طرفداری - جدال تاکتیکی یورگن کلوپ و مائوریسیو پوچتینو، در سال های اخیر همواره یکی از مورد بحث ترین جدال های لیگ برتر بوده و با توجه به رویکرد خاص دو سرمربی، برای تاکتیک نویسان به شدت حائز اهمیت است.
پیش از بازی، عمده تحلیل ها مطابق انتظار بر سبک خاص دو تیم مبنی بر ارائه بازی پرفشار و با انرژی زیاد تاکید داشت. پوچتینو و کلوپ البته ارائه متفاوتی از بازی پرفشار دارند. تاکید سرمربی تاتنهام روی «High-pressing» و به دست آوردن توپ در نقاط حساس و کلیدی است در حالی که یورگن کلوپ در «Gegenpressing» (توضیح مفصل فنی پیرامون این سبک) محبوبش بیشتر از آن که روی نقاط خاصی اصرار داشته باشد، "زمان" برایش اهمیت دارد و ترجیح می دهد در کمترین زمان ممکن توپ از دست رفته را پس بگیرد. نیک رایت، تاکتیک نویس مشهور اسکای اسپورتس، پیش از بازی آمار جذابی از چهار هفته ابتدایی لیگ برتر ارائه داد. جایی که مشخص شد تاتنهام و لیورپول سنگین ترین فشار ممکن را به حریفان وارد کرده اند، حتی سنگین تر از فشاری که منچسترسیتی در چهار هفته ابتدایی بر حریفان داشته است.
تصویر زیر آمار موفق ترین تیم های لیگ برتر از حیث ارائه بازی پرفشار را نشان می دهد. جایی که شاخص "تعداد پاس رد و بدل شده بین حریف پیش از رخ دادن اولین تلاش برای پس گرفتن توپ از طریق یک کنش تدافعی" بسیار تعیین کننده است. شاخصی که هر چه عدد آن کمتر باشد، نشان دهنده فشار زیاد یک تیم در طول بازی است. تاتنهام با میانگین 8.8 پاس رد و بدل شده توسط حریفانش و لیورپول با میانگین 9.4 پاسی که حریفانش رد و بدل کرده اند، بالاتر از سیتی قرار دارند. این مسئله به خوبی رویکرد تاتنهام و لیورپول را نشان می دهد. چنین رویکردی وقتی دو تیم قرار باشد مقابل یکدیگر صف آرایی کنند، بسیار هیجان انگیز است.
پوچتینو در ادامه امتحان کردن ترکیب و آرایش های متفاوت در فصل جاری این بار از 2-4-4 لوزی استفاده کرد. جایی که دمبله در نقش «Holding midfielder» (توضیح مفصل فنی پیرامون این نقش) قرار گرفته بود و اریک دایر و هری وینکس جلوتر از او و عقب تر از اریکسن قرار داشتند. حضور دو مدافع کناری فوق تهاجمی نیز در دو سمت میدان، یکی دیگر از مسائل کلیدی در ترکیب ابتدایی پوچتینو بود. یورگن کلوپ نیز همچون همیشه با آرایش پایه 3-3-4 به میدان رفته بود. با حضور وینالدوم در نقش «Holding midfielder» و حضور هیجان انگیز جیمز میلنر و نبی کیتا در دو سمت هافبک هلندی.
فصل گذشته یورگن کلوپ در ومبلی نزدیک به 64 درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت اما بازی را با نتیجه 1-4 واگذار کرد. او در همان 15 دقیقه نخست توسط تاتنهام به طور کامل ناک اوت شد و در باقی دقایق بازی صرفا تقلا می کرد و این مالکیت توپ نیز در راستای همین تقلا بود. این بار اما کلوپ از همان ثانیه نخست نشان داد که تیمش ذهنیت قدرتمندی دارد. از دست دادن کنترل بازی در دقایق اولیه مقابل تیمی همچون تاتنهام می تواند سرنوشت بازی را همان جا تعیین کند و کلوپ پس از یک تجربه ناموفق این بار به خوبی این مسئله را درک کرده بود. مهم ترین نکته که از همان شروع بازی و در نیمه اول نمایان شد، تمایل لیورپول به دادن مالکیت توپ به تاتنهام بود. مسئله ای که به کلوپ کمک می کرد بازی پرفشار متمرکزی را در زمین حریف ارائه دهد.
