🔻با شروع فصل جدید سری آ، درحالی اولین شکست برای میلانِ گتوزو رقم خورد، که آن ها برتری دو گله خود را نتوانستند حفظ کنند. طبعا چنین شکستی، حتی تلخ تر از شکست 3-0 میتواند بازیکنان و هواداران را ناامید سازد. اما با وجود شکست و با پرداختن به دلایل آن، به پرسش های زیادی پاسخ خواهیم داد. از جمله اینکه چرا صبر کردن برای پروژه جدید باشگاه، لازم است و بطور کلی، پروژه میلانِ جدید تحت هدایت الیوت، چه تفاوت هایی با مالکان پیشین دارد. چرا میلان بیش از هر زمان دیگری به بازگشت نزدیک شده و آینده باشگاه به چه سمتی خواهد رفت.
♦️تلاشهای نافرجام سیلویو برای نجات میلان♦️
بر کسی پوشیده نیست که سیلویو برلوسکونی چه تاثیری در تاریخ میلان و فوتبال ایتالیا گذاشت، پدرخوانده روسونری در کنار سانتیاگو برنابئو، پرافتخارترین روسای تاریخ فوتبال به شمار میروند و بیش از نیمی از جام های ویترین کازا میلان، در دوران او بدست آمده است. با اینحال، 10 سال پایانی ریاستش، با فرو ریختن کاخ پادشاهی بدست خودش ویران شد. سیلویو در آخرین تلاش نافرجامش برای احیای میلان، چهار مربی را طی سه سال برروی نیمکت قرار داد و تصور میکرد با هزینه ای 85 میلیونی که در سال 2015 انجام داده بود، مشکلات حل شده و تیم به مسیر پیروزی باز میگردد، تصوری غلط که دو سال بعد نیز تکرار شد. او که دیگر از هزینه کردن در میلانی که سال به سال از ارزشش کاسته میشد عاجز شده بود، به فکر فروش باشگاه افتاد، واگذاری میلان به دستانی امن! قصد ورود به مسئله عجیب و پیچیده فروش میلان به یونگ هانگ لی و چگونگی از دست دادن باشگاه توسط او به الیوت را ندارم، چرا که در این خصوص میتوان مقاله های متعددی نوشت که در تمامی آن ها چیزی جز گمانه زنی و سوالهای بیجواب باقی نخواهد ماند و معمای فروش قانونی باشگاه، و یا پولشویی عظیم، سوالیست که ممکن است هرگز به جواب دقیقی برای آن نرسیم، مخصوصا پس از منتشر شدن ویدئوی باربیکیو پارتی مستر لی در کنار خانواده اش که اخیرا منتشر شد، مرد حاضر در ویدئو هرگز شباهتی به یک فرد ورشکسته نداشت. هرچه بود، برلوسکونی پس از 30 سال از ریاست کنار رفت و یونگ هانگ لی رییس جدید میلان شد.
♦️شکست چینی ها در یک قمار بزرگ♦️
با فراموش کردن شبهات موجود بر سر فروش میلان و صرفا با فرضیه اینکه یونگ هانگ لی بصورت مستقل باشگاه را خریداری کرده، به چند اشتباه جبران ناپذیر او که با از دست رفتن بخش عظیمی از سرمایه اش همراه بود، میپردازیم. آقای لی طبق وعده ای که به سیلویو برلوسکونی داده بود، بیش از 200 میلیون یورو در اولین فصل حضورش در میلان سرمایه گذاری کرد، اما با وجود این سرمایه عظیم، میلان تنها 1 امتیاز نسبت به فصل گذشته در جدول پیشرفت داشت. مهمترین نکته در مورد میلانِ چینی ها مسئله زمان بود. همانطور که گفته شد، آقای لی قصد داشت با یک قمار بزرگ میلان را در همان سال اول راهی لیگ قهرمانان کند و سپس باشگاه از درامد های بدست آمده از حضور در این رقابت ها و جلب اطمینان یوفا، توافق داوطلبانه بگیرد که محدودیت ها را برای 3-4 سال دور نگه دارد. میلان برای تحقق این امر باید طی یک برنامه حساب شده و دقیق پیش میرفت تا به تمامی اهدافش دست پیدا کند. اما نقل و انتقالات هرگز به گونه ای پیش نرفت که انتظار