من میتونم برای همیشه در آن دنیای شما غریبه باشم
من میتونم برای همیشه در آن دنیای وعده داده شده شما غریبه باشم
یکبار زندگی کردن معرکست، ولی اون یکی...
نه من نمیخوام روی لبه زندگی کنم
من از شما پیروی نمیکنم
من خودم رو پیدا میکنم
من تلاش میکنم
من میتونم برای همیشه تو اون دنیای شگفت انگیزتون غریبه باشم
من میتونم برای همیشه تو اون دنیایی که هرگز نمیاد غریبه باشم
یه آجر کوچیک، و بعدی
و من بالاخره دیوار خودم رو میسازم
میتونید من رو اونجا پیدا کنید
استراحت میکنم و ریلکس کردم، بدون هیچ ماسکی
این چیزیه که من براش تلاش میکنم
به اطرافت نگاه کن، ما کجاییم؟ کی هستیم؟ همیشه چی میخوایم؟
بیست و چهارساعته ، هفت روز هفته ، سیصد و شصت و پنج روز سال و بعضی اوقات بیشترش
دارم دنبال سایه تو میگردم
و نمیدونم که تبدیل به برده تو شدم [منظور از چیزی که دنبال سایشه"پول" هست]
[کورس آهنگ]
من یه خداحافظ به لبخند های تمام نشدنی میگم
من دید خوبی نسبت به کمونیست(رنگ قرمز نماد کمونیسته) ندارم
از جایی که من هستم، بالاخره میتونم ببینم
چقدر از این سایه که "من" صداش میکنم هستم و چقدر در پشت سرم قرار داره
[کورس اهنگ]