اختصاصی طرفداری - از 6 مارس سال 1902 که تاریخ رسمی تاسیس باشگاه رئال مادرید به حساب می آید تا به الان (سال 2018) نزدیک به 116 سال می گذرد. 116 سالی که رئال را به موفق ترین تیم تاریخ فوتبال اسپانیا و همچنین بهترین تیم تاریخ فوتبال اروپا و جهان تبدیل نموده است. تیمی که همیشه در بالاترین سطح رقابت های باشگاهی در قاره سبز قرار داشته و هواداران لوس بلانکوس در گوشه و کنار دنیا به تیم پرافتخار خود به حق می بالند. از این رو قصد داریم تا در یادداشتی که در هشت بخش تقدیم شما عزیزان می شود به معرفی 70 ستاره و بازیکن برتر تاریخ این باشگاه بر اساس عملکرد فردی، تاثیرشان در افتخارات و عملکرد این تیم و نوستالژی و خاطرات هواداران رئال مادرید از این بازیکنان بپردازیم. بدون شک نظرها و معیارها در خصوص بهترین ها متفاوت بوده و این مطلب نیز بر اساس سلیقه شخصی نویسنده و دوستانی که بنده را در این زمینه یاری داده اند، تهیه شده است.
گفتنی است در بخش افتخارات، تنها دستاوردهای هر بازیکن با پیراهن رئال مادرید در کنار افتخارات ملی و فردی لحاظ شده و سایر افتخارات به دست آمده این بازیکنان در دیگر باشگاه ها به غیر از رئال مادرید، در این یادداشت منظور نشده است.
به دلیل حجم بالای مطالبِ قسمت پایانی اسطوره های رئال مادرید، این بخش در دو قسمت تقدیم شما عزیزان خواهد شد.
10. خوزه مارتینز سانچز «پیری» (1980-1964)
پیری هافبک افسانه ای رئال مادرید در دهه 60 و 70 میلادی بود که سمبل قدرت و افتخار در تاریخ این باشگاه محسوب می شود. وی با کسب 15 جام ارزشمند از جمله کسب 10 لالیگا، نامی جاودان برای خود در تاریخ لوس بلانکوس رقم زده است. خوزه مارتینز سانچز ملقب به پیری، متولد 11 مارس 1945 (اسفندماه 1323 شمسی) در سیوتا اسپانیاست. وی فوتبال خود را از باشگاه جوانان ایمپریو ریفِفین آغاز کرد و تا 18 سالگی در تیم های جوانان کوئتا و باشگاه اصلی اتلتیکو کوئتا نیز توپ می زد. در سال 1963، پیری به گرانادا پیوست و یک فصل در این تیم مشغول به بازی گشت. 21 بازی و 11 گل زده، سبب شد تا رئال مادرید به این هافبک فوق العاده، علاقه مند شده و در سال 1964 پیری به رئال مادرید ملحق شد.
رئال در دهه 60 میلادی در حال تغییر و تحول بود و عده ای از بازیکنان قدیمی، کفش های خود را آویخته بودند و تیم به نیروهای جدیدی نیاز داشت. بازیکنی به مانند گروسو جانشین فوق ستاره رئال مادرید، دی استفانو شده بود و بازیکنان جدید و البته کم نام و نشان دیگری نیز در پی جایگزینی با اسطوره های دهه 50 رئال مادرید بودند. پیری در سال 1964 و در سن 19 سالگی به رئال مادرید پیوست و بخشی از تیمی شد که به آن لقب yé-yé داده بودند. این تیم از 11 بازیکن اسپانیایی تشکیل می شد و بازوبند کاپیتانی رئال نیز بر بازوی فرانسیسکو خنتو بسته شده بود. اولین بازی این هافبک جوان برای رئال مادرید در بازی مهم ال کلاسیکو در تاریخ 8 نوامبر 1964 صورت پذیرفت.
وی به عنوان یار تعویضی جانشین فرانس پوشکاش شد و رئال آن بازی را با حساب 1-4 به سود خود به پایان رسانید. پیری در همان فصل اول حضورش توانست عنوان قهرمانی لالیگا را به دست آورد. حضور درخشان وی در خط هافبک و بعضا در خط دفاع، پیری را به یکی از اسطوره های رئال مادرید تبدیل کرد. این هافبک توانمند با پیراهن رئال مادرید در 561 دیدار رسمی به میدان رفته و موفق به زدن 172 گل نیز شده است. البته از این تعداد، 417 بازی در لالیگا بوده که این بازیکن در این رقابت ها توانسته 123 گل نیز به ثمر برساند. پیری یک بازیکن چند پسته محسوب می شد و با این که پست اصلی وی در خط هافبک بود ولی توانایی حضور در پست های متعددی از جمله دفاع و حمله را داشت. کسب 10 لالیگا، 1 جام باشگاه های اروپا به همراه 4 جام حذفی اسپانیا (کوپا دل ری) از افتخارات خوزه مارتینز سانچز در دوران 16 ساله حضورش در رئال مادرید بوده است.
پیری در سال 1980 از رئال مادرید جدا و به پوئبلا در کشور مکزیک پیوست و طی دو فصل حضور در پوئبلا در 55 بازی 18 گل به ثمر رساند و در سال 1982 بود که با پیراهن این تیم از فوتبال باشگاهی خداحافظی و بازنشسته شد. در عرصه ملی نیز، پیری 41 بار در بین سال های 1966 تا 1978 برای تیم ملی اسپانیا بازی كرد و موفق به زدن 16 گل شد. او سابقه حضور در جام جهانی های 1966 و 1978 را نیز داشته است. پیری بعد از اعلام بازنشستگی از دنیای فوتبال، در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد و پس از کسب مدرک دکتری به کادر پزشکی رئال مادرید ملحق شد و با عنوان پزشک با رئال مادرید همکاری می کرد.
افتخارات خوزه مارتینز سانچز «پیری» در رئال مادرید
قهرمانی در رقابت های لالیگا در 10 فصل 65-1964، 67-1966، 68-1967، 69-1968، 72-1971، 75-1974، 76-1975، 78-1977، 79-1978 و 80-1979
قهرمانی در جام حذفی اسپانیا (کوپا دل ری) در 4 فصل 70-1969، 74-1973، 75-1974 و 80-1979
قهرمانی در جام باشگاه های اروپا در فصل 66-1965
9. سرخیو راموس (2005 - تاکنون)
اجازه دهید شروع معرفی کاپیتان پرافتخار تیم ملی اسپانیا و باشگاه رئال مادرید را با گفته ای از کارلتو آغاز نمایم. کارلو آنچلوتی، سرمربی سابق رئال مادرید در مورد سرخیو می گوید:
برخی مدافعان تکنیک های خارق العاده و برخی توانایی دفاعی بی نظیر دارند؛ مثل کاناوارو که یارگیری فوق العاده ای داشت. برخی دیگر مانند بارسی می توانند تیم را هدایت کنند و بر دیگران تاثیر بگذارند. اما اگر همه این موضوعات را با هم جمع کنیم، سرخیو راموس کامل ترین مدافع است. سرخیو یک بخش از هرکدام از این توانایی ها را دارد؛ تکنیک، قدرت، شخصیت و رهبری.
بخش هفتم از معرفی اسطوره های رئال مادرید در طرفداری، اختصاص به یکی از پرافتخارترین و متعصب ترین کاپیتان های تاریخ لوس بلانکوس دارد. بازیکنی که ذره ذره وجود او، عشق به پیراهن رئال مادرید بوده و این را بارها و بارها در مستطیل سبز، به هواداران فوتبال ثابت کرده است.
سرخیو راموس گارسیا در 30 مارس 1986 (فروردین ماه 1365 شمسی) در محله کاماس شهر سویل چشم به جهان گشود. از سرخیو راموس به عنوان یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال یاد می کنند، به طوری که وی هشت بار در تیم منتخب فیفا، هفت بار در تیم منتخب یوفا و بارها و بارها در تیم منتخب لیگ قهرمانان اروپا قرار گرفته است. مدافعی که سابقه قهرمانی در تورنمنت های معتبر ملی و باشگاهی را در کارنامه افتخارات خود داشته و به عنوان بازیکن، به جام های با ارزشی در دنیای فوتبال دست یافته است. سرخیو فوتبالش را در زادگاهش و در رده های سنی باشگاه سویا آغاز کرد. در 17 سالگی به تیم دوم سویا ملحق شد و پس از یک فصل بازی، به تیم اصلی راه پیدا کرد. اولین بازی راموس در لالیگا، در تاریخ اول فوریه 2004 و بازی برابر دپورتیوو لاکرونیا صورت پذیرفت که وی در دقیقه 64 به جای «فرانسیسکو گایاردو» در ترکیب سویا قرار گرفت. بازی که البته با شکست 1-0 این تیم برابر دپورتیوو لاکرونیا پایان پذیرفت.