یک مدعی جدی از دیاولو داشته باشیم. پس از گذشت چندین فصل نقل و انتقالات راکد، تابستان 2017 برای میلانی ها پر از امیدواری بود و تا پیش از پایان مهلت نقل و انتقالات در ایتالیا، همچنان انتظار برای یک سورپرایز جدید وجود داشت. اما با شروع فصل و قرار گیری فابیو بورینی از ابتدا در پست وینگر چپ، مشخص شد که نواقص تیم، علیرغم هزینه های هنگفت، مرتفع نشده. در رابطه با نقل و انتقالات سال گذشته چند نکته وجود دارد. اکثر خرید های انجام شده مهره هایی با استعداد بودند که زمینه شکوفاییشان در میلانی که نیازمند نتیجه گیری در کوتاه مدت بود، وجود نداشت. علاوه بر آن، خرید 11 بازیکن باعث شد میلان نیمی از فصل را برای هماهنگی نفرات جدید از دست بدهد، در فصلی که نتیجه گیری فوری با خرید چند بازیکن تاثیرگذار و در دسترس میتوانست عملی شود و شاید سرنوشت چینی ها در میلان را به گونه ای دیگر رقم می زد. اما اشتباهات مدیریتی فاحش از سوی فاسونه در بخش اجرایی و میرابلی در بخش ورزشی که بنظر درکی از شرایط حساس باشگاه و مالک آن نداشتند، میلان را در آستانه محرومیت 2 ساله از اروپا قرار داد، سهمیه اروپایی که به سختی در هفته پایانی بدست آمده بود. خرید های میرابلی روی کاغذ خریدهای بدی قلمداد نمیشدند، مشکل این بود که او بدون درک از وضعیت حساس باشگاه و خواسته های مربی کار خودش را انجام داد، نزدیک به نیمی از خرید های او، باشگاه را ترک کرده اند. نیاز میلان 2017 جوانگرایی و انقلاب نبود، بلکه حفظ اسکلت تیم سال قبل و اضافه کردن چند مهره تاثیر گذار بود که عدم تحقق آن، منجر به نابودی میلانِ چینی شد.
♦️آشنایی با مالکان جدید؛ چگونه الیوت توانست در جنگ با دو کشور پیروز شود♦️
پیش از توضیح درباره چگونگی تصاحب میلان توسط الیوت، نگاهی بر مقاله دنیل ادواردز از وبسایت گل می اندازیم، تا بدانیم میلان در دستان چه کسانی قرار گرفته است. موسس شرکت آمریکایی الیوت -پل سینگر- است، یک گرگ واقعی در وال استریت. او متخصص وصول کردن اوراق های قرضه و بطور کلی دارایی هایی است که ریسک تبدیلشان به پول نقد بالاست اما درصورت وصول آن ها، سود سرشاری بهمراه دارد. او در راه رسیدن به خواسته هایش سال ها صبر میکند، با عزمی آهنین از روش های مختلف، تبصره ها و و روزنه های قانونی استفاده میکند تا به اهدافش برسد. الیوت در سال ۱۹۹۶ در کشور پرو، اوراقی به ارزش ۱۱.۵ میلیون دلار خریداری کرد و پس از پیروزی در دادگاه، خواستار دریافت کامل مبلغ این اوراق و سود آن شد، که چیزی در حدود ۵۸ میلیون دلار میشد! پرویی ها که از پرداخت این مبلغ امتناع کرده بودند، پس از مصادره شدن جت شخصی رییس جمهور وقت این کشور که در حال فرار بود، برای باز پسگیری رییس جمهور خود مجبور به پرداخت تمام و کمال آن مبلغ به الیوت شدند، یعنی چیزی در حدود ۵۰۰ واحد سود در هر سنت برای الیوت! پل سینگر چنین خوابی را برای آرژانتینی ها نیز دیده بود. در سال ۲۰۰۱ یکی از زیرمجموعه های الیوت اوراق های قرضه بسیاری به ارزش ۱۱۷ میلیون دلار خریداری کرده، و فورا در دادگاه های سراسر دنیا به اجرا گذاشتند. قمار الیوت باز هم جواب داد و دادگاه رای به پرداخت تمامی مبلغ بهمراه سود آن را صادر کرد، دقیقا مشابه قمار آن ها در پرو. دولت وقت آرژانتین با