طرفداری- این روزها هر زمان که سایت های ورزشی را باز کنیم یا صفحه اول روزنامه ها را بخوانیم یا کانال های ورزشی تلگرام را بالا و پایین کنیم با دو نوع خبر روبرو می شویم، لیگ ملت های اروپا و حواشی فوتبال ایران در بالاترین سطح. کرانچار، کی روش، تعدادی از پیشکسوتان، دستیاران کی روش، دستیاران کرانچار، بازیکنان تیم ملی و هرکس که ذره ای اسم و رسم در این فوتبال دارد سعی کرده است از این جنگ عقب نماند و غنیمتی برای خود بردارد اما تمام این هیاهو برای هیچ است. هیاهویی که هیچ کس، هیچ سودی از آن نخواهد برد.
از سال های قبل سرمربی پرتغالی تیم ملی با خیلی ها سر جنگ داشته است، از علیرضا اسدی که حسابی به هم تاختند و در آخر هم این جنگ باعث شد که اسدی برکنار شود و محمدرضا ساکت جانشین او در دبیر کلی فدراسیون فوتبال شود تا دیگر جنگ بزرگ مرد پرتغالی که با سرمربی کروات پرسپولیس بود. دو مربی از هر راهی بود به هم تاختند و از هیچ حرفی دریغ نکردند. چه چیزی این آتش را شعله ور می کرد؟ تعداد زیاد ملی پوشان پرسپولیس که در دوراهی تیم ملی و پرسپولیس می ماندند و هر دو مربی سعی در استفاده از آن ها را داشتند که بالاخره با خروج تعدادی از ملی پوشان پرسپولیس و عدم دعوت دیگر ملی پوشان از سوی کی روش، لیست ملی پوشان سرخپوش به 2 نفر رسید و اوضاع آرام شد. اما جنگ جدید مرد پرتغالی با یک کروات دیگر است. یادمان نرفته است که سال ها پیش آب کی روش با مانوئل ژوزه هم به یک جوی نمی رفت و حواشی بسیاری پدید آمد. انگار که فوتبال ما شده است نبرد اروپایی ها. هر دعوایی که دارند را در اینجا می کنند و حقیقتا که بیچاره ایران.
در اینجا قصد نداریم که به کی روش بتازیم و از جناح مقابل او دفاع کنیم. ابدا هدف ما این نیست. شاید کارلوس کی روش در تمام حاشیه های ایجاد شده حرف حق را زده است. کسی چه می داند؟ اما چیزی که مشخص است این است که مقصر این حاشیه ها به خصوص آخرین حاشیه تیم ملی کی روش نیست. حداقل متهم ردیف اول نیست. مقصر اول؟ مشخص است. فدراسیون 5 ستاره.
مهدی تاج و دوستان مشخص نیست دنبال چه چیزی هستند. نه می خواهیم مثل دوستان مصاحبه کننده به جاده خاکی بزنیم و بگوییم که کی روش رئیس فدراسیون است و تاج در مقابل او منفعل عمل می کند و نه می توانیم چشم مان را در مقابل حقیقت ببندیم. تاج، ساکت و سایر رفقا مقصر اول این بحران ها هستند. با سکوت شان، با عدم تعیین مواضع شان، قطعا اگر زودتر از این ها به فکر تیم ملی امید بودند که می خواهیم با آن ها رنگ المپیک را ببینیم و به کرانچار امکانات مناسب می دادند این بحران پیش نمی آمد. یک بار دیگر مصاحبه ها را مرور کنیم، اعتراض امیدی ها، جواب مردان تیم ملی، رقابت مضحک برای این که چه کسی از همه زشت تر مصاحبه می کند و در نهایت پس از تمامی این بحران ها آقای تاج مصاحبه می کند و می گوید امکانات مرکز فوتبال ایران برای تمامی تیم های ملی است. به نظر شما کمی دیر نبود آقای تاج؟
حالا که کار از کار گذشته است. حرمت ها را شکسته و حرف ها را زده اند. حالا که دیگر آب رفته به جوی باز نمی گردد اما انتظار می رود که فدراسیون مقتدر و 5 ستاره جمهوری اسلامی ایران به خودش بیاید. و اجازه حاشیه سازی دوباره را ندهد. حالا بهتر است کمیته اخلاق دست از سر موی بازیکنان بردارد و کمی با این حرمت شکنی ها و مصاحبه های نابجا مقابله کند، حالا فقط زمان خاموش کردن این آتشی است که دارد فوتبال ایران را در حساس ترین دوران خود می سوزاند.
