طرفداری- اکثر تیم هایی که یک فصل لیگ برتر را با ۴ برد متوالی شروع می کنند، اهداف والایی برای خود متصور هستند. در واتفورد، باشگاهی خارج از عرف، در یکی از مناطق ساکت و حومه نشین لندن که زمانی التون جان(خواننده مشهور بریتانیایی) مالکش بود، ماموریت بیش از حد به سمت اعتدال گرایش دارد.
بیش از هر چیزی، صدرنشین هفته چهارم لیگ برتر(به همراه چند تیم دیگر)، می خواهد در لیگ بماند! اسکات داکسبری، مدیر اجرایی باشگاه واتفورد در این باره می گوید:
خارج از شش یا هفت تیم برتر لیگ، من فکر می کنم هر تیمی قابلیت سقوط به دسته پایین تر را دارد! مشخصا غریزه اول ما، عدم سقوط است. ما هرگز انقدر گستاخ نشده ایم که فکر کنیم نمی توانیم سقوط کنیم.
واتفورد تنها سه سال قبل و پس از نزدیک به یک دهه رقابت در سطح دوم، به لیگ برتر بازگشت. هیچ چیزِ این تیم به لیگ برتر نمی خورد! از ورزشگاه ۲۱ هزار نفری آن گرفته تا بودجه نقل و انتقالاتش که باشگاه هایی مثل منچستریونایتد قابلیت این را دارند که آن را در مبل خانه گم کرده و دوباره پیدا کنند. با این حال، واتفورد با برانداختن یکی از مرسومات بلندمدت فوتبال در انگلیس، به ثبات غیر منتظره ای رسیده است: تفکرِ مدیریتِ تیم توسط مربی!
خاوی گراسیا، سرمربی کنونی واتفورد که در ماه ژانویه سال گذشته استخدام شد، پنجمین مربی تیم طی ۴ سال اخیر است. در هر باشگاه دیگری، این حجم از تغییرات، یک دستورالعمل برای سقوط تلقی می شود.(مخصوصا در لیگی که مربیان به طور میانگین کمتر از ۱۸ ماه سر پست خود هستند.). داکسبری در این باره می گوید:
مربیان، تاریخ مصرف کمی دارند. آنها یا به شدت موفق می شوند و به جای دیگری می روند یا متاسفانه نتیجه نمی گیرند و ما ناچار می شویم با آنها خداحافظی کنیم.
به بیانی دیگر، هیچ کس برای مدتی طولانی اینجا نیست. دو نفر از مربیانی که از سال ۲۰۱۴ هدایت واتفورد را بر عهده داشته اند، همین حالا در دیگر تیم های لیگ برتری مشغول به کار هستند: اسلاویا یوکانوویچ در فولام و مارکو سیلوا در اورتون. راه حل واتفورد این بود که باید نقش سرمربی تیم را کم کرد. در واقع، در واتفورد بر خلاف سایر باشگاه های بریتانیا از لفظ "منیجر" برای هدایت کننده تیم استفاده نمی کنند. او صرفا یک سرمربی یا Head Coach است. تمام وظایف فنی تنها شامل سازماندهی تمرینات، انتخاب بازیکنان برای بازی و هدایت تیم در ۹۰ دقیقه می شود.
هیچ چیز دیگری جزو وظایف گراسیا نیست. ساختار باشگاه، از شبکه استعدادیابی تا آکادمی، توسط کارمندان ثابت و حقوق بگیرِ واتفورد مدیریت می شود. واتفورد برای اینکه به اهمیت کارش پی ببرد، نیازی ندارد خیلی عقب برود. آرسنال که نزدیک محل تمرینات واتفورد هم تمرین می کند، در دوران نقاهتِ پس از پایان امپراطوری ۲۲ ساله آرسن ونگر است. ونگر نه تنها در هر جنبه ای از باشگاه حرف آخر را می زد، بلکه برنامه های سفر باشگاه را هم خودش می ریخت. تا بهار سال گذشته، ونگر، مخزن تک نفره دانش سازمانی خودش بود. توپچی ها که در حال حاضر از واتفورد امتیاز کمتری دارند، احتمالا باید یک سال درگیر پروژه خودسازی از داخل باشند.
واتفورد نیازی به این زمان ندارد. داکسبری می گوید:
۱۰ سال پیش وقت سرمربی تیم می رفت، تمام کادر او تیم را ترک می کردند و حتی برخی از بازیکنان به خاطر مربیان از تیم می رفتند. باید هزینه زیادی می شد تا فقط به چیزی که بودیم برگردیم، بودجه ای که ما نمی توانستیم از عهده اش بربیاییم.