مهم ترین داستان تاکتیکی بازی این بود که سرمربی لیورپول ترجیح داد با دادن توپ به تاتنهام روی حبس کردن این تیم در یک سوم تدافعی اش تمرکز کند. جایی که دیگر تاکید افراطی روی «Gegenpressing» وجود نداشت و لیورپول از طریق «High-pressing» و «Middle-pressing» قصد داشت بازیکنان تاتنهام را از زمین خود و علی الخصوص نقاط حساس نزدیک به باکس دور نگه دارد. در این رویکرد، اولویت دیگر نه لزوما پس گرفتن بسیار سریع مالکیت توپ، بلکه حبس تاتنهام در زمین خودشان و استفاده از فرصت ها و اشتباهات حریف بود. به تصویر زیر دقت کنید. بازیکنان تاتنهام در طول بازی روز گذشته 123/129 پاس میان خود در یک سوم تدافعی رد و بدل کردند. آماری بسیار بالا در سطح اول فوتبال دنیا. حتی منچسترسیتی که بازیکنانش بسیار بیشتر از تاتنهام در طول بازی پاس میان خود رد و بدل می کنند، به ندرت چنین آماری را در یک سوم تدافعی ثبت کرده است. تاتنهام در هیچ یک از بازی هایش در این فصل علی رغم اینکه مالکیت توپ را بیشتر نسبت به حریف در اختیار داشته (به جز بازی مقابل منچستریونایتد) حتی به این آمار در یک سوم تدافعی خود نزدیک هم نشده است. پرس لیورپول بیش از اندازه برای تاتنهامی ها سنگین بود و آن ها مجبور بودند برای پیدا کردن راهی در جهت عبور از این پرس سنگین، پاس های زیادی را میان خود در یک سوم تدافعی رد و بدل کنند.
رد و بدل شدن پیاپی توپ میان مدافعان تاتنهام، اریک دایر و هری وینکس در زمین خودشان علاوه بر اینکه باعث می شد توپ مدت زیادی از دروازه لیورپول دور باشد این فرصت را در اختیار خط جلوی لیورپول نیز قرار می داد تا با استفاده از اشتباهات احتمالی، خیلی سریع یک ضد حمله خطرناک را طراحی کند. مسئله ای که لیورپول در آن کاملا تخصص دارد. به تصویر زیر دقت کنید که تعداد بازپس گیری توپ توسط لیورپولی ها را نشان می دهد. بیش از 33 درصد توپ هایی که لیورپول از تاتنهام پس گرفته، در زمین حریف بوده است در حالی که این درصد برای تاتنهام نزدیک به 19درصد است. این بهترین فرصت برای خط جلوی لیورپول بود تا خیلی سریع در زمین تاتنهام حمله یا ضد حمله را طراحی کند.
تاتنهام بخش قابل توجهی از بازی را در زمین خودی حبس بود. بازیکنان کلیدی تاتنهام از جمله مدافعان کناری این تیم، کریستین اریکسن، لوکاس مورا و هری کین هیچ گاه نتوانستند در نقاط حساس نزدیک به باکس لیورپول خطرناک ظاهر شوند (به جز حرکت انفرادی مورا در نیمه دوم). تصویر زیر وضعیت بازیکنان تاتنهام تا دقیقه 90 را از حیث ایجاد شانس برای هم تیمی ها نشان می دهد. مشاهده می کنید که مجموع بازیکنان تاتنهام تنها 2 بار توانستند تاثیرگذاری مثبت و مستقیمی در یک سوم تهاجمی خودی داشته باشند. آن ها البته در وقت های تلف شده و پس از دقیقه 90 سرانجام در یک سوم تهاجمی توانستند طی چند حرکت پیاپی خطرناک ظاهر شوند اما سرنوشت بازی عملا در آن زمان تعیین شده بود.
