طرفداری- اتفاق تاریخی دیدار تیم ملی فوتبال ایران و بولیوی حضور بانوان هوادار در ورزشگاه آزادی 40 سال پس از پیروزی انقلاب بود. اما همانگونه که این رویداد تأثیرات مثبتی را با خود به همراه داشت عاری از بیبرنامگی یا عدم احترام به یک قشر خاص نبود.
پس از کش و قوسهای فراوان در امر ورود بانوان به ورزشگاههای فوتبال ایران، بالاخره شورای تأمین مجوز حضور 100 هوادار خانم را صادر کرد که از نزدیک و در ورزشگاه آزادی دیدار تیم ملی ایران و بولیوی را به تماشا بنشینند. مقرر شد تیمهای ملی بانوان فوتبال و فوتسال و همچنین 100 هوادار خانم دیگر اولین تماشاگران بانوی ورزشگاههای فوتبال ایران باشند.
در ابتدا ذکر این نکته لازم است که اگر روند حضور بانوان همواره انتخاب شده و غربال شده باشد هیچ سودی در بر نخواهد داشت بلکه کماکان این فرضیه را تقویت میکند که فدراسیون صرفاً به واسطه ترس از محرومیت از جانب فیفا دست به این اقدام زده است. حال ما فرض را بر این میگیریم که این دعوتِ از پیش تعیین شده، مقدمهای برای حضور تمامی بانوان ایرانی در ورزشگاههاست.
در دعوت از تیمهای ملی بانوان جای بسی خوشحالی است اما نکات ابهام برانگیزی در کوپن مربوط به 100 هوادار خانم دیگر وجود دارد که باید مورد واکاوی قرار گیرد. در نگاه اول شاید دعوت از اشخاصی مانند نفیسه روشن با علم به شناختهشده بودن آنها جنبه سمبولیک برای کل جامعه بانوان داشته باشد. اما اینگونه نیست چراکه هنرمندان بسیار مشهورتری از خانم نفیسه روشن وجود دارند و از سویی سلبریتیهای زیادی تاکنون در امر عدم حضور بانوان در ورزشگاهها لب به اعتراض گشودهاند که از جمله آنها میتوان به باران کوثری، مهناز افشار و ترانه علیدوستی اشاره کرد. این بازیگران جنبه سمبولیک بسیار بیشتری از نفیسه روشن میتوانند داشته باشند. علاوه براین اگر قرار باشد نفر منتخب از جامعه غیرورزشی انتخاب شود باید شخصی باشد که صدای گویای جامعه بانوان برای استمرار حضور آنها در ورزشگاه باشد. این صدای گویا نه 1 بار بلکه بارها با لحنی تأثیرگذار باید طنینانداز شود تا این مسئله بار دیگر به دست فراموشی سپرده نشود. از سوی دیگر حواشی مربوط به خداحافظی و بازگشت دوباره سردار آزمون هنوز مورد انتقاد بسیاری از فوتبالدوستان است و با توجه به تصاویر منتشر شده از ملاقات نفیسه روشن با سردار آزمون، حضور این بازیگر به طور کامل تحت الشعاع این مسئله قرار گرفته است.
نکته دوم و بااهمیتتر این است که چرا صندلی 100 نفره بانوان به بازیگرانی مانند نفیسه روشن میرسد در حالیکه شخصیتهایی مانند فریده شجاعی (همسر مرحوم منصور پورحیدری) و بهناز شفیعی (همسر مرحوم ناصر حجازی) هم از جایگاه اجتماعی بالایی در نزد فوتبالدوستان برخوردار هستند و هم با گوشت و پوست و خون، فوتبال را در کنار همسران خود درک کردهاند.
البته غلامحسین زمان آبادی، مشاور فرهنگی فدراسیون فوتبال دلیلی مضحک برای حضور اشخاصی مانند نفیسه روشن مطرح کرده است. وی در گفتگو با ایلنا در این مورد اظهار داشته که:
ما چارهای در این رابطه نداشتیم . ما برای اولین بار در حال تست کردن بودیم که ببینیم آیا توانایی آوردن خانمها به استادیوم را داریم یا خیر. یک سری افراد باید به ورزشگاه میرفتند که ما روی آنها شناخت داریم و میتوانیم در مورد ورزشگاه نظرات آنها را بپرسیم یکی از این افراد خانم نفیسه روشن بود. چون ما یک کار دانش بنیان را در حال انجام هستیم و باید در راستای تکریم ارباب رجوع قدم برداریم. این خانم یکی از چهرههای شناخته شده بودند و طبیعتا ما از این افراد میتوانستیم نظرخواهی کنیم و مشکلات و نواقص خود را رفع کنیم. چون ما زیر ساختهای خود مطمئن نبودیم تعدادی از چهرههای شناخته شده مثل خانم روشن را دعوت کردیم تا در مورد نواقص و ایراداتمان بتوانیم از آنها نظرخواهی کنیم.
حال سوالی که مطرح میشود این است: آیا نفیسه روشن مهندس ناظر ورزشگاه آزادی است؟ اگر نگاهی به رزومه وی بیندازیم او کارشناس فقه و حقوق است و همچنین ید طولایی در امر بازیگری دارد. آیا ورزشگاه آزادی به سینه موبیل و اتاق گریم نیاز دارد؟ منظور زمان آبادی از زیرساختها دقیقا چه چیزی بوده است؟
فریده شجاعی مدت زیادی نایب رئیس بانوان فدراسیون فوتبال بود. فردی 61 ساله که حتی ساخت ورزشگاه آزادی را به چشم دیده است و قریب به 41 سال در کنار منصور پورحیدری، اسطوره و سرمربی سابق تیم ملی زندگی کرده و سابقه همکاری با بخش کلان فوتبال ایران را داشته است. همه این موارد برای انتخاب این شخص کافی نبود و فدراسیون باید برای نظرخواهی پیرامون مشکلات و نواقص ورزشگاه آزادی دست به دامان بازیگرانی مانند نفیسه روشن میشد؟
درست نیست که نوبرانه حضور بانوان در ورزشگاهها تا بدین اندازه مبهم باشد. اگر هم عدهای انتخابهای از پیش تعیین شده هستند سعی در توجیه حضور آنها نداشته باشیم و کار را به تخصصهای معماری و زیرساختشناسی نکشانیم!