عدم قبول این رای، جرقه یک جنگ حقوقی بزرگ را زد، که بیش از یک دهه به طول انجامید. پل سینگر برای اعمال فشار، بصورت غیر مستقیم با آرژانتین وارد جنگ شد. آن ها گروه ضربت آمریکایی AFTA را در آرژانتین پایه گذاری کردند. یک سازمان غیردولتی که با هدف لابی شبانه روزی برای اعمال فشار بر آرژانتین، برای پرداخت مبلغ درخواستی الیوت تشکیل شده بود. کار به جایی رسیده بود که این سازمان تحت حمایت الیوت، سیاستمداران مخالف دولت آرژانتین را حمایت مالی میکرد تا بدین شکل توان دولت را برای حل مشکلات بگیرند. آرژانتینی ها پل سینگر را لاشخوری میدیدند که از بدبختی های ملتشان ماهی های بزرگ میگیرد. سال ۲۰۱۲ ناو آرژانتینی لیبرتاد با حکمی قانونی توسط الیوت مصادره شد، خدمه این ناو سه هفته در کشتی زندانی بودند که سرانجام با دخالت مستقیم سازمان ملل آزاد شدند. این به نوعی پیروزی برای آرژانتین محسوب میشد، اما در واقع پایان ماجرا نبود. در سال ۲۰۱۴ و زمانیکه آرژانتینی ها نگاه هایشان به جام جهانی بود، با رای دادگاه، آرژانتین موظف شد تا قرض خود را به پل سینگر و الیوت پرداخت کند. رقمی که به ۲.۴ میلیارد دلار رسیده بود، بیش از ۲۰ برابر سرمایه گذاری اولیه!
الیوت در جریان تصاحب میلان کار سختی نداشت و آن ها که با اعمال فشار و دخالت در امور داخلی دو کشور سرانجام به خواسته خود رسیده بودند، گرفتن قرضشان از مرد ورشکسته چینی از آب خوردن هم راحتتر بود. یونگ هانگ لی که در جریان خرید میلان حدودا ۳۰۰ میلیون از الیوت قرض گرفته بود، با عدم موفقیت در بازپرداخت بدهی، مجبور شد میلان را به آمریکایی ها واگذار کند، در واقع او جدید ترین قربانی الیوت محسوب میشود. الیوت باشگاهی را که آقای لی قصد داشت به ارزش ۷۴۰ میلیون خریداری کند، با تنها ۳۰۸ میلیون یورو بدست آورده است! میلان در بدترین سال های حیات خود قرار دارد و الیوت میتواند با موفقیت در روسونری و استفاده از برند آن، نام خود را بیش از پیش بر سر زبان ها بیندازد.
بیانیه الیوت پس از تصاحب میلان:
"با بدست گیری کنترل باشگاه، الیوت آینده شفافی را برای میلان ترسیم میکند. ایجاد ثبات مالی و مدیریتی بی نقص، دستیابی به بالاترین سطوح موفقیت در "بلندمدت" برپایه توجه به نیاز های اساسی باشگاه و حمایت مالی. مدل مدیریتی با ثباتی به کار گرفته خواهد شد که به تمامی قوانین فرپلی مالی یوفا احترام بگذارد و در کنار آن به تقویت تیم بپردازد. الیوت از این چالش استقبال و با مسئولیت پذیری همه جانبه، از میلان برای رهایی از این شرایط سخت، با افتخار حمایت میکند، تا با گذر از این چالش اولیه، بسوی اهدافی بزرگتر در آینده قدم بردارد."
اکنون با گذشت بیش از یک ماه از حضور الیوت در میلان، آن ها اولین قدم ها را بسیار محکم برداشته اند. جلوگیری از حذف میلان از لیگ اروپا معجزه وار بود و استخدام تیم مدیریتی قوی که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت، بیش از صرف هزینه های کلان، میتواند بازگشت میلان به روز های پرافتخار را تسریع بخشد. الیوت ممکن است روزی میلان را به فروش برساند، اما طبق وعده آن ها، پروژهشان حداقل ۳ سال تداوم خواهد داشت، و این به معنای ثبات مدیریتی خواهد بود، عامل مهمی که میلان از فقدانش در سال های اخیر رنج میبرد.