در یک فصل بازی برای سویا، راموس در 42 بازی برای این تیم به میدان رفت و موفق به زدن 3 گل نیز شد. در پایان فصل 05-2004، سویا به رتبه ششم لالیگا دست یافت و راهی جام یوفا شد. این مدافع گلزن در سال 2005 مورد توجه رئال مادرید قرار گرفت و فلورنتینو پرز ریاست باشگاه، سرخیو راموس را با مبلغ 27 میلیون یورو که یک رکورد برای بازیکن جوان در اسپانیا قلمداد می شد، به خدمت گرفت. او تنها بازیکن اسپانیایی بود که در دوره اول ریاست پرز خریداری شد. سرخیو راموس شماره 4 این تیم را در رئال می پوشید که تا قبل از آن، بر تن فرناندو هیرو کاپیتان سابق و پرافتخار این باشگاه بود. گویی راموس نیز راه شماره 4 پیشین رئال مادرید را برگزیده بود؛ چرا که وی نیز به مانند هیرو، یکی از گلزن ترین مدافعان تاریخ فوتبال در رقابت های باشگاهی به حساب می آید. راموس اولین گلش را برای رئال مادرید در 6 دسامبر 2005 و در باخت 2 بر 1 به المپیاکوس در لیگ قهرمانان اروپا به ثمر رساند.
در فصل اول حضور در رئال، راموس در پست دفاع وسط به میدان می رفت؛ هر چند در برخی از موارد خاص نیز وی به عنوان هافبک دفاعی نیز به کار گمارده می شد. راموس اولین جام خود در رئال مادرید را در فصل دوم حضورش و در سی امین قهرمانی این تیم در لالیگا جشن گرفت. بازی های خوب این مدافع در ترکیب رئال مادرید، در فصل بعد از آن نیز ادامه پیدا کرد و در 4 می 2008 و در بازی برابر اوساسونا، راموس در دقیقه 89 گل پیروزی بخش رئال مادرید را به ثمر رساند تا باعث شود وی به دومین لالیگای متوالی خود و رئال مادرید نیز فاتح سی و یکمین لالیگای تاریخش شود. این بازیکن در چهار سال اولش حضورش در مادرید 24 گل به ثمر رساند که آماری فوق العاده برای یک مدافع به شمار می آید. در شروع فصل 10-2009 سرخیو راموس به عنوان یکی از چهار کاپیتان لوس بلانکوس انتخاب شد و با مصدومیت په په دوباره به قلب دفاع رئال بازگشت.
راموس در 21 فوریه 2010، دویستمین بازی رسمی اش را برای مادریدی ها در مقابل ویارئال انجام داد. برای سرخیو این فصل دارای اتفاقات تلخ، شیرین و عجیبی در نوع خودش همراه بود. در باخت 5 بر 0 مقابل بارسلونا، راموس ابتدا از پشت، مسی را زد و بعد از آن کارلوس پویول را هل داد و داور اخراجش کرد. بعد از این اتفاق راموس با رکورد کارت های قرمز هیرو، البته با تعداد بازی های به مراتب کمتر، برابری کرد. دیگر اتفاق مهم آن فصل پیروزی 1 بر 0 مقابل بارسلونا در ورزشگاه مستایا در چارچوب فینال جام حذفی اسپانیا بود. اما اتفاق عجیب بعد از این بازی اتفاق افتاد؛ راموس زمانی که بر بام اتوبوس تیم حضور داشت و جام را بالای سر برده بود، به ناگهان جام از دستش افتاد و به زیر اتوبوس رفت و آسیب دید. سرخیو راموس به دلیل سبک بازی محکمش در دفاع رئال مادرید، مدافعی خشن محسوب می شود. این بازیکن تا دسامبر 2017 که آخرین کارت قرمزش را در بازی برابر اتلتیکو بیلبائو در رقابت های لالیگا دریافت کرد و از زمین بازی اخراج شد، در طول دوران ورزشی اش، 24 بار با کارت قرمز داوران مواجه شده است.
از این تعداد کارت قرمز، 19 مورد مربوط به رقابت های لالیگا، 3 کارت قرمز مربوط به لیگ قهرمانان اروپا و 2 مورد باقیمانده نیز به رقابت های حذفی اسپانیا تعلق داشته است. راموس بیشتر از هر بازیکنی با کارت زرد داوران نیز روبرو شده است. راموس در رقابت های لالیگا 171 بار، در لیگ قهرمانان اروپا 36 بار و در تیم ملی اسپانیا نیز 20 بار کارت زرد گرفته است و اگر مسابقات و جام های دیگر را نیز به حساب بیاوریم، راموس در طول عمر ورزشی اش تاکنون 274 بار کارت زرد گرفته است. سرخیو راموس در 12 جولای 2011 قراردادش را با رئال مادرید تا سال 2017 تمدید کرد. در این فصل نیز، خاطرات تلخ حذف از لیگ قهرمانان برای او و هواداران رئال مادرید تکرار شد و راموس مانند هر 7 سال گذشته در این جام بدشانسی آورد در بازی بایرن در نیمه نهایی در ضربات پنالتی، پنالتی تیمش را از دست داد تا رئال مادرید باز هم ناکامی دیگری را در این رقابت ها تجربه نماید.
البته در آن بازی به غیر از راموس، کریستیانو رونالدو و کاکا نیز پنالتی های خود را از دست دادند تا شب تلخ رئال مادرید در برنابئو تکمیل گردد. حذف رئال مادرید و از دست دادن این پنالتی، باعث شد تا برخی از هواداران او را برای مدتی سرزنش کنند. ولی این پایان ماجرا برای سرخیو و رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا نبود. در آوریل 2014 در نیمه نهایی لیگ قهرمانان دو گل به بایرن مونیخ زد و انتقامش را از باواریایی ها گرفت و تیمش را به فینال این مسابقات رساند. راموس اما کار اصلی را در تاریخ 24 می در فینال مقابل اتلتیکو مادرید انجام داد. رئال مادرید تا دقیقه 90 با نتیجه 1 بر 0 از اتلتیکو عقب بود. داور 5 دقیقه وقت اضافه گرفت و اتلتیکویی ها اعتراض کردند. درست چند ثانیه قبل از سوت پایان بازی، راموس به مانند یک ناجی در دقیقه 93 و دقیق تر بگویم در «92:48» گل تساوی رئال را به ثمر رساند تا آن دیدار به وقت های اضافه برود. در نهایت رئال آن بازی را 4-1 برد و دسیما را از آن خود کرد و برای دهمین بار فاتح لیگ قهرمانان شد.
از آن زمان، گل های دقایق و ثانیه های پایانی راموس برای رئال مادرید رنگ و بوی دیگری برای هواداران رئال پیدا کرد، به طوری که هواداران به خاطر گل های دقایق واپسین وی، به او لقب «راموس تایم» را دادند. در 17 آگوست 2015 و زمانی که شایعاتی مبنی بر انتقالش به منچستر یونایتد به گوش می رسید، قراردادش را تا سال 2020 با باشگاه رئال مادرید تمدید کرد. در همین فصل با رفتن کاسیاس از رئال ، راموس کاپیتان اول باشگاه شد. راموس با آمدن زیدان به یکی از مردان قابل اعتماد این سرمربی دوست داشتنی تبدیل شد و سه قهرمانی دیگر اروپا را نیز به عنوان کاپیتان تیم، بالای سر برد. راموس تا قبل از شروع فصل 19-2018 موفق یه کسب 19 جام با ارزش در رئال مادرید شده است. او هم چنین تاکنون در 567 بازی رسمی برای رئال مادرید به میدان رفت و موفق به زدن 75 گل نیز شده است. این آمار گلزنی درصورتی رقم خورده که پست این بازیکن دفاع وسط و یا دفاع راست بوده است.
