اختصاصی طرفداری - آلمان غربی با قدرت به کار خود ادامه می داد. آنها در یورو 1976 هم نمایش خوبی داشتند و به فینال رسیدند ولی در نهایت شگفتی، برابر چک شکست خوردند و نتوانستند جام قهرمانی را بالای سر ببرند. در جام جهانی 1978 آرژانتین هم ژرمن ها در مرحله یک چهارم نهایی حذف شدند. اما دو سال بعد در یورو 1980 آلمان باز هم تاج پادشاهی اروپا را بر سر گذاشت: آنها بلژیک را در بازی فینال و در ورزشگاه المپیک رم شکست دادند. در دهه 1980 آلمان دچار طلسم نایب قهرمانی شد: آنها در جام جهانی 1982 و 1986 تا فینال پیش رفتند ولی شکست خوردند و دست شان از جام کوتاه ماند.
در جام جهانی 1982 اسپانیا، خطای هارولد شوماخر، دروازه بان آلمان روی پاتریک باتیستون فرانسوی، به یکی از بدترین خطاهای تاریخ فوتبال تبدیل شد. در اثر این برخورد شدید، سه دندان باتیستون شکست و او به کما رفت. آیا داور از کارت قرمزش استفاده کرد؟ نه! او حتی اعلام خطا هم نکرد. هر داوری بود حداقل یک کارت زرد به شوماخر نشان می داد ولی داور هلندی در بهت تماشاگران و بازیکنان فرانسه، دست به جیب نبرد. بازی دو تیم به ضربات پنالتی کشید و آلمان پیروز شد. فرانسوی ها شوماخر را مقصر می دانستند. جالب است بدانید در نظرسنجی که در فرانسه برگزار شد، شوماخر بالاتر از هیتلر به عنوان منفورترین شخص در فرانسه شناخته شد.
در سال 1988 آلمان غربی میزبان مسابقات یورو بود. آنها تا نیمه نهایی پیش رفتند و کاندیدای اول قهرمانی در جام بودند. اما هلند با ستاره هایش همه چیز را به هم ریخت. نارنجی ها در نیمه نهایی با دو گل کومان و فن باستن به پیروزی رسیدند و در فینال هم با شکست شوروی، جام قهرمانی را بالای سر بردند.
دیوار برلین فروریخت و دیگر بازیکنان آلمانی در قالب تیمی واحد در مسابقات بین المللی شرکت می کردند. ژرمن ها به جام جهانی 1990 رفتند و بکن باوئر روی نیمکت مربیگری تیم نشسته بود. ماتئوس بازوبند کاپیتانی را به بازو می بست و آلمان با اقتدار تمام پیش می تاخت. آنها از دور گروهی عبور کردند و هلند، چکسلواکی و انگلیس بابی رابسون را از پیش رو برداشتند تا در فینال، برابر آرژانتین قدرتمند آن سال ها قرار بگیرند. یک فینال بزرگ در شهر رم برگزار شد. ژرمن ها یک ضربه پنالتی به دست آوردند و برمه گل قهرمانی را به ثمر رساند.
در همان سال، تیم ملی آلمان (نه آلمان غربی) اولین بازی رسمی اش بعد از اتحاد را برابر سوئیس برگزار کرد. فیفا در سال 1992 برای اولین بار سیستم رنکینگ خود را معرفی کرد و تیم نخست رنکینگ، آلمان بود. آنها تا چند سال بعد هم این رتبه را حفظ کردند. یورو 1996 در انگلیس برگزار شد. ژرمن ها از گروه شان صعود کردند و بعد از شکست کرواسی، در نیمه نهایی به مصاف میزبان رفتند. بازی در نهایت 1-1 مساوی شد و آلمان در ضربات پنالتی با نتیجه 6-5 به پیروزی رسید. آنها در فینال، جمهوری چک را 2-1 شکست دادند و جام قهرمانی را به خانه بردند. بیرهوف هر دو گل آلمان در فینال را به ثمر رساند.
کم کم احساس میشد دوران رکود تیم ملی آلمان آغاز شده است. آنها در جام جهانی 1994 آمریکا و 1998 فرانسه در یک چهارم نهایی مغلوب شدند. در یورو 2000 که به صورت مشترک در کشورهای بلژیک و هلند برگزار شد، بدترین رکوردها برای این تیم به ثبت رسید. آلمان با دو شکست و یک تساوی در رده آخر گروهش قرار گرفت؛ حتی پایین تر از انگلیس کوین کیگان.
در جام جهانی 2002 کره و ژاپن، آلمان با سختکوشی تمام به دنبال کسب نتیجه بود. آنها با پیروزی های خفیف رقبایی چون پاراگوئه، آمریکا و کره جنوبی میزبان را کنار زدند و به فینال رسیدند. آنها دروازه بان بزرگی چون اولیور کان را در اختیار داشتند ولی رونالدو در اوج بود و با دو گل، برزیل را به قهرمانی رساند. نایب قهرمانی اصلا رتبه بدی نبود ولی هنوز این حس وجود داشت که آلمان یک تغییر بزرگ نیاز دارد. در یورو 2004 پرتغال، ژرمن ها باز هم نتوانستند از مرحله گروهی عبور کنند. 2تساوی و 1باخت باعث شد آلمان در گروهش سوم شود و چک و هلند به مرحله حذفی صعود کردند.
در جام جهانی 2006، آلمان میزبان بود ولی توقعات طرفداران از تیم ملی زیاد نبود. یورگن کلینزمن جوان روی نیمکت مربیگری تیم نشسته بود و علی رغم دوران درخشانش در تیم ملی، مردم آلمان نگران کم تجربگی او در حوزه مربیگری بودند. اما او کمک مربی توانمندی چون یواخیم لوو را در کنارش داشت. شروع تورنمنت نشان داد، آلمان متحول شده است. آنها فوتبالی روان و هجومی ارائه می کردند و دیگر نشانی از رکود نبود. آلمان کشوری چندفرهنگی و روشنفکر است و حالا این ویژگی ها در تیم ملی فوتبال این کشور هم دیده میشد. آنها هر سه بازی دور گروهی را با پیروزی پشت سر گذاشتند. سوئد و آرژانتین هم از سر راه برداشته شدند تا ژرمن ها در نیمه نهایی به مصاف ایتالیا بروند. بازی با نتیجه مساوی در جریان بود و همه منتظر وقت های اضافی بودند ولی ایتالیا با دو گل دیرهنگام، میزبان را شوکه کرد. ایتالیا در نهایت قهرمان جام جهانی شد.
در یورو 2008 لوو سرمربی تیم بود و باز هم همان سبک بازی ادامه پیدا کرد. ژرمن ها این بار پرتغال و ترکیه را در مرحله حذفی شکست دادند و در فینال برابر اسپانیا قرار گرفتند. فرناندو تورس با تک گل ارزشمندش، لا روخا را به قهرمانی اروپا رساند. آلمان کم کم به یک تیم دوست داشتنی برای همه تبدیل میشد. حالا دیگر هواداران دیگر تیم ها هم بازی های هجومی شاگردان لوو را تحسین می کردند.
آلمان با ترکیبی جوان، شاداب و پرانگیزه وارد جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی شد. آنها به راحتی از مرحله گروهی عبور کردند و انگلیس را 4-1 و آرژانتین را 4-0 مغلوب کردند. ژرمن ها یکی از نامزدهای اصلی قهرمانی در جام بودند ولی باز هم اسپانیا سر راه آنها سبز شد. این بار آلمان با گل کارلس پویول مغلوب شد.
بعد از جام جهانی، آلمان در 14بازی پیاپی به پیروزی رسید: آنها در مقدماتی یورو 2012 ده بازی را با برد پشت سر گذاشتند. مسابقات یورو در دو کشور لهستان و اوکراین برگزار شد. آلمان در گروهش، بالاتر از پرتغال، صدرنشین شد و بعد از حذف یونان، در نیمه نهایی برابر ایتالیایی قرار گرفت که در مقابل آنها شکست ناپذیر مانده بود. آلمان جذاب ترین تیم تورنمنت بود و با بازی های زیبا و جذابش در کنار کسب نتیجه، هواداران فوتبال را هیجان زده می کرد. به نظر نمی رسید ایتالیا بتواند این بار مانع پیشروی شاگردان لوو شود. اما در پایان بازی، ایتالیا با نتیجه 2-1 و گل های بالوتلی به پیروزی رسید. خیلی ها معتقد بودند آلمان به خاطر کم تجربگی بازیکنانش نتوانسته به قهرمانی در جام برسد. ایتالیا در فینال با دریافت 4گل، برابر اسپانیا زانو زد و لاروخا، قهرمان اروپا لقب گرفت.
فوتبال آلمان همیشه یکی از قدرت های اصلی این ورزش بوده و در کنار تیم هایی چون برزیل و ایتالیا، بیشترین افتخار را در اروپا و جهان کسب کرده است. اما آنها دیگر با گذشته خود فاصله گرفته اند و به جای ارائه فوتبال ماشینی و نتیجه گرا، تیمی جذاب و هجومی ساخته اند که برای رسیدن به موفقیت، زیبایی را فدای نتیجه نمی کند. آنها توجه ویژه ای به پرورش بازیکنان جوان داشتند و بوندسلیگا هم نقشی کلیدی در این راه ایفا کرد. همین کارخانه بازیکن سازی باعث شد تیم ملی آلمان، گزینه های زیادی در پست های مختلف داشته باشد و لوو بتواند از سیستم های مدنظرش برابر حریفان استفاده کند. آنها 5هزار بازیکن جوان را وارد چرخه فوتبال کردند. از سوی دیگر قانون 51درصد به هیچ سرمایه گذار خارجی اجازه نمی دهد سهام دار اصلی در یک باشگاه آلمانی باشد. البته نباید نقش اقتصاد پویا و تثبیت شده آلمان را هم در این موفقیت نادیده گرفت.
برخلاف سایر لیگ های معتبر اروپایی، بازیکنان جوان در بوندس لیگا فرصت زیادی برای حضور در میدان دارند و بدین ترتیب خود را برای حضور در تیم ملی آلمان آماده می کنند. نتایج درخشان تیم های زیر 17سال، زیر 19سال و زیر 21 سال آلمان در رقابت های اروپایی هم موید همین نکته است. شاید این همکاری بوندس لیگا و فدراسیون فوتبال آلمان، بهترین الگو برای انگلیس باشد. در انگلیس لیگ برتر هیچ کمکی به سه شیرها نمی کند و شاید بهتر است آنها کمی به ساختار فوتبال آلمان توجه کنند. ژرمن ها به بازیکنان برجسته ای چون مسوت اوزیل، مانوئل نویر و توماس مولر می نازند و می دانند در آینده هم استعدادهای جوان، جای این ستاره ها را در تیم ملی می گیرند. بدین ترتیب آلمان همیشه یکی از مدعیان قهرمانی در تورنمنت های بزرگ خواهد بود.