مطلب ارسالی کاربران
کاپیتان در خانه ...
بالاخره اتفاقی که همه مون مدت ها منتظرش بودیم به وقوع پیوست و کاپیتان ابدی ، و محبوب ترین همیشه به تیمش برگشت ...
تیتر شوکه کننده و دل نشین بود : ... مالدینی به خانه برگشت ...
اول باید دست و صورت بشوییم که باورمان شود ... خواب نیستیم یعنی ... بعد از 9 سال دوری از عشق همیشگی اش و همیشگی مان برگشته بود ...
یعنی می توانستیم بعد مدت ها دوباره آسوده خیال از بابت امنیت تیم محبوبمان سر بر بالین بگذاریم ...
دیگر نگرانی از بابت آینده تاریک و مبهم جایی ندارد ، وقتی در دستان امن پادشاه هستیم ...
موسسه الیوت از همان گام های ابتدایی تفاوت خود را با اواخر دوران برلوسکونی و دوران چینی ها نشان داد ، با تصمیم های اصولی اش ، با قدرت چانه زنی بالا برای لغو محرومیت از لیگ اروپا ، با قدرت مذاکره قوی در نقل و انتقالات و ...
دو اقدام الیوت اما برگ برنده ها و شاید بتوان گفت مهمترین اثرات آنهاست ...
ابتدا استخدام مدیر بسیارقوی و کارکشته ای چون لئوناردو ( علی رغم حواشی بچه گانه کورواسود که جز مصیبت احتمالا سودی برای تیم نداشته اند ... ) ... که همین ابتدا با حرکات معقول و اصولی و منظم خود نشان گر تفاوت معنی دار خود با تمامی هم پست های سابق خود در میلان و حتی بسیاری از هم پست های فعلی خود در بسیاری از تیم های خوب دنیا بود ، که اثرات حضور و حرکات لئوناردو که به نظر من در بلند مدت بسیار بسیار بیشتر دیده میشه ، رو بعدا جداگونه بررسی میکنم ...
در ادامه ، مهر تایید اصلی بر درستی و خوبی الیوت هرچند ، لئوناردو نبود !!! بله دوست لئوناردو ، هم تیمی لئوناردو و بله ، کاپیتان لئوناردو سورپرایز اصلی موسسه کارکشته و معتبر آمریکایی بود ... کسی که اگر در عصر یونان باستان متولد شده بود ، احتمالا خدای چندین و چند مورد میشد ... از وفاداری و کیفیت و جذابیت تا ....
بله پادشاه ابدی شیاطین به جهنم برگشته است ...
پائولو مالدینی بزرگ ...
که بعد از اتمام دوران فوتبالش علی رغم داشتن پیشنهاد های بسیار زیاد از انواع و اقسام تیم ها ( همچون دوران پر افتخار فوتبالش ) