اختصاصی طرفداری- یکی از مشکلاتی که در سال های اخیر و به دلایلی چون نوسانات بازار ارزی، تحریم های بین المللی و سوء مدیریت گریبان گیر ورزش کشورمان شده است، لغو اردو ها و اعزام ها به بازی های بین المللی در رشته های مختلف بوده است. یکی از اصلی ترین دلایل این موضوع قطعا تغییرات مدام و بالا رفتن نرخ ارز است که سبب شده است فدراسیون های ورزشی در امر تامین بودجه خود و تامین بودجه اعزام ها و اردو ها دچار مشکل شوند. فارغ از بحث های سیاسی و اجتماعی این موضوع، سوء مدیریتهای موجود امری است که ارتباط مستقیمی به مباحت ارزی و سیاسی ندارد. بر آن شده ایم تا بررسی هر چند اندک بکنیم بر مشکلات موجود در این عرصه.
یکی از معضلات همیشگی لغو اعزام ها مربوط به ورزش دوچرخه سواری ایران است. علی رغم اینکه ورزشکاران ایرانی در رنک بین المللی رتبه های بالایی ندارند و و یکی از دلایل اصلی آن عدم فرصت حضور در رقابت های بین المللی که دارای امتیاز برای بالا بردن رنک هستند، است، درخشش آن ها در تورنمنت هایی همچون بازی های آسیایی و حی المپیک بسیار زیاد بوده است. اخیرا حتی خبر اینکه تور دوچرخه سواری آذربایجان که در تبریز قرار بود برگزار شود، لغو شده است نیز منتشر شد. جایزه این تور چیزی حدود 50 هزار دلار بود. با یک جست و جوی ساده متوجه می شوید که شاید خبر های مربوط به لغو اعزام ها در فدراسیون دوچرخه سواری بیشتر از خبر های موجود در مورد حضور ورزشکاران کشورمان در این مسابقات بوده است. چندی پیش حتی این کمبود بودجه گریبان باشگاه های دوچرخه سواری را نیز گرفت. باشگاه هایی نظیر پیشگامان و پتروشیمی به علت کمبود بودجه نتوانسته بازیکنان خود را به تور آسیایی ژاپن اعزام کنند.
ورزش هایی نظیر کشتی و تکواندو نیز از این امر متضرر شده اند. خبری که در روز های اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است، خبر های ضد و نقیض در مورد لغو اعزام تیم کشتی امید به مسابقات جهانی بوداپست است. تیمی که قرار است پشتوانه تیم ملی بزرگسالان ایران باشد، شاید یک فرصت استثنایی برای کسب تجربه را از دست می دهد. اما شاید دلیل این موضوعات تنها کمبود و مکشلات ارزی نباشد. شاید پول ها و بودجه در ورزش و فدراسیون های ایران در جاهایی هزینه می شود که دلیلی برایش نیست یا به تعبیر عامیانه ولخرجی ها و ریخت و پاش هایی صورت می گیرد که نباید بگیرد. منصور برزگر، از پیشکسوتان کشتی ایران و عضور شورای فنی کشتی، در مصاحبه ای که با ایسنا داشته است در این مورد گفته است:
در همین بازیهای آسیایی بسیاری از افراد که هیچ سودی برای ورزش ندارند با پول بیتالمال در جاکارتا گشت و گذار کردند و بودجه مملکت را هدر دادند. این موضوع را میتوان بررسی و مدیریت کرد.
هر کدام از ادارات کل ورزش در استانها را بررسی کنید میبینید کل بودجهشان فقط صرف حق و حقوق کارمندانشان میشود و هر کدام چندین و چند کارمند اضافی دارند که کاری از دستشان بر نمیآید اما حقوق بگیر هستند. چند روز پیش یکی از همین مدیران میگفت ۲۷ کارمند دارد اما هر وقت دست روی یکی از آنها میگذارد تا بیرونش کند فلان مقام استانی فورا میآید و جلوی این کار را میگیرد! متاسفانه هر مسئولی آمده افراد مدنظرش را اتوبوسی با خود آورده و به هر کدام پست و مقام در ردههای مختلف داده، همین موارد است که کار ورزش را به اینجا کشانده، معتقدم هیچ نظارتی بر دخل و خرج آن نیست.
قرار بود برای اینکه کار فدراسیون ها برای اعزام ورزشکاران خود به مسابقات بین المللی آسان تر شود، ارز مبادله ای در اختیار فدراسیون قرار بگیرد اما این امر نیز عملی نشد یا به صورت ناقصی به اجرا در آمد که اجرا شدن ناقص آن حتی ممکن است ضربات مهلک تری را به پیکره ورزش ایران بزند. حتی چنین مواردی و قطعی نبودن اعزام ها یا لغو آن ها تا واپسین لحظات سبب شده است تا مشکلات عدیده دیگری نیز به وجود بیاید. به طور مثال تیم ملی تکواندو ایران به همین دلایل ذکر شده مجبور شد به صورت انفرادی به مسابقات گرنداسلم اعزام شود.