در عرصه ملی نیز، سرخیو اندکی قبل از پیوستن به رئال مادرید، به تیم ملی اسپانیا نیز راه پیدا کرد و تاکنون (سال 2018) نزدیک به 156 بازی ملی انجام داده و 13 گل نیز به ثمر رسانده است. اولین بازی ملی این مدافع اسپانیایی در 26 مارس 2005 و یک بازی دوستانه در برابر تیم ملی چین رخ داد که اسپانیا با نتیجه 0-3 این حریف آسیایی خود را شکست داد. اولین بازی ملی راموس در 18 سال 361 روزگی وی انجام شد که او را به جوان ترین بازیکنی تبدیل کرد که در 55 سال گذشته برای تیم ملی به میدان رفته است. البته این رکورد بعدها توسط «سسک فابرگاس» شکسته شد. در 12 اکتبر 2006 دو گل نخست خودش را برای اسپانیا در مقابل سن مارینو به ثمر رساند و بعد از بازنشستگی میشل سالگادو، به گزینه اول سمت راستِ خط دفاع لاروخا تبدیل گشت. اولین تورنمنت ملی و معتبر راموس، جام جهانی 2006 در کشور آلمان بود که این مدافع در 20 سالگی در ترکیب تیم ملی اسپانیا در این رقابت های مهم حضور یافت. هر چند اسپانیا در مرحله یک هشتم پایانی با شکست 3-1 برابر فرانسه، فینالیست آن دوره، وداع تلخی با رقابت های جام جهانی داشت.
راموس بازیکن پرافتخاری در تیم ملی اسپانیا شناخته می شود و با تیم ملی موفق شده به دو قهرمانی در رقابت های یورو در سال های 2008 و 2012 و مهم تر از آن، قهرمانی در رقابت های جام جهانی در سال 2010 را تجربه نماید. سرخیو راموس را می توان به عنوان یکی از سه مدافع برتر جهان به حساب آورد. یکی از خصوصیات بارز وی قدرت سر زنی در دفاع و حمله است. بسیاری از مدافعان بلند قامت و سرزن جهان از رویارویی با وی وحشت دارند. راموس در سپتامبر 2012 با «پیلار روبیو» مجری، خبرنگار و مدل اسپانیایی ازدواج کرد. آنها سه پسر به نامهای جونیور، مارکو و آلخاندرو دارند. سرخیو عاشق این است که وقت خود را با خانواده و دوستانش در سویا بگذراند. فوتبال ممکن که تمام زندگی باشد اما او از بازی تنیس وگلف نیز لذت می برد. سرخیو هم چنین دارای دو برادر بوده و علاقه زیادی به گاوبازی دارد. راموس عاشق اسب ها نیز بوده و اسب های بومی آندلس را پرورش می دهد و دوست دارد در مزرعه ای که این حیوانات را نگه داری می کند، دوری بزند و از زندگی لذت ببرد.
افتخارات سرخیو راموس در رئال مادرید
قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در چهار فصل 14-2013، 16-2015، 17-2016 و 18-2017
قهرمانی در رقابت های لالیگا در چهار فصل 07-2006، 08-2007، 12-2011 و 17-2016
قهرمانی در سوپرجام اروپا در سال های 2014، 2016 و 2017
قهرمانی در جام حذفی اسپانیا (کوپا دل ری) در فصل های 11-2010 و 14-2013
قهرمانی در سوپر جام باشگاه های اسپانیا در سال های 2008، 2012 و 2017
قهرمانی در جام باشگاه های جهان در سال های 2014، 2016 و 2017
افتخارات فردی و ملی سرخیو راموس
قهرمانی در جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی به همراه تیم ملی اسپانیا
قهرمانی در جام ملت های اروپا در سال های 2008 و 2012 به همراه تیم ملی اسپانیا
قهرمانی در رقابت های زیر 19 سال اروپا در سال 2004 به همراه تیم جوانان اسپانیا
کسب جایزه بیشترین پیشرفت در لالیگا در سال 2005
قرارگیری در تیم منتخب فیفا در سال های 2008، 2011، 2012، 2013، 2014، 2015، 2016 و 2017
قرارگیری در تیم منتخب یوفا در سال های 2008، 2012، 2013، 2014، 2015، 2016 و 2017
قرارگیری در تیم منتخب جام جهانی 2010
قرارگیری در تیم منتخب جام ملت های اروپا در سال 2012
کسب عنوان بهترین مدافع لالیگا در فصل های 12-2011، 13-2012، 14-2013 و 15-2014
قرارگیری در تیم منتخب لیگ قهرمانان اروپا در فصل های 14-2013، 16-2015، 17-2016 و 18-2017
قرارگیری در تیم منتخب لالیگا در فصل 16-2015
کسب جایزه بهترین مدافع اروپا در سال 2017
قرارگیری در ترکیب تیم منتخب یوفا در فصل های 08-2007، 12-2011، 15-2014 و 17-2016 از نگاه ESM
8. فرانس پوشکاش (1966-1958)
در مجارستان کمونیستی آن زمان به او لقب «سرگرد تیزپا» را داده بودند. آلفردو دی استفانو فوق ستاره رئال مادرید و هم بازی پوشکاش در مورد او، توصیف جالبی دارد؛ «او به جای پاهایش، دست داشت». هنگامی که فرانس پوشکاش در سال 2006 و در سن 79 سالگی چشم از جهان فرو بست، مجارستان در سوگ از دست دادن یک قهرمان ملی گریست. در هنگام مراسم وی در مجارستان، عزای عمومی و تعطیل رسمی اعلام شد که نشان از علاقه هموطنانش به «اوکچی» داشت که در مجارستان معنی «برادر کوچکتر» را می دهد. پوشکاش در واقع شناخته شده ترین مجارستانی تاریخ بود و در هنگام بازی هایش در دهه 50 و 60 میلادی هر وقت اسمی از کشور مجارستان به گوش می رسید، پوشکاش اولین نامی بود که به یاد هر شخصی می آمد. فرانس پوشکاش متولد 2 آوریل 1927 (فروردین ماه 1306 شمسی) در کیس پست، روستایی در حومه بوداپست است. وقتی که ده ساله بود، پدرش سِر فرانس نام خانوادگی شان را به پوشکاش تغییر داد. تیم محبوبش آرسنال بود و در شروع فوتبالش بازیکنان محبوبش «تد دریک» و «ریکاردو زامورا» بودند. پوشکاش فوتبال حرفه ای خود را با تیم «آث کیس پست» آغاز کرد.
جایی که پدرش نیز قبلا در آن توپ می زد و در آن زمان مربی آن تیم بود. پوشکاش برای این که بتواند قانون حداقل سن 12 سال را دور بزند، با هویت جعلی «میکولوس کواش» شروع به بازی کرد. پوشکاش سیر صعودی خود را از باشگاه کیس پست و از سال 1943 شروع کرد. در سال 1949 این باشگاه به مالکیت وزارت دفاع مجارستان درآمد و به «هونود» تغییر نام داد. به این ترتیب هونود، تبدیل به باشگاه رسمی ارتش مجارستان شد. پس از این تغییر نام، برای تشکر از تمام بازیکنان هونود، به هر بازیکن باشگاه درجههای نظامی دادند که پوشکاش هم در این میان، درجه سرگردی گرفت و از همان زمان، به خاطر سرعت زیادی که فرانس داشت، به او لقب galloping major یا سرگرد تیزپا را دادند. به مدد بازی های درخشان پوشکاش در هونود، این باشگاه توانست به مقام قهرمانی لیگ مجارستان برسد و برترین تیم این کشور لقب بگیرد. در سالیان بعد نیز بازیکنان سرشناس دیگری هم چون سلطان ژیبور و ساندرو کوچیس نیز به این تیم ملحق شدند.