عادت کرده ایم به برهه های حساس کنونی اما شاید باورتان نشود، فوتبال ایران در حساس ترین برهه خود قرار دارد. تیم ملی ایران، پس از نمایش قابل تحسین در جام جهانی 2018 روسیه، می تواند و می تواند و به راستی به معنای واقعی کلمه می تواند که جام ملت های آسیا را برای مان به ارمغان آورد. از قدوسی که در فرانسه رعد و برق می زند تا جهانبخشی که گرانترین خرید یکی از تیم های انگلستان است همه و همهی بازیکنان ایران این انگیزه را دارند که امسال دیگر برابر عراق و کره و دیگران شکست نخورند و بروند تا آخر جام ملت ها و جام را برای این مردم خسته از آن سوی خلیج همیشه فارس سوغات بیاورند. حتی اگر نظرشخصی من را بخواهید بدانید باید بگویم برخلاف میل باطنی ام بیخیال سردار آزمون و اقتدار از دست رفته کی روش بشویم و به نظر سرمربی تیم ملی ایران احترام بگذاریم و اجازه دهیم که در این چند ماه آخر مانده به جام ملت ها کارش را بکند و هر آن کس که دوست دارد را در اختیار داشته باشد.
در سویی دیگر پرسپولیس ایران در نزدیک ترین نقطه برای کسب لیگ قهرمانان آسیا ایستاده است. برانکو و شاگردانش با تمامی محدودیتهای عامدانه و غیرعامدانه توانستهاند که شاهکار کنند و السد را یک نیمه ببرند و حالا باید منتظر نیمه دوم بازی باشیم. تیمی که السد و الدحیل را می تواند شکست دهد چرا از پس غول های آسیای دور بر نیاید؟ چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه پروفسور کروات مقصر باشد و چه نباشد، آقایان مصاحبه کننده متاسفانه برانکو را برابر کی روش قرار داده اند. بیاییم این ذهنیت اشتباه را بشکنیم و قبول کنیم که در حال حاضر نه برانکو ذرهای به کی روش فکر می کند و نه کی روش به برانکو. یکی درگیر آسیا است و اتفاقا آن دیگری نیز درگیر آسیا. آرامش دو مرد اروپایی یعنی موفقیت پرسپولیس و تیم ملی، یعنی پیروزی فوتبال ایران هم در عرصه ملی و هم در عرصه باشگاهی در آسیا.
کمی آن سو تر تیم ملی امید را داریم. مرد کروات در جاکارتا تیم خوبی را به ما نشان نداد اما حالا که قرار است به او اعتماد کنیم و اجازه دادهایم که او نیز برای بردن ایران به المپیک شانس خود را امتحان کند پس نه او را درگیر حاشیه کنیم و نه سنگ جلوی پایش بیاندازیم. فرهم کردن مکان تمرینی مناسب برای تیم ملی امید کم ترین کاری است که فدراسیون 5 ستاره می تواند انجام دهد. جاکارتا را فراموش کنیم، بی جنبه بازی جوانان امید در اینستاگرام را نیز به کمیته اخلاق بسپاریم و امید داشته باشیم که مرد کروات بالاخره ما را به آرزو هایمان برساند.
این یادداشت یک متن جانبدارانه بود. تلاش کردیم تا به شکلی افراطی از ایران و فوتبال ایران حمایت کنیم. آقایان، لطفا به حرمت ایران سکوت کنید. به احترام ایران، آتش بس.