طرفداری- در سال 2011، پاری سن ژرمن، رقیب مستقیم موناکو در لیگ، با ورود ناصر الخلیفی به یکی از قدرت های برتر دنیا تبدیل شد. تاجری قطری که از هزینه میلیون ها یورو ابایی نداشت. پاریسی ها در فصل 13-2012 قهرمان لوشامیپیونه شد. عنوانی که پس از دهه 90 چندان در مورد پاری سن ژرمن کاربرد نداشت. آن ها اکنون با در اختیار داشتن بلیز ماتویدی، زلاتان ابراهیموویچ، مارکو وراتی، تیاگو سیلوا، لوکاس مورا، لاوتزی و سایر بازیکنان، حرف های بسیاری برای گفتن داشتند. همانطور که آن ها فصل بعد، فصل پس از آن و فصل بعد از آن، دوباره قهرمان شدند.
مسیر پیشرفت کیلیان ام باپه؛ از هیچ تا افسانهای جوان (بخش اول)
مسیر پیشرفت کیلیان ام باپه؛ از هیچ تا افسانهای جوان (بخش دوم)
کم کم پاری سن ژرمن قوی و قوی تر می شد. آن ها به پنجمین قهرمانی پیاپی در لیگ رسیدند و نیم نگاهی به هفت قهرمانی لیون و شکستن رکورد آن ها داشتد. برای یک دوره کوتاه، موناکو هم ظاهری مانند پاریسی ها پیدا کرد. باشگاهی با مالک قدرتمند به نام دیمیتری ریبولوفلف که هیچ ترسی از سرمایه گذاری هنگفت نداشت. موناکو به عنوان یک شهر، یک کشور، یک ایالت یا هرچه که اسمش را می گذارید، پر از انرژی مثبت شده بود.
پس از سرمایه گذاری سخاوتمندانه، آن ها در عرض دو سال به عنوان دومین تیم برتر فرانسه شناخته شدند. این سرمایه گذاری ادامه داشت تا آن اتفاق تلخ برای ریبولوفلف از راه رسید. او مجبور شد 2.7 میلیارد دلار از دارایی اش را به دلیل طلاق، به همسر سابقش واگذار کند. از این اتفاق به عنوان گرانترین طلاق تاریخ، یاد برده می شود. بدین نحو، سیاست الیگارشی روس تغییر کرد و پروژه آن ها بیشتر به رشد و پرورش ستاره های جوان تبدیل شد.
موناکو تحت رهبری ژاردیم، با سیستم 2-4-4، باعث درخشش ام باپه شد. او در کنار ال تایگر، اروپا را مات و مبهوت خود کرد. موناکو توانست 107 گل در 38 بازی لیگ به ثمر برساند که سهم فالکائو، 21 گل بود. پشت سر کاوانیِ آقای گل. این نشان می دهد سیستم موناکو بر پایه بازیکن محوری نبود و ژاردیم، یک تیمِ ساخته بود. فصا دوم ام باپه، درست مانند یک رویا بود.
کیلیان 18 ساله، کابوس بسیاری از مدافعان جهان شده بود. در طی یک قرن گذشته، هیچ بازیکنی از لیگ انگلیس، فرانسه، ایتالیا یا اسپانیا نتوانسته بود در سن ام باپه، در لیگ 15 گل به ثمر برساند. در پایان فصل با 26 گل و 11 پاس گل، توانسته بود تمام فوتبال دوستان را متحیر کند.
یکی از برترین نمایش های ام باپه، مربوط به درخشش در لیگ قهرمانان اروپا می شود. جایی که پیش از حذف توسط بانوی پیر، منچسترسیتی و دورتموند را بسیار اذیت کرد. آن ها در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا حضور داشتند و این اتفاقی نیست که بشود بی اهمیت شمرد. این پسر جوان در 9 بازی که برای موناکو در این رقابت ها انجام داد، شش گل به ثمر رساند و به عنوان چهارمین مهاجم برتر رقابت ها، پشت سر کریستیانو رونالدو، لیونل مسی و پائولو دیبالا قرار گرفت. کمیته ارزیابی رقابت ها، ام باپه را «خارق العااده ترین بازیکنِ یک تیمِ خارق العاده و جوان» خطاب کرد.
در یکی از صبح های ماه جولای، درِ دفتر مسئولان باشگاه موناکو به صدا در آمد. می شد از پشت دَر، صدای اسپانیایی را به وضوح شنید. بالاخره آن اتفاق اجتناب ناپذیر رخ داده بود و لوس بلانکوس خود را آماده جذب ام باپه می کرد. پیشنهاد 161 میلیون پوندی رئال مادرید، مورد قبول مونگاسک قرار گرفت. این رقم حتی در قرن 21 و جایی که پول و اقتصاد به بی ثبات ترین شکل ممکن، در جامعه نفوذ کرده و در سراسر ابعاد زندگی، جای کرده، زیاد بود.
ام باپه همین چندسال پیش با مبلغ ناچیزی عضو موناکو شده بود و قطعا این فروش، برای دیمیتری ریبولوفلف یک پیروزی بزرگ محسوب می شد. یک جت شخصی هم آماده بود تا ام باپه را از موناکو به میامی ببرد تا به تمرینات تیم ملحق شود، اما به یکباره و در میان بهت همه، پیشنهاد قهرمانان اروپا توسط این بازیکن رد شد. با توجه به سوابق ام باپه، پیش بینی این اتفاق نزدیک به صفر درصد بود، اما زندگی هیچوقت مطابق انتظارات ما پیش نمی رود.
یک ماه بعد، ام باپه با پذیرفتن پیشنهاد پاری سن ژرمن، به دومین بازیکن گرانقیمت تاریخ فوتبال تبدیل شد. گرچه صورت انتقال قرضی بود، اما همه می دانستند این فقط تظاهر است و قراردادش دائمی خواهد شد. ناصر الخلیفی درست پس از پرداخت 222 میلیون یورو برای نیمار، ام باپه را هم به خدمت گرفته بود. یک دیوانگی محض به دست تاجران قدرتمند قطری. دست بر قضا، در آن سال پاریسی ها برابر رئال مادرید قرار گرفتند و از رقابت های اروپایی حذف شدند. آیا ام باپه حسرت رد کردن پیشنهاد رئال مادرید را می خورد؟
خوشبختانه کسب دوگانه داخلی به همراه ثبت 21 گل در کل رقابت های فصل، برای ام باپه یک موفقیت به شمار می آمد. کیلیانِ جوان، انتظارات از یک فوتبالیست جوان را به شدت بالا برد. اکنون و با توجه به ظهور ام باپه، کمتر جوانی می تواند باعث تعجب فوتبال دوستان شود. خوشبختانه هنوز دو دهه دیگر برای تماشای بازی های ام باپه وقت خوهیم داشت، اما یک اتفاق قطعی است؛ ممکن است به این زودی ها دیگر کسی را به خوبی این نوجوان حیرت انگیز نبینیم.
به قلم ویل شارپ در Thesefootballtimes