از آن جا که در تیم خود از همه جوان تر و کوچک تر بود، همبازیهایش به او لقب «اوکچی» دادند که به معنای «برادر کوچک» بود. فرانس به هونود کمک کرد تا پنج بار فاتح لیگ سراسری این کشور شود و هم چنین وی در سال های 1948، 1950، 1951 و 1953 به ترتیب با 50، 31، 25 و 27 گل، توانست برترین گلزن لیگ مجارستان شده و در سال 1948 نیز برترین گلزن اروپا شود. پوشکاش از اندام چندان متناسبی برخوردار نبود. او قدی کوتاه داشت و کمی چاق به نظر میرسید. در زدن ضربات هوایی با سر ضعیف بود. ولی شوتهای سرکش و مهارنشدنی او با پای چپ، در دل هر دروازهبانی هراس میافکند. افزون بر آن شم گلزنی بسیار بالایی داشت و در محوطهی جریمه همیشه دقیقا آنجایی بود که میبایست باشد. در سال 1945 به تیم ملی مجارستان دعوت شد و به همراه این تیم به افتخارات بالایی در دنیای فوتبال رسید. در مجارستان و اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 میلادی، نسلی از بهترین فوتبالیست های این کشور به وجود آمدند که به «نسل طلایی» معروف بودند و تبدیل به یکی از ابرقدرت های فوتبال جهان شده بودند. همین بس که نسل طلایی مجارستان در فاصله ماه می سال 1950 تا جولای 1954 یعنی بازی فینال جام جهانی در سوئیس، مجموعا 32 بار به میدان رفتند و از هیچ حریفی هم شکست نخوردند.
این تیم قدرتمند در سال 1952 با شکست 0-2 یوگسلاوی توانست قهرمان المپیک شود و دو سال بعد فقط معجزه برن بود که مانع از قهرمانی آن ها در جام جهانی 1954 سوئیس شد. آلمان غربی که 8 گل از این تیم وحشتناک در مرحله گروهی دریافت کرده بود، در بازی فینال نیز مجددا رودروی این تیم فوق العاده قرار گرفته بودند. اگر چه پوشکاش در این بازی با کمک پزشکان و داروهای مسکن در میدان حاضر بود، ولی پوشکاش همیشگی نبود. با این همه گل اول بازی را او به ثمر رساند. هنگامی که مجارستان 2-0 پیش افتاد، همه بازی را تمام شده تلقی میکردند. ولی تیم ملی آلمان با روحیه جنگندگی خود توانست با سه گل نتیجه را بهسود خود تغییر دهد. یک دقیقه مانده به پایان بازی پوشکاش با زدن یک گل دیگر نتیجهی بازی را به تساوی کشاند، ولی داور انگلیسی این گل را آفساید و مردود اعلام کرد. سوت پایان بازی زده شد و در آخر این آلمان ها بودند که زهر خودشان را به پوشکاش و هم تیمی هایش ریختند و در یک فینال رویایی با نتیجه 2-3 مجارستان را شکست دادند تا به اولین قهرمانی جهان خود در این رقابت ها برسند.
البته اگر باز هم می خواهید از تیم رویایی پوشکاش و دوستان بشنوید، باید گذری به یک سال قبل از جام جهانی سوئیس و سال 1953 داشته باشیم. در این سال بازی بین دوستانه ای بین مجارستان و انگلیس در ورزشگاه ومبلی انجام شد. دلیل برگزاری این بازی این بود که مطبوعات غربی و به خصوص نشریات بریتانیایی، به قهرمانی مجارستان در المپیک هلسینکی به دیده تردید می نگریستند و معتقد بودند که قهرمانی این تیم در آن المپیک فاقد ارزش بوده است. به همین خاطر بازی با تیم ملی انگلیس دارای اهمیت فوق العاده ای برای مجارها بود و این بازی توجه تمام دنیا را معطوف به خودش کرد. کمتر از 30 دقیقه از سوت شروع بازی نگذشته بود که پوشکاش، مجارستان را 4-1 جلو انداخت. در نهایت با دو گل دیگر که یکی از آن ها با پاس خلاقانه پوشکاش شکل گرفت، مجارستان این بازی را در خانه انگلیس با نتیجه 6-3 برد. این اولین شکست انگلیس تا آن سال در مقابل یک تیم غیر بریتانیایی در ومبلی بود. «ناندور هیده گوتی» در این بازی هت تریک کرد ولی همگان اذعان داشتند، ستاره این بازی شخص دیگری بود و آن شخص، فرانس پوشکاش بود.
در ملاقات بعدی مجارها انگلستان را 7 بر 1 در بوداپست درهم کوبیدند؛ جایی که انگلیس سنگین ترین شکست تاریخ ملی اش را تجربه کرد. پوشکاش در هر کدام از این دو بازی، دو بار موفق به گلزنی شد. فوتبالی که مجارها بازی می کردند، فوتبالی بود که 20 سال به فوتبال هلندی معروف شد. در سال 1953 آن ها قهرمان اروپای مرکزی شدند. مجارستان قهرمانی را با 11 امتیاز ازآن خود کرد. پوشکاش این تورنمنت را با 10 گل به پایان برد و بهترین گلزن آن بازی ها شد و در بازی برابر ایتالیا که در استادیوم المپیک رم بود، ایتالیا 3-0 مغلوب شد که در آن بازی هم پوشکاش دو بار گلزنی کرد. در سال 1956 قیامی مردمی علیه دیکتاتوری کمونیستی در مجارستان روی داد که چند ماه ادامه داشت. در جریان این قیام، تیم هونود بوداپست به همراه ستارگان خود و در راس آنان پوشکاش، برای چند بازی دوستانه در سفر اسپانیا بود. این تیم به دلیل ناآرامیها در مجارستان، به کشور بازنگشت و برای برگزاری مسابقات دوستانه دیگری رهسپار کشورهای مختلف جهان شد. پس از سرکوب این قیام ها به دست ارتش شوروی، پوشکاش و دیگر هم تیمی های وی تصمیم گرفتند که در کشورهای غربی بمانند.
دی استفانو، پاکو خنتو و فرانس پوشکاش در کنار یکدیگر
در پی این تصمیم، فدراسیون فوتبال مجارستان از فیفا درخواست کرد که پوشکاش و دیگر بازیکنان متمرد را مجازات کند. فیفا با این درخواست موافقت کرد و پوشکاش و دیگران به مدت 18 ماه از شرکت در میدانهای بازی محروم شدند. این تصمیم به منزلهی فروپاشی کامل «نسل طلایی» فوتبال مجارستان بود. تیم ملی این کشور بعدها دیگر هرگز نتوانست آن موفقیتها را تکرار کند. فرانس پوشکاش در عرصه ملی بازیکن بسیار پرافتخاری بوده و برای تیم ملی مجارستان در 85 بازی ملی موفق به زدن 84 گل شده است. از وی به عنوان عنوان بهترین گلزن قرن بیستم یاد می کنند. پوشکاش در رده ملی پس از «علی دایی» و «کریستیانو رونالدو» و بالاتر از «پله» در رده سوم برترین گلزنان ملی تاریخ فوتبال قرار دارد. پس از پایان دوره محرومیت، بسیاری از باشگاههای پرآوازه ایتالیایی و اسپانیایی در پی جذب پوشکاش بودند. سرانجام پوشکاش در سال 1958 و در سن 31 سالگی به تیم پرافتخار رئال مادرید پیوست که تا آن زمان سه بار قهرمان جام باشگاههای اروپا شده بود. دومین دوره درخشش این مهاجم افسانه ای پس از بازی های خوبش در تیم ملی مجارستان، این بار در باشگاه رئال مادرید آغاز شده بود.
پوشکاش در کنار آلفردو دیاستفانو ستاره بزرگ آرژانتینی در خط حمله رئال مادرید قرار گرفت. این خط آتش دو نفره، این باشگاه را به افتخارات بزرگی رساند. این تیم توانست با پوشکاش سه بار دیگر جام قهرمانی باشگاههای اروپا را کسب کند. افزون بر آن، پوشکاش به همراه رئال پنج بار قهرمان لالیگا شد. یکی از بازی های درخشان و خاطره ساز این مهاجم مجاری در فینال جام باشگاه های اروپا در سال 1960 و برابر تیم آلمانی آینتراخت فرانکفورت رقم خورد. در ان فینال رئال مادرید با نتیجه 3-7 برا این تیم آلمانی غلبه کرد و به پنجمین قهرمانی خود در این رقابت ها دست یافت. پوشکاش به تنهایی در این فینال برای رئال مادرید، 4 گل به ثمر رساند و سه گل دیگر نیز توسط زوج او در خط حمله تیم، آلفردو دی استفانو زده شد. این اسطوره رئال مادرید در سال 1963 و در هر دو ال کلاسیکوی رفت و برگشت، مقابل بارسلونا موفق به هت تریک شد و بیش از پیش خود را در دل هواداران لوس بلانکوس جای داد. فرانس پوشکاش در مجموع چهار بار عنوان برترین گلزن لالیگا را از آن خود کرد و جایزه پیچیچی را کسب نمود.
