعالیت می کند. آنها تنها از طریق نرم افزار روی تلفن های همراه کار می کنند و علاقه ای به حضور در تالارهای شرط بندی ندارند. این مسئله باعث می شود آنها از پرداخت هزینه های عملیاتی اجتناب کنند و همچنین ظاهر مدرن تری به خود بگیرند. تبلیغات این شرکت حتی در مجله های داخل هواپیمایی کنیا دیده می شود.
موریس اودویو، نگهبان یک مغازه بستنی فروشی که با استفاده از اینترنت وای فایِ مغازه شرط بندی می کند به من می گوید Sportpesa همان لحظه پول را به موبایل واریز می کند. اودویو به من تصاویر خانه ای آجری را نشان می دهد که در روستا برای مادرش ساخته است. او می گوید ۳۵ هزار شیلینگ برده است و البته دعا می کند روزی بتواند ۲۰۰ میلیون شیلینگ ببرد. اودویو می گوید اگر ببرد بخشی از این پول را به کلیسا تقدیم می کند. موریس اعتقاد دارد که اهالی کنیا اگر ببازند چنین کاری را نمی کنند زیرا آن را مایه شرم می دانند. اودویو می گوید طی دو سالی که این کار را کرده، همواره بین شرط بندی، التماس و دوری کردن از آن، تغییر نظر داده است.
رزا، کارمند تالار شرط بندی، آه بلندی می کشد. او واقعا دوست دارد حرف های اودویو در مورد بردن در شرط بندی را باور کند اما به من می گوید برنده ها معمولا می گویند پولشان را در بازار سرمایه گذاری یا شبیه آفریقایی هایی که در خارج از کشور زندگی می کنند، به خانواده هایشان کمک کرده اند. حقیقت این است که شرکت، به صورت طبیعی برنده است. همه می گویند می برند اما اغلب شرکت کننده ها بازنده هستند. شرط بندی می تواند شما را نابود کند و من این را می دانم. من اغلب این را در چهره هایشان می بینم.
یکی دیگر از مشتری های رزا، آلفرد اوموندیِ ۲۰ ساله است که لیسانس فناوری اطلاعات دارد. در حالی که پیدا کردن کارِ تمام وقت سخت است، او را در بین افرادی که شرط می بندند می بینم. او به من می گوید که چون مرد است و باید از همسر و بچه هایش مراقبت کند، آنجا است. بعد از این جمله، شروع به شرط بندی می کند. اوموندی به طور همزمان روی هفت بازی به صورت میکس شرط می بندد. اگر همه چیز درست پیش برود، او جایزه بزرگی را دریافت خواهد کرد. باشگاهِ اکسلسیور از لیگ هلند هم در لیست او حاضر است. اوموندی می گوید مطمئن است که آنها گل می زنند. اوموندی شرطش را می بازد و شروع به قمار روی مسابقه دو بین سگ ها که هر ۴ دقیقه برگزار می شود، می کند. او می تواند مسابقه را زنده در تلویزیون های تالار ببیند. اوموندی دستمال گردنش را در می آورد، لب هایش را گاز می گیرد و می بیند که چگونه پولش توسط سگ ها، بخار می شود. پولِ اوموندی حالا رفته است. او خیلی سریع ۱۵۰ شیلینگ از یکی از آشناها قرض می گیرد و به خانه می رود. او در لحظه خداحافظی به من می گوید:
غذایی که همسرم پخته، حالا دیگر حاضر شده است. باید بروم. فکر می کنم طی ۵ سال اخیر، پولی که برده ام از پولی که باختم بیشتر بوده است. دفعه بعد، همه چیز بهتر خواهد شد.