♦️پادشاه در خانه؛ چرا مالدینی حاضر به پذیرش نقشی تشریفاتی شده است♦️
یکی از بزرگترین حسرت های میلانی ها از سال ۲۰۰۹ تاکنون، بازگشت پائولو مالدینی، بعنوان یکی از افراد تاثیرگذار در آینده باشگاه بوده است. اتفاقی که میتوانست خیلی زودتر رخ دهد، اما امتناع پائولو از پذیرش پست مدیریتی، بدلیل عدم شفافیت و اطمینان از پروژه مالکان قبلی بود. اکنون پائولو مالدینی بصورت روزانه بین ساختمان کازا میلان و کمپ میلانلو درحال رفت و آمد است و با قبول پیشنهاد الیوت، به تیم مدیریتی اضافه شده. زمانیکه در مراسم معارفه از او پرسیده شد دقیقا چه مسئولیتی در میلانِ جدید دارد، اینگونه پاسخ داد: "من در نقل و انتقالات فعالیت میکنم، کنار تیم اصلی و جوانانام و بطور کلی هرکاری که لئوناردو انجام میدهد، وظیفه انجام آن بر عهد من نیز هست." از چنین جوابی کاملا پیداست که لئوناردو نقش اول مدیریت ورزشی در میلان را ایفا میکند و پائولو به نوعی مشاور و دست راست و فرد قابل اعتماد او لقب میگیرد. پیش از این، مالدینی در دوره چینیها و حتی پیشتر زمانیکه باربارا برلوسکونی پیشنهاد مدیریتی به او دادند، بدلیل فرمالیته بودن نقشش در باشگاه، از قبول آن سر باز زد. اکنون چه چیزی تغییر کرده که او پستی تقریبا فرمالیته را میپذرید تا در میلانِ جدید نقشی داشته باشد؟ جواب را میتوان از انتخاب های پیشین الیوت و حتی گزینه های احتمالی پست مدیرعاملی باشگاه جویا شد. پائولو اسکارونی مدیر با سابقه ایتالیایی ریاست باشگاه را بدست گرفته و لئوناردو، معمار پاریسن ژرمن و مدیرورزشی سابق میلان، با پروژه جدید باشگاه وسوسه و به روسونری بازگشته است. گزینه اصلی باشگاه برای پست مدیرعاملی ایوان گازیدیس است که علیرغم اینکه پردرامد ترین مدیراجرایی لیگ انگلیس بحساب میآید، با پیشنهاد نجومی ۴ میلیون یورویی الیوت مواجه شده و تنها یک قدم تا پیوستن به روسونری فاصله دارد. گازیدیس طی ۱۰ سال فعالیت در آرسنال، این باشگاه را به یکی از برند های سودده در جهان فوتبال تبدیل کرد که برای اولین بار در تاریخ این باشگاه لندنی، گردش مالیشان را به بیش از ۴۰۰میلیون پوند در سال ۲۰۱۷ رساند. رقمی که نسبت به سال قبل از آن، با افزایش چشمگیر و ۷۰ میلیونی همراه بود. الیوت برای رشد برند میلان در سرتاسر جهان، روی گازیدیس که از نخبگان این حرفه محسوب میشود حساب باز کرده است. مالدینی با دیدن جدیت الیوت، پیشنهاد همکاری با آن ها را سرانجام پذیرفت.
♦️نقل و انتقالات میلان چگونه سپری شد؟♦️
شاید هنوز نقش فرپلی مالی در فوتبال امروز برای برخی هضم نشده باشد، برای درک آن بهتر است نگاهی به علت محرومیت میلان از لیگ اروپا و جریمه های نقدی سنگینی که برخی تیم ها در این سال ها متقبل شده اند بیندازیم. حقیقت این است که میلان کمتر از ۵۰ میلیون یورو برای صرف هزینه در تابستان امسال در اختیار داشت. رقمی نازل که دست لئوناردو را برخلاف مدیریت قبلی، بسته بود.
نگاهی به برخی ورودی و خروجی های مهم میلان در تابستان میاندازیم:
🔺گنزالو ایگوایین: او بعنوان یکی از پنج مهاجم برتر دنیا اکنون در میلان حضور دارد، و میتوان ایگوایین را بزرگترین خرید روسونری پس از پیوستن زلاتان به میلان دانست که میتواند نقش پررنگی در رسیدن به هدف باشگاه که کسب سهمیه لیگ قهرمانان است، داشته باشد.