نکته کلیدی دیگر در این دیدار عملکرد خیره کننده جیمز میلنر بود. هافبک لیورپول این روزها نشان می دهد یک بازیکن انگلیسی خوب، تا چه اندازه می تواند دوست داشتنی باشد. میلنر روز گذشته در نقشی شبیه به «Free 8» انجام وظیفه می کرد. نقشی که پپ گواردیولا به بازیکنانی همچون داوید سیلوا و علی الخصوص کوین دی بروین می دهد. بازیکنانی که به عنوان یک هافبک میانی با تمرکز روی پارامترهای تهاجمی، آزادانه در تمامی نقاط زمین رفت و آمد می کنند، به بازیسازی از عقب زمین کمک می کنند و در فازهای مختلف انتقال تاثیر دارند. تصویر زیر نقاط ارسال پاس میلنر را نشان می دهد. می بینید که او آزادانه در همه جا حضور داشته و در به گردش در آوردن توپ نقش بسیار کلیدی داشته است.
تصویر زیر به خوبی درباره عملکرد میلنر حجت را تمام می کند. او در این بازی در پارامترهای زیادی توانست بهترین بازیکن زمین باشد. 32 بار در زمین حریف توانست پاس هایش را به مقصد برساند، 4 سانتر موفق داشت و در عین حال 3 شانس نیز برای هم تیمی هایش در فاز تهاجمی ایجاد کرد. 12.9 کیلومتر در طول بازی دوید و میانگین سرعتش نیز 8.9 کیلومتر در ساعت بود. او در تمامی این پارامترها در میان تمامی بازیکنان حاضر در زمین توانست رتبه نخست را به خود اختصاص دهد.
جاناتان ویلسون، اَبَر تاکتیک نویس مشهور، پیش از جدال دو تیم در یادداشتی خواندنی از وضعیت شکننده بازیکنان تاتنهام در مواقع بحرانی صحبت به میان آورد. ویلسون از این گفت که شاگردان پوچتینو در لحظاتی که ناگهان همه چیز از کنترلشان خارج می شود، به سختی می توانند واکنش مثبتی نشان دهند. مانند جدال مقابل یوونتوس در فصل گذشته که آن ها همه چیز را در دستان خود داشتند اما گل هیگواین (در شرایطی که با نتیجه 1-1 هم تاتنهام صعود می کرد) کافی بود تا این تیم از هم بپاشد. در فصل جاری نیز آن ها چنین وضعیتی را مقابل واتفورد تجربه کردند. روز گذشته نیز گل دیر هنگام وینالدوم در نیمه اول شرایط مشابهی را به وجود آورد. بازیکنان تاتنهام در نیمه دوم از لحاظ انضباط دفاعی کاملا به هم ریختند. فضای پشت دنی رز و تریپیر، خیلی ساده بارها توسط صلاح و مانه تصاحب شد و گل دوم سرنوشت بازی را مشخص کرد.
در حالی که پس از پیروزی 3-0 در اولدترافورد، پوچتینو خودش را در قد و قامت یک مدعی قهرمانی نشان داده بود، همه چیز اکنون تغییر کرده است. دو هفته پیش پوچتینو با تحقیر مورینیو او را در سرازیری قرار داده بود اما امروز امتیازات تیمش با یونایتد برابر شده است. به نظر می رسد روحیه شکننده و عدم ثبات، همچنان مهم ترین چالش تاتنهام چه در میان بازیکنان و چه در میان کادر فنی باشد. در آن سو یورگن کلوپ نشان داد آماده جدال تاکتیکی با پپ گواردیولا و مائوریتسیو ساری است. سرمربی آلمانی تیمی همچون تاتنهام را با انتخاب یک رویکرد صحیح و متفاوت در زمین خودش حبس کرد و اجازه نفس کشیدن به آن ها نداد. لیورپول هیچ گاه طی سالیان اخیر به این اندازه در هفته های ابتدایی شبیه قهرمان ها بازی نکرده است.