این مهاجم افسانه ای در هشت فصل حضورش در رئال مادرید، در 262 بازی با پیراهن این تیم در رقابت های رسمی به میدان رفته و موفق به زدن 242 گل شده است. از این تعداد، پوشکاش در رقابت های لالیگا 180 بازی انجام داده و 156 گل نیز به ثمر رسانده است. ضمن اینکه او برای رئال مادرید 39 بازی در رقابت های اروپایی به میدان رفته و موفق به زدن 35 گل شده است. آمار سرگرد تیزپا در رئال مادرید فوق العاده بود و باعث شد، پوشکاش در رئال مادرید نیز شکوه دوران ملی خود در مجارستان و باشگاه سابقش هونود را به خوبی تکرار نماید. این نابغه گلزنی سرانجام در سال 1966 و در سن 39 سالگی با پیراهن رئال مادرید، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. بعد از بازنشستگی به عنوان بازیکن، پوشکاش رو به مربی گری آورد و تیم هایی از قاره های مختلف اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، آفریقا، آسیا و استرالیا را هدایت کرد. نقطه اوج مربی گری پوشکاش هدایت تیم «پاناتینایکوس» و بردن این تیم به فینال جام باشگاه های اروپا در سال 1971 بود. این برای اولین بار در طول تاریخ بود که یک تیم باشگاهی یونانی به فینال یک رقابت اروپایی در آن سال ها می رسید.
در مرحله رفت بازی نیمه نهایی و در یک بازی دراماتیک، آن ها 4-1 مغلوب ستاره سرخ بلگراد شدند، اما در بازی برگشت در خانه 0-3 برنده شدند و با احتساب گل زده در خانه حریف، به فینال را یافتند . فینال در استادیوم ومبلی انجام می شد و پوشکاش پس از سال ها به ومبلی بازگشت. پاناتینایکوس چند موقعیت گل داشت اما همه آنها را از دست داد و 2-0 مغلوب یوهان کرایف آژاکسی شد. پوشکاش در طول پنج سال حضورش در این تیم یونانی دو بار قهرمانی یونان را برد. موفقیت های او در یونان موجب شد که هواداران پاناتینایکوس او را مربی محبوب خود بنامند. البته پوشکاش به مانند دوران بازیگری اش نتوانست توفیق آن چنانی در زمینه مربی گری در جهان فوتبال به دست آورد. سرانجام این مهاجم افسانه ای قرن بیستم در تاریخ 17 نوامبر 2006 (آبان ماه 1385) در بوداپست، به علت عارضه قلبی، عروقی و مشکلات تنفسی در سن 79 سالگی درگذشت. در تاریخ 20 اکتبر 2009 توسط «سپ بلاتر» رئیس کل فیفا جایزه ای برای اهدا به زننده (زن یا مرد) بهترین گل (زیباترین و قابل توجه ترین) سال جهان، تعیین گردید. نام این جایزه به افتخار فرانس پوشکاش، جایزه پوشکاش نامیده می شود.
افتخارات فرانس پوشکاش در رئال مادرید
قهرمانی در جام باشگاه های اروپا در سه فصل 59-1958، 60-1959 و 66-1965
قهرمانی در رقابت های لالیگا در پنج فصل 61-1960، 62-1961، 63-1962، 64-1963 و 65-1964
قهرمانی در جام حذفی اسپانیا (کوپا دل ری) در فصل 62-1961
قهرمانی در جام بین قاره ای در سال 1960
افتخارات فردی و ملی فرانس پوشکاش
کسب عنوان بهترین مهاجم قرن بیستم از نگاه سایت آمار و ارقام فیفا
قهرمانی در المپیک 1952 هلسینکی به همراه تیم ملی مجارستان
نایب قهرمانی در جام جهانی 1954 سوئیس به همراه تیم ملی مجارستان
قهرمانی در رقابت های کشورهای اروپای مرکزی در سال 1953 به همراه تیم ملی مجارستان
نفر دوم کسب توپ طلای جهان در سال 1960 به همراه رئال مادرید
نفر سوم رده بندی بهترین گلزنان تاریخ مسابقات ملی با 84 گل زده
برنده توپ طلای جام جهانی 1954 سوئیس
کسب عنوان بهترین فوتبالیست مجارستان در سال 1950
آقای گل رقابت های کشورهای اروپای مرکزی با 10 گل زده
آقای گل لیگ مجارستان در سال های 1948، 1950، 1951 و 1953
آقای گل رقابت های لالیگا در سال های 1960، 1961، 1963 و 1964
کسب عنوان بهترین بازیکن جهان در سال 1953 از نگاه ورلد ساکر
قرارگیری در تیم منتخب فیفا در سال های 1960، 1961، 1962 و 1963
قرارگیری در تیم منتخب جام جهانی 1954 سوئیس
برترین گلزن سال اروپا در سال 1948 به همراه تیم باشگاهی هونود
نایب قهرمانی با تیم پاناتینایکوس در جام باشگاه های اروپا در سال 1971 به عنوان سرمربی این تیم
قرارگیری در فهرست فیفا 100 توسط پله
7. خوانیتو (1987-1977)
دقیقه 7 هر بازی رئال مادرید، لحظه ای خاص در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو است. اولتراسور های رئال مادرید در این دقیقه، یکصدا نام یک بازیکن بزرگ و خاطره ساز را فریاد می زنند: «ای یا، ای یا، ای یا … خوانیتو ماراویا». صحبت در مورد یکی از محبوب ترین شماره هفت های تاریخ رئال مادرید است. صحبت از خوانیتوی فقید است. خوان گومز گونزالس که عموما با نام خوانیتو شناخته می شود، متولد 10 نوامبر 1954 (آبان ماه 1333 شمسی) در فوئنگیرولا در ایالت مالاگای اسپانیاست. این مهاجم سابقه بازی در تیم هایی هم چون اتلتیکو مادرید، بورخوس، رئال مادرید و مالاگا را دارا بوده است. خوانیتو پیش از آن که در 1972 راهی اتلتیکو مادرید شود، در جوانی در تیم فوئنگیرولا بازی می کرد.
در اولین بازی اش برای اتلتیکو دو گل زد اما دچار شکستگی پا شد و نتوانست به درخشش در این تیم ادامه دهد و به همین دلیل، راهی بورخوس شد و در فصل 76-1975 با این تیم دسته دوم اسپانیا را برد. در سال 1976 او اولین بازی لالیگایش را با بورخوس برابر اسپانیول انجام داد که این بازی را بورخوس با نتیجه 2-1 برد و در همین فصل، توسط «دون بالون» عنوان برترین بازیکن فوتبال اسپانیا را دریافت کرد. خوانیتو در زمان نوجوانی ساراگوسا را دوست داشت اما بعدها عاشق رئال مادرید شد و پوشیدن پیراهن سپید رئال به رویای او تبدیل شد. پس از درخشش در بورخوس، سیل پیشنهاد ها به سویش روانه شد، اما خوانیتو جوابش فقط و فقط نه بود. جدا مانده اتلتیکو مادرید در انتظار دشمن اتلتیکو بود. او به همه جواب منفی داد و منتظر رئال ماند.
سرانجام آسمان را لمس کرد و در روزی که به رئال مادرید پیوست، گفت:
بازی برای رئال مادرید مانند لمس آسمان است. رئال مادرید همیشه انتخاب اول من به عنوان تیم است و مادرید همیشه شهر مورد علاقه من خواهد بود. تیمی مثل رئال مادرید، تیم تعصب و تکنیک است. شاید با داشتن یکی از این دو مورد در باشگاه حفظ شوی ولی در تاریخ باشگاه نه.
خوانیتو به آرزوی قلبی خود که حضور در جمع سپیدپوشان رئال مادرید بود، در سال 1977 دست یافت و به این تیم پیوست. حضور خوانیتو در کنار بازیکنانی هم چون اولی اشتیلیکه، سانتیانا، دل بوسکه و کاماچو باعث شده بود تا رئال مادرید در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی تیمی قدرتمند و زهرداری در رقابت های لالیگا و قاره سبز به حساب آید. خوانیتو این شماره 7 دوست داشتنی تاریخ، اسطوره تعصب و پادشاه تکنیک و هوش بود.