مدلِ "استفاده از سرمربی صرفا برای امور فنی تیم"، شاید برای بسیاری از تیم های انگلیسی عجیب و غریب به نظر برسد اما در سطح قاره، کاملا عادی محسوب می شود. پس چیز عجیبی نیست که بدانید واتفورد از سال ۲۰۱۲ توسط خانواده ایتالیایی پوتزو اداره می شود. این مدل، بدین معنی است که هر کسی که به عنوان سرمربی وارد رختکن ورزشگاه ویکاریج رود می شود، با بازیکنانی مواجه خواهد شد که خودش انتخاب نکرده است. این مسئله کاملا در ورزش های آمریکایی مرسوم است، جایی که مدیر ورزشی تیم مسئول مسائل شخصی است. اینجا به ندرت اتفاق می افتد که یک سرآشپز استخدام شود و رژیم خاصی به بازیکنان دیکته شود.
راهی که واتفورد به این مدل نگاه می کند، تنها راهی است که به ادامه حیات آن کمک می کند. باشگاه هرگز بیش از ۲۰ میلیون پوند برای یک بازیکن هزینه نکرده است. این در حالی است که تیمی مثل لیورپول تنها ۳ برابر این مبلغ را در فصل تابستان برای یک دروازه بان هزینه کرد. داکسبری می گوید اگر واتفورد ۳۰ میلیون پوند برای یک بازیکن هزینه کند، برایش ناکامی خواهد بود. او، پول نقل و انتقالات را "پول مرده" می داند. برای کار کردن در این زمینه، واتفورد مثل سایر باشگاه ها، هزینه زیادی را خرج استعدادیابی کرده است. اگرچه واتفورد احتمالا تنها باشگاه جهان است که به صورت روزانه از التون جان، ایمیل دریافت می کند که چه بازیکنانی را باید بخرد!
چیزی که واتفورد را [از سایر باشگاه ها] متمایز می کند، آمادگی سریع مدیریت برای اعتماد به شبکه استعدادیابی اش است. واتفورد بعضی مواقع به حدی برای خرید استعدادهای خارجی سریع عمل می کند که برخی از آنها حتی نمی توانند اجازه کار در بریتانیا را دریافت کنند. با این حال، واتفورد متمایل است در هر صورتی آنها را خریداری کند و چندسالی به تیم های دیگر اروپا قرض دهد تا زمانی که دیگر تیم های اروپایی این استعدادها را کشف می کنند، آنها در مالکیت واتفورد بوده باشند. برای مثال، در سال ۲۰۱۷، واتفورد برای ریچارلیسون، استعداد جوان برزیلی که اخیرا برای تیم ملی هم به میدان رفت، ۱۱ میلیون یورو پول داد تا وی را از تیم فلومیننزه در ریو دو ژانیرو خریداری کند. آنها تنها یک سال بعد، وی را ۴۰ میلیون یورو به اورتون فروختند. ریچارلیسون این فصل را در اورتون با ۳ گل شروع کرده است.
داکسبری در این باره می گوید:
به محض اینکه بازیکنان، خود را ثابت و اسم و رسمی پیدا کنند، ما در رقابت برای به خدمت گرفتن آنها نیستیم. باشگاه های بزرگ همیشه قادر خواهند بود که ما را در این مسیر شکست دهند، به همین دلیل است که ما به سرعت بالای قضاوت خودمان در مورد کیفیت یک بازیکن، اعتماد می کنیم.
کند عمل کردن، سریع ترین راه برای رفتن روی تردمیلِ بد تصمیماتی است که در نهایت منجر به سقوط خواهد شد. واتفورد همین حالا با کسب ۴ برد از ۵ بازی و ۱۲ امتیاز، یک چهارم راهِ ماندن در لیگ برتر را رفته است. گراسیا، سرمربی تیم این گونه فکر می کند:
وقتی چیزی را شروع می کنید، همیشه فکر می کنید خوب هستید اما نمی دانید که می توانید ۴ بازی پیاپی را ببرید. ما در حال سپری کردن لحظات خوبی هستیم و از آن لذت می بریم اما می دانیم که رقابت در نهایت مشخص خواهد کرد در آینده چه رتبه ای را کسب خواهیم کرد.