حال در چنین شرایطی که ورزشکاران نمی توانند به سادگی به تورنمنت های اصلی ورزشی که خود علت وجودی آن در کشور هستند، اعزام شوند یا آیا وجود افرادی که کار مشخصی در فدراسیون های ندارند یا اعزام افرادی که نقشی در ورزش کشور ندارند و حتی وجودشان در تورنمنت ها نیز به تیم ها کمکی نمی کند، لزومی دارد؟ اگر هم توجیهاتی برای اعزام این افراد غیر مربوط وجود دارد چگونه است که ورزشکاران ایرانی به خاطر مسائلی عجیب و پیش پا افتاده شانس رقابت خود را همان تورنمنت هایی هم که اعزام شده اند از دست می دهند. منظور زهرا نعمتی است که در اتفاقی بسیار نادر، با اشتباه فرض شدن زمان مسابقه اش توسط سران تیم، شانس رقابت را هم حتی از دست داد. حال واکنش نایب رییس فدراسیون چه بود؟ آیا گفتن این که قبیل اتفاقات پیش می آید در شان مسئول اول تیم فدراسیون تیر و کمان در مسابقات وقت است؟
لغو اعزام تیم بدمینتون به مسابقات بلاروس، لغو اعزام تیم وزنه برداری به مسابقات دانشجویان، لغو اعزام های جودو و شمیشیربازی و چندین خبر از این دست به تازگی فضای رسانه ای ایران را پر کرده است. پیش از مسابقات آسیایی 2018 جاکارتا وزارت ورزش ابلاغیه را به فدراسیون های ورزشی پیرامون همین موضوع نوشت. به نقل از شرق، وزارت نیز در طی ابلاغیه به فدارسیون ها از آن ها خواست تا از جذب کارمند جدید و برگزاری دیدار های دوستانه خارجی و اعزام به تورنمنت هایی که 100 درصد ضروری نیست جلوگیری بکنند.
حال اما بحث سوءمدیریت را پی می گیریم. ابهامات زیادی در مورد اعزام ها به بازی های آسیایی 2018 اندونزی وجود دارد. در حالی وزیر ورزش برای چیزی که از آن به "حمایت از تیم ملی فوتبال" تعبیر شده است، راهی روسیه شد که عدم حضور وی در اندونزی و بازی های آسیایی 2018 بسیار چشمگیر بود. در همین حال گفته شده است که چندین تن از افراد حاضر در ورزات ورزش به اندونزی سفر کرده اند یا به تعبیری به اندونزی گردی رفته اند. حال آیا اعزام چنین افرادی به کشور های خارجی ضروری تر است یا اعزام ورزشکاران ایرانی به مسابقات بین المللی؟ اگر ورزشکاران ایرانی نباشند که در مسابقات حاضر شوند و بدرخشند پس چه زمانی فرصت برای مدیران ایجاد می شود تا با کت شلوار و غرور مقابل دوربین ها لبخند ژکوند بزنند و زحمت ورزشکار را به کارنامه بلند پایه خود اضافه کنند؟ در مطلبی که پیش از این در طرفداری منتشر شد در مورد اعزام های عجیب به بازی های آسیایی مطلبی نوشته شد که در زیر آن را می خوانید.
در مجموع اینکه تعداد افرادی که در جایگاه مدیر و مسئول کاروان ایران را در بازی های آسیایی همراهی کردند، کم نبودند. برای این بازی ها کادر سرپرستی کاروان ایران متشکل از نصرالله سجادی به عنوان سرپرست و پنج همراش به اندونزی رفتند. برای اسکان اعضای کاروان در داخل و خارج از دهکده افرادی مسئول شده بودند. تیم های حاضر در پالمبانگ سرپرست جداگانه ای داشتند و مسئول تشریفات در مالزی و اندونزی هم مشخص بودند. ضمن اینکه روسای زیادی از فدراسیون ها هم در جریان بازی های آسیایی به اندونزی رفتند و البته در هتلی خارج از دهکده مستقر بودند.
در حضور همه این مدیران اما کاروان ایران نتوانست در حد دوره قبل بازی های آسیایی مدال طلا بگیرد و در نهایت هم به یک پله پائین تر بسنده کرد. این نتیجه بی ربط با برخی سوءمدیریت ها در ورزش نیست. به هرحال جاماندن زهرا نعمتی از مسابقه، پاره شدن زنجیر چرخ و ترکیدن لاستیک دوچرخه سواران، نتایج ضعیف تیم امید و باخت مصلحتی مقابل میانمار به خاطر همین سوءمدیریت ها بوده است.
دسته آخر هدف همیشگی ما بررسی انتقادات موجود و شائبه های پیش آمده است. چراکه وظیفه یک رسانه ورزشی پرسیدن سوالاتی است که می توانند ثمرات سازنده ای برای ورزش کشور داشته باشند ولو انتقادی را از مسئولین ورزشی مطرح کند. بر طبق روال همیشگی طرفداری سعی شد به صورت مستقیم، واضح و بی طرفانه به بررسی، شرح و نقد شرایط و رخداد های پیش آمده بپردازیم. و نکته آخر اینکه اساس وجود ورزش کشور، ورزشکاران هستند، اگر ورزشکاران نباشند، ورزشی نیست و مدیری هم توان عکس گرفتن با کت و شلوار در میادین ورزشی را نخواهد داشت.