مردی شکست ناپذیر که نا امیدی در فرهنگ لغات او جایی نداشت. خوانیتو همواره چه در زمان بازیگری و چه هم اکنون که فقط یاد او با مادریدیستایی هاست، همیشه محبوب هواداران بوده است. روح او همواره پیش از بازی هایی که رئال نیاز به بازگشت بزرگ دارد، صدا زده می شود؛ چرا که تمام بازگشت های بزرگ، زمانی رخ می داد که او با پیراهن سپید مادرید در زمین حاضر می شد. یکی از این بازگشت های بزرگ برابر سلتیک در مرحله یک چهارم نهایی جام یوفا در فصل 80-1979 بود که رئال مادرید در گلاسکو 2-0 شکست خورد اما در بازی برگشت خوانیتو با سه گل تیم را به بازی بازگرداند، در حالی که هیچ کس فکر نمی کرد که این تیم راهی نیمه نهایی شود. خوانیتو 121 گل برای رئال مادرید در 401 بازی رسمی به ثمر رسانده است که اگر بخواهیم در این تعداد بازی و گل ها ریز شویم، باید گفت که از این تعداد او 287 بازی را در رقابت های لالیگا انجام داده و 85 گل نیز با پیراهن رئال در این مسابقات زده است.
این مهاجم گلزن در فصل 84-1983 با 17 گل توانست عنوان پیچیچی را از آن خود سازد. در رقابت های اروپایی نیز، خوانیتو در 55 بازی موفق به زدن 17 گل شده است. 10 جام با ارزش از جمله پنج لالیگا، دو جام یوفا، دو جام حذفی اسپانیا و یک لیگ کاپ، ماحصل حضور ده ساله این مهاجم اسپانیایی در رئال مادرید بوده است. سال آخر حضور این اسطوره لوس بلانکوس برایش به تلخی تمام شد. در بازی رئال مادرید و بایرن مونیخ در سال 1978، او پس از چند درگیری، وقتی لوتار ماتئوس در یک صحنه به زمین افتاد، خوانتیو به جای توپ به صورت ماتئوس ضربه زد. خوانیتو از آن بازی اخراج و محروم شد و با تلخی از رئال مادرید خداحافظی کرد. هر چند بعدها برای عذرخواهی از ماتئوس، خوانیتو شمشیر و شنل گاو بازیش را به وی تقدیم نمود. بعد از این اتفاق خوانیتو اعلام کرد که دیگر لیاقت پوشیدن پیراهن رئال مادرید را ندارد. بعد از ترک رئال، خوانتیو برای مالاگا دو فصل بازی کرد و سپس در 1989 بازنشسته شد. او سپس کار به عنوان مربی «مِریدا» را در فصل 92-1991 آغاز کرد.
خوانیتو همچنین در 34 بازی برای تیم ملی اسپانیا به میدان رفته و 8 گل نیز به ثمر رسانده است. او بین سال های 1978 تا 1982 در تیم ملی اسپانیا حاضر بود و در یورو 1980 هم حضور داشت. او در بازی برابر یوگسلاوی در جام جهانی 1982 ضربه پنالتی خود را به گل تبدیل کرد تا اسپانیا با حساب 1-2 برابر این تیم قدرتمند پیروز شده و در مرحله بعدی جام جهانی حاضر باشد. خوانیتو در فصل اول شروع کارش به عنوان سرمربی مریدا پس از بازنشستگیش از فوتبال، در سال 1992 پس از مشاهده بازی رئال و تورینو در جام یوفا، در یک تصادف جاده ای در مریدا و در حالی که تنها 37 سال سن داشت، کشته شد و رئال و هواداران رئال را تنها گذاشت. هر چند هواداران و به خصوص اولتراسورهای رئال مادرید معتقد هستند که روح خوانیتو هر زمان که رئال نیازمند کمک باشد در ورزشگاه حاضر می شود و به کمک این تیم می آید.
پی نوشت نویسنده: یادداشت ستارگان رئال مادرید که در هشت بخش خدمت شما عزیزان ارائه می گردد، تقدیم به شماره 7 فقید رئال مادرید، خوان گومز گونزالس (خوانیتو) می شود.
افتخارات خوانیتو در رئال مادرید
قهرمانی در رقابت های لالیگا در پنج فصل 78-1977، 79-1978، 80-1979، 86-1985 و 87-1986
قهرمانی در رقابت های جام یوفا در فصل های 85-1984 و 86-1985
قهرمانی در جام حذفی اسپانیا (کوپا دل ری) در فصل های 80-1979 و 82-1981
قهرمانی در رقابت های لیگ کاپ در سال 1985
افتخارات فردی خوانیتو
کسب جایزه دون بالون یا بهترین بازیکن لالیگا در فصل 77-1976 به همراه تیم بورخوس
کسب جایزه پیچیچی یا آقای گلی لالیگا در فصل 84-1983 به همراه رئال مادرید
6. زین الدین زیدان (2006-2001)
هنگامی که رافا بنیتز پس از تساوی رئال در برابر والنسیا از مقامش برکنار گردید و زیدان جایگزین او شد، شاید خوش بین ترین طرفداران رئال مادرید نیز فکر نمی کردند، تیمی که پس از بارسلونا و با 4 امتیاز اختلاف نسبت به اتلتیکو مادرید در رده سوم جدول جای گرفته بود، ال کلاسیکو را 4-0 به رقیب دیرینه واگذار کرده و هر هفته هوادارانش را بیش از پیش ناامید می کرد، با اسطوره فرانسوی خود، سه بار متوالی قهرمانی در رقابت لیگ قهرمانان اروپا را تجربه نماید. زیدان حتی به این هم بسنده نکرد و تیم تحت هدایتش را در فصل 17-2016 به دو قهرمانی در اروپا و لالیگا رساند تا رئال پس از 59 سال به دوگانه برسد. پس از قهرمانی در ورزشگاه میلنیوم کاردیف و زمانی که بازیکنان رئال مادرید در وسط زمین در حال خوشحالی بعد از قهرمانی بودند، زیدان به آرامی در کنار همسرش ایستاده بود و آنها را تماشا میکرد. خودش میگوید: «نکته کلیدی این است که این بازیکنان به شکل عجیبی با هم به خوبی کنار میآیند».
چیزی که زیدان، چه در زمان بازیش و چه در زمان سرمربی گری در رئال مادرید، همیشه در وجودش بود، فقط و فقط ایمان بود. ایمانی که در کمتر از سه فصل هدایت رئال نیز، به شاگردانش تزریق کرده بود. این مقدمه، فقط بخش کوچکی از زندگی شخصی است که دنیای فوتبال، بیش از دو دهه است که با نام و خاطرات او عجین شده است. زین الدین زیدان ملقب به «زیزو» متولد 23 ژوئن 1972 (تیرماه 1351 شمسی) در مارسی فرانسه است. زیدان از والدینی الجزایری در مارسی به دنیا آمده و پنجمین فرزند خانواده است. پدر و مادرش، اسماعیل و ملیکه نام داشتند و نسبشان به روستایی در الجزایر برمیگشت. زیدان خیلی زود و از 9 سالگی جذب باشگاه «یواس سن هنری» در حومه مارسی شد و بعد از گذراندن دورهای در آکادمی المپیک توسط «ژان وارود» برای بازی در باشگاه کن انتخاب شد. به دلیل استعداد فوق العاده ای که از خود نشان می داد، در کن ماندنی شد و اولین بازی خود را در لوشامپیونه با این تیم در هفده سالگی و سال 1989 انجام داد.