🔺ماتیا کالدارا: پس از مذاکرات پیچیده با یوونتوس سرانجام کالدارا به میلان منتقل شد. مدافعی با قدرت بازیخوانی بالا و موفق در نبرد های تن به تن و همچنین ضربات سر. با وجود خواسته بونوچی مبنی بر جدایی از میلان، گرفتن کالدارا از یوونتوسی شاید بهترین حرکت ممکن از سوی مدیریت بود، کالدارایی که مهره غیرقابل فروش بیانکونری محسوب میشد.
🔺ساموئل کاستیخو: وینگر اسپانیایی و ۲۳ ساله ویارئال در ازای کارلوس باکا و رقمی در حدود ۲۰ میلیون یورو به میلان پیوست. کاستیخو توانایی بازی در پست وینگر راست و چپ را دارد و به همین دلیل دست مربی را برای استفاده از او باز میگذارد. سرعت بالا و دریبلینگ شاخصه سبک بازی اوست و همانطور که مالدینی درباره او گفته، میتواند سورپرایز بزرگ روسونری در فصل جدید باشد.
🔺 باکایوکو: هافبک ۲۳ ساله فرانسوی دو سال قبل پتانسیل بالایی از خود نشان داد و حتی به تیم سال یوفا راه پیدا کرد، اما فصل گذشته با چلسی نتوانست موفقیتش در موناکو را تکرار کند. او بصورت قرضی و با حق خرید اختیاری به میلان پیوسته که درصورت عدم رضایت کادر فنی، میلان ملزم به دائمی کردن بند خرید ۳۰ میلیونی او نخواهد بود. باکایوکو به زمان برای تطبیق با سری آ نیاز دارد و با وجود نداشتن گزینه های زیاد و قابل اعتماد در خط هافبک، شاید بتواند بزودی راهی به ترکیب اصلی تیم پیدا کند.
🔺 لوکاتلی: پس از شروع رویایی در فصل ۲۰۱۶/۱۷ او هرگز نتوانست مسیر پیشرفتش را ادامه دهد و حتی نسبت به روز های ابتداییش در تیم اصلی میلان ضعیف تر کار کرده بود، تا جاییکه مدیریت فنی و گتوزو دیگر علاقه ای به حفظ او نداشتند. گفته شده که میلان و ساسولو سرانجام برای قرارگیری بند بازخرید در قرارداد لوکاتلی به توافق رسیده بودند، اما او به مدیربرنامه اش اطلاع داد که علاقه ای به وجود این بند در قراردادش ندارد! لوکاتلی با رقمی نزدیک به ۱۵ میلیون یورو به ساسولو پیوست.
🔺آندره سیلوا: یکی از قربانیان مدیریت قبلی، مهاجم جوان پرتغالی بود، او با ورود به لیگی جدید و با تغییرات بسیار، زیر فشار موجود هرگز نتوانست پتانسیلش را نشان دهد و جدایی قرضی، بهترین راه برای آینده او بود. لئوناردو و گتوزو علاقه ای به از دست دادن سیلوا نداشتند، اما او که گنزالو ایگوایین را مهره بی چون چرای خط حمله میدید، ترجیح داد از رقابت کنار بکشد و به سویا پیوست. میلان برای سیلوا ۳۸ میلیون هزینه کرد و درصورت دائمی کردن قراردادش توسط سویا، ۳۵ میلیون به حساب میلان واریز میشود. سیلوا ممکن است روزی بازیکن بزرگی شود، اما در مقطع کنونی و با توجه به خواسته او، میلان چاره ای جز فروشش نداشت.
🔺ضعف هایی که پوشش داده نشد:
میلان نسبت به سال گذشته ترکیب قدرتمند تری در اختیار دارد و نیز نیمکتی قابل اعتماد تر. اما بر کسی پوشیده نیست که یکی از مهمترین ضعف های میلان در سالیان اخیر، نداشتن یک هافبک بازیساز خلاق بوده است. برای خرید بازیکنانی سطح بالا با چنین خصوصیاتی، ارقام نجومی باید پرداخت که در توان میلانِ در حال بازسازی نبود، حداقل در سال اول پروژه جدید و در کمتر از یک ماه از روی کار آمدن لئوناردو. میلان علیرغم اینکه هزینه اندکی در نقل و انتقالات انجام داد و اکثر خرید ها با روش قرضی+حق خرید صورت گرفتند، با تراز منفی پنجره خود را بسته است تا همچنان زیر ذره بین یوفا قرار داشته باشد. گفته شده که استیون انزونزی بجای باکایوکو و آنتونی مارسیال بجای کاستیخو گزینه های اول میلان بودند که به دلیل شرایط فرپلی مالی، به گزینه های جایگزین روی آوردند. از این رو انتقاد از مدیریت جدید بابت نخریدن گزینه های بهتر منصفانه نیست و طبق اعلام نشریات مختلف از جمله گاتزتا، نمره میلان در نقل و انتقالات ۸از۱۰ بوده که با توجه به زمان کم و بودجه بسیار اندک تیم، نمره ای بسیار خوب محسوب میشود.
♦️معمای گتوزو؛ چرا عدم نتیجه گیری در فصل کنونی فاجعه نیست؟♦️
مدیریت جدید ترجیح داد به گتوزو اطمینان کند. در زمان اندک باقی مانده به شروع فصل و با در دسترس نبودن گزینه های بزرگ، ماندن گتوزو قابل توجیه بود. رینو تقریبا به دلایلی مشابه با چیزی که مونتلا را در میلان ابقا کرد، ماندنی شد. کسب عملکرد نسبتا مطلوب در بدو ورود که منجر به سهمیه لیگ اروپا شد. اما سوال اینجاست که گتوزو به سرنوشت فصلِ دوم مونتلا دچار میشود؟ جواب احتمالا منفیست. گتوزو نتنها ترکیب اصلی اش دچار تغییرات بنیادی نشده، بلکه نسبت به سال گذشته فوق ستاره ای مانند ایگوایین را در ترکیبش میبیند که توانایی رقم زدن تفاوت ها را دارد. هنوز برای پاسخ به اینکه آیا گتوزو توانایی کسب سهمیه لیگ قهرمانان، با وجود رقابت شدیدی که امسال بوجود آمده را دارد یا نه، زود است. حتی با وجود بی تجربگی و نداشتن پلن بی در دیدار برابر ناپولی که منجر به از دست رفتن پیروزی دو گله شد، برای قضاوت گتوزو باید تا اواسط نیم فصل اول و دیدن بازی های بیشتر صبر کرد. سوالی که پیش میآید این است که مدیریت جدید میتوانست مربی بزرگی استخدام کند؟ شایعات حضور آنتونیو کنته در میلان شنیده میشد و همچنان نیز به گوش میرسد. کنته در تابستان، پیش از اینکه جداییش از چلسی قطعی شود، پیشنهاد رئال مادرید را رد کرد تا به قراردادش با باشگاه انگلیسی احترام گذاشته باشد، اما چلسی چند روز بعد او را برکنار کرد. کنته که شانس حضور در رئال را از دست داده بود، در صدد دریافت مطالباتش برآمد، چیزی حدود ۹ میلیون یورو، اما چلسی از پرداخت این رقم بدلایل مختلف سر باز زد. در واقع کنته میتوانست با دریافت بخشی از مبلغ ذکر شده، از چلسی جدا و راهی تیم دیگری شود، اما مشکلات او با مدیران چلسی بیش از اینکه بحث مالی باشد، حیثیتی شده بود و کنته اکنون میخواهد در دادگاه مطالباتش را بطور کامل دریافت کند. به همین دلیل بود که میلان نتوانست خیلی جدی به کنته فکر کند. با تمام این اوصاف، گتوزو شاید بهترین گزینه نباشد، اما کسب سهمیه با او غیرممکن نیست. پروژه میلانِ جدید برخلاف دوران چینی ها، قرار نیست با شکست احتمالی در فصل اول نابود شود. بلکعس، کار اصلی آن ها از فصل آینده شروع خواهد شد، ورای هر نتیجه ای که میلان در فصل کنونی کسب کند، آینده باشگاه با الیوت در مسیری درست قرار دارد.
-سعید سلطانی