زیدان در اولین فصلش در کن، توانست با این تیم راهی مسابقات جام یوفا شود. پس از سه فصل بازی در کن، زیزو در سال 1992 راهی تیم بوردو شد و چهار فصل در این تیم توپ زد. در بوردو، زیدان در سال 1995 قهرمان جام اینترتوتو و در فصل 96-1995 نایب قهرمان جام یوفا شد. زیزو در این تیم با «لیزارازو» و «کریستوف دوگاری» هم بازی شد که این سه نفر با هم در جام جهانی 1998 و در بوردو به یک نماد تبدیل شدند. شاید برایتان جالب باشد بدانید که لقب زیزو را در واقع هواداران باشگاه بوردو بر روی ستاره خود نهاده بودند. زیدان در بوردو و در سال 1994 به تیم ملی فرانسه دعوت شد و در 17 آگوست 1994 در برابر جمهوری چک، اولین بازی ملی خود را انجام داد. او در دقیقه 63 هنگامی که فرانسه 2 بر 0 عقب بود، وارد زمین شد و با به ثمررساندن 2 گل، بازی را به تساوی کشاند. در چهار فصل بازی برای بوردو، زیزو در 157 بازی لیگ فرانسه شرکت داشت و 32 گل به ثمر رساند. وی پس از چهار سال بازی در بوردو، در سال 1996 با مبلغ سه میلیون دلار به یوونتوس ایتالیا پیوست.
در یوونتوس او تحت مربیگری «مارچلو لیپی» در کنار ستارگانی هم چون دیدیه دشان، الساندرو دل پیرو و ادگار داویدز به یکی از اصلیترین ستارههای این تیم تبدیل شد. زیدان در تیم مارچلو لیپی با بازیسازی های فوق العاده اش در فصل 97-1996 با یوونتوس قهرمان سری آ شد و دیدار جام بین قاره ای برابر ریورپلاته را نیز با یووه 1-0 برد. او هم چنین به فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 1997 راه یافت که در این سال یووه 3-1 مغلوب بوروسیا دورتموند شد. در فصل دوم حضور در یوونتوس، زیدان موفق شد 7 گل برای این تیم در سری آ به ثمر برساند تا فاتح دومین اسکودتو خود در این تیم شود. زیدان در فصل 98-1997 برای دومین بار به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید که به مانند سال قبل، طعم تلخ شکست در مسابقه پایانی را، این بار مقابل رئال مادرید یوپ هاینکس چشید و باز هم در حسرت قهرمانی در این تورنمنت مهم باقی ماند. هر چند سال 1998 به گونه ای دیگر و بهترین شکل ممکن برای زیزو ادامه یافت.
در سال 1998 و در کشورش، زیدان و فرانسه برای اولین بار فاتح جام جهانی شدند و ستاره بازی فینال بدون هیچ شک و شبه ای، این بازیکن الجزایری الاصل تیم ملی فرانسه بود. هر چند زیدان خاطرات تلخی نیز از این جام جهانی در ذهن و یادش باقی مانده است. در دومین بازی فرانسه در رقابت های گروهی و در پیروزی 4-0 برابر عربستان سعودی، زیدان با کارت قرمز داور مواجه شد و دو بازی محروم گشت. او در این بازی به «فواد امین» بازیکن عربستان لگد زد، هرچند بعدها اظهار داشت که امین به او اهانت کرده است. بعد از پیروزی در ضربات پنالتی برابر ایتالیا، او در فینال جام جهانی دو گل با ضربه سر برابر برزیل به ثمر رساند تا این تیم با نتیجه ی 3-0 فاتح جام جهانی 1998 شود. بازی های بسیار خوب زیزو در سال 1998، باعث شد که او اولین و تنها توپ طلای جهان خود را در این سال دریافت نماید. دو سال پس از فتح جام جهانی و در رقابت های جام ملت های اروپا در سال 2000 که به میزبانی مشترک کشورهای بلژیک و هلند برگزار می شد، زیدان با بازی های خوب خودش، فرانسه را به فینال این رقابت ها رساند.
او در مقابل اسپانیا در یک چهارم نهایی یک کاشته زیبا به ثمر رساند و در نیمه نهایی هم با یک ضربه ی پنالتی برابر پرتغال و گل طلایی، باعث شد تا فرانسه در ظرف دو سال، به دو فینال مهم و معتبر جهان برسد. فرانسه در فینال با پیروزی برابر ایتالیا، قهرمان یورو شد تا پس از آلمان غربی، دومین تیمی باشد که در طول دو سال هم فاتح جام جهانی و هم جام ملت های اروپا شده باشد. گفتنی است آلمان غربی در طی سال های 1972 و 1974 به ترتیب قهرمان جام ملت های اروپا و جام جهانی شده بود. به رقابت های باشگاهی برمی گردیم، جایی که زین الدین زیدان در 5 فصل حضورش در یوونتوس در 209 بازی با پیراهن این تیم به میدان رفت و موفق به زدن 31 گل نیز شد. در سال 2001 زیدان در یکی از مشهورترین نقل و انتقالات تاریخ فوتبال به رئال مادرید پیوست. رقم این انتقال، 74 میلیون یورو بود که تا آن زمان در تاریخ فوتبال بیسابقه بود و حتی تا چندین سال بعد هم هیچ بازیکنی با این مبلغ هنگفت، به باشگاهی دیگر منتقل نشد.
زیدان در همان فصل اول حضورش در مادرید، کار نیمه تمام خود که همان قهرمانی در چمپیونز لیگ بود را با بهترین شکل ممکن با رئال مادرید به سرانجام رساند. در 15 می 2002 و در وزشگاه همپدِن پارک گلاسکو، زیدان در دقیقه 45 گل دوم رئال مادرید مقابل بایرن لورکوزن را به ثمر رساند تا علاوه بر اینکه یکی از زیباترین گل های تاریخ رقابت های لیگ قهرمانان اروپا به نام او به ثبت رسید، باعث شد تا رئال مادرید برای نهمین بار فاتح این رقابت ها شود. روبرتو کارلوس به سولاری و سولاری دوباره، توپ را به روبرتو میسپارد. روبرتو کارلوس نیز با ظرافت تمام از آسمان توپ را به روی پاهای زیزو می اندازد تا در مقابل چشمان بهت زده «میشائیل بالاک» زیزو گل پیروزی بخش رئال مادرید را روانه دروازه لورکوزن کند. در فصل بعد، رئال مادرید سوپرجام اروپا و سوپرجام اسپانیا را برد و زیدان به عنوان برترین بازیکن سال جهان در سال 2003 برای سومین بار برگزیده شد تا در این عرصه با رونالدو نازاریو برابر شود.
قبل از آن نیز، این اسطوره فرانسوی ها در سال های 1998 و 2000 عنوان بهترین بازیکن جهان را کسب نموده بود که این دو عنوان وی در یوونتوس اتفاق افتاده بود. زیدان اولین و آخرین هت تریک خود در رئال مادرید را در پیروزی 4-2 برابر سویا انجام داد. آخرین سال بازیگری زیزو چندان با خاطرات خوشی برای وی همراه نبود. او با رئال خیلی زود از جام پادشاهی به مربی گری «رومن لوپز کارو» و چمپیونزلیگ به مربی گری «واندرلی لوکزامبورگو» کنار رفت و فصل را با 12 امتیاز اختلاف نسبت به بارسلونا در رتبه دوم به پایان رساند. در 7 می 2006 زیدان رسما اعلام کرد که پس از رقابت های جام جهانی 2006 بازنشسته خواهد شد. آخرین بازی او با رئال مادرید با گلزنی در تساوی 3-3 برابر ویارئال همراه بود . هم تیمی های زیدان در این بازی با پوشیدن پیراهن هایی که در کنار لوگوی رئال مادرید «زیدان 2006-2001» نوشته بود، از او یاد کردند. 80 هزار هوادار رئال مادرید یکصدا به تشویق او پرداختند و با بنرهایی با این جمله «متشکریم برای جادویت» از زحمات اسطوره فرانسوی خود قدردانی کردند.
لحظاتی احساسی و باشکوه که زیزو با چشمانی اشک بار از هواداران لوس بلانکوس و سانتیاگو برنابئو خداحافظی کرد. زیدان در جام جهانی 2006 برای سومین بار پیاپی در ترکیب تیم ملی فرانسه در رقابت های جام جهانی ظاهر شد و این بار بازوبند کاپیتانی را بر بازو داشت. او در هر دو بازی اول، مقابل سوئیس و کره جنوبی، کارت زرد گرفت و از بازی سوم محروم شد. در یک هشتم پایانی و بازی برابر اسپانیا، او به ترکیب تیم بازگشت و با یک گل و یک پاس گل نقش مهمی در صعود تیمش به یک چهارم نهایی داشت. در یک چهارم نهایی، فرانسه در بازی حساسی مقابل برزیل، مدافع عنوان قهرمانی، قرار گرفت. این تکرار فینال جام جهانی 1998 و به نوعی انتقام برزیلی ها از زیزو بود. فرانسه با تک گل «تیری هانری» این بازی بزرگ را به سود خود به پایان برد و پا به نیمه نهایی و بازی مقابل پرتغال گذاشت. آن ها با یک نتیجه مشابه 1-0 پرتغالی ها را نیز از پیش رو برداشتند و به فینال جام جهانی رسیدند. در 9 جولای 2006 بازی نهایی بین فرانسه و ایتالیا برگزار شد و زیدان نیز به عنوان کاپیتان فرانسه به میدان آمد.
این آخرین بازی تاریخ زندگی ورزشی او بود. او در دقیقه 7 از روی نقطه پنالتی برای فرانسه گل زد تا به همراه پله، واوا و پل برایتنر یکی از چهار بازیکنی باشد که در دو فینال جام جهانی گل زدهاند. بازی در وقت معمولی 1-1 مساوی شد و کار به وقت اضافه کشید. زیدان در وقت اضافه اول می توانست با ضربه سر دروازه را باز کند اما بوفون ضربه او را به خوبی مهار کرد. دقیقه 110 این بازی، که میرفت آخرین بازی زیدان باشد، به یکی از جنجالیترین صحنههای تاریخ فوتبال در جهان تبدیل گشت. زیدان پس از برخورد با ماتراتزی در فینال جام جهانی از زمین بازی اخراج شد که پس از دیدار، رسانه ها در پی آن بودند که چه حرفی از ماتراتزی، زیدان را تا این حد خشمگین کرده است و او را مجبور کرده است تا با ضربه سر به سینه ی ماتراتزی بزند. این صحنه توسط داور چهارم «لوئیز مدینا کانتالخو» رصد شده بود و خود «هوراسیو الیزوندو» آرژانتینی، داور این بازی آن صحنه را ندیده بود.
صحنه های تلویزیونی اثبات کرد که ماتراتزی به زیدان توهین لفظی کرده است. رسانه های انگلیسی در مطالب خود به آنچه ماتراتزی گفته بود پرداختند. روزنامه «تایمز» نوشت که ماتراتزی زیدان را «فرزند تروریست فاحشه» خطاب کرده است. زیدان در اولین اظهار نظرها در این باره گفت که اگر یک بار دیگر در چنین شرایطی قرار بگیرد کار خود را تکرار می کند و توهین به خواهر و مادر او چنین واکنشی را در پی داشته است. ماتراتزی در مورد این اتفاق چندین سال بعد در مصاحبه ای با نشریه اِکیپ گفت:
آنچه من به زیدان گفتم در خصوص خواهرش بود و نه مادرش. مادر من وقتی که تنها 15سال سن داشتم فوت شد؛ بنابراین من هیچ وقت به مادر او دشنام نمی دادم. هرگز نفهمیدم چرا آن اتفاق تا بدین حد، حالت زشتی به خودش گرفت. تنها چیزی که من از آن روز به خاطر می آورم گل هایی بود که به ثمر رساندم.
به هر حال با اخراج زیزو، فرانسه ده نفره به بازی ادامه داد و در ضربات پنالتی مغلوب ایتالیا شد. با وجود حرکت جنجالی و اخراج زیدان در فینال، او عنوان بهترین بازیکن جام جهانی 2006 را از آن خود کرد تا کلکسیون افتخارات بینظیرش کامل شده باشد.
پس از بازنشستگی از فوتبال، زیدان از سال 2014 در تیم رئال مادرید کاستیا به مربی گری روی آورد. در ژانویه 2016 رافائل بنیتز پس از 7 ماه از سمت خود به عنوان سرمربی رئال مادرید برکنار شد و زین الدین زیدان هدایت رئال مادرید را به عهده گرفت. تنها پس از پنج ماه از آغاز حضور زیدان بر روی نیمکت مربی گری رئال مادرید، وی توانست برای مادریدیها یازدهمین عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را به ارمغان بیاورد. افتخارات زیزو در رئال مادرید نیز هم چنان در سال های بعد نیز ادامه داشت و این اسطوره رئال مادرید، توانست دو بار دیگر و در سال های 2017 و 2018 قهرمانی در این رقابت ها را تکرار نموده و به یک رکورد خارق العاده دست یابد. وی همچنین به عنوان سرمربی رئال مادرید در فصل 17-2016 توانست رئال را پس از 59 سال به یک دوگانه اروپایی-لالیگایی برساند. زیدان در پایان فصل 18-2017 از هدایت رئال مادرید استعفا داد و شوک بزرگی را به هواداران این تیم وارد نمود. زیدان در سال 1993 با «ورونیک»، مدل اسپانیایی، ازدواج کرد. آنها چهار پسر به نامهای انزو، لوکا، تئو و الیاس دارند که انزو سابقه بازی در تیم های دوم و سوم رئال مادرید و یک بازی در جام حذفی در فصل 17-2016 برای تیم اصلی رئال را در کارنامه خود داشته است.
افتخارات زین الدین زیدان در رئال مادرید (بازیکن)
قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در فصل 02-2001
قهرمانی در رقابت های لالیگا در فصل 03-2002
قهرمانی در سوپرجام اروپا در سال 2002
قهرمانی در سوپرجام اسپانیا در سال های 2001 و 2003
قهرمانی در جام بین قاره ای در سال 2002
افتخارات زین الدین زیدان در رئال مادرید (سرمربی)
قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در سه فصل متوالی 16-2015، 17-2016 و 18-2017
قهرمانی در رقابت های لالیگا در فصل 17-2016
قهرمانی در سوپرجام اسپانیا در سال 2017
قهرمانی در سوپرجام اروپا در سال های 2016 و 2017
قهرمانی در جام باشگاه های جهان در سال های 2016 و 2017
افتخارات فردی و ملی زین الدین زیدان
قهرمانی در جام جهانی 1998 فرانسه به همراه تیم ملی فرانسه
قهرمانی در جام ملت های اروپا 2000 به همراه تیم ملی فرانسه
نایب قهرمانی در جام جهانی 2006 آلمان به همراه تیم ملی فرانسه
برنده توپ طلای اروپا و جهان در سال 1998
کسب عنوان مرد سال فوتبال جهان در سال های 1998، 2000 و 2003
بهترین بازیکن لوشامپیونه در فصل های 94-1993 و 96-1995
بهترین بازیکن خارجی سری آ در فصل های 97-1996 و 01-2000
نفر سوم کسب توپ طلای جهان در سال 1997 و 2002 به همراه یوونتوس
قرارگیری در تیم منتخب جام جهانی در سال های 1998 و 2006
بهترین بازیکن جام جهانی 1998 از نگاه سایت ورلد ساکر
قرارگیری در بین 100 فوتبالیست برتر قرن بیستم در سال 1999
قرارگیری در تیم منتخب جام ملت های اروپا در سال های 2000 و 2004
کسب عنوان بهترین فوتبالیست سری آ ایتالیا در فصل 01-2000
بهترین بازیکن لیگ قهرمانان اروپا در سال 2002 به همراه رئال مادرید
بهترین بازیکن خارجی لالیگا در فصل 02-2001 به همراه رئال مادرید
قرارگیری در تیم منتخب تمام دوران رئال مادرید در سال 2012
بهترین سرمربی لالیگا در ماه های: آوریل 2016 و می 2017
بهترین سرمربی فوتبال دنیا از نگاه فرانس فوتبال در سال های 2016 و 2017
قرارگیری در تیم منتخب لالیگا به عنوان سرمربی در فصل 17-2016
بهترین سرمربی جهان از نگاه فیفا در سال 2017
قرارگیری در فهرست فیفا 100 توسط پله
بخش اول معرفی 70 ستاره تاریخ باشگاه رئال مادرید
بخش دوم معرفی 70 ستاره تاریخ باشگاه رئال مادرید
بخش سوم معرفی 70 ستاره تاریخ باشگاه رئال مادرید
بخش چهارم معرفی 70 ستاره تاریخ باشگاه رئال مادرید
بخش پنجم معرفی 70 ستاره تاریخ باشگاه رئال مادرید
بخش ششم معرفی 70 ستاره تاریخ باشگاه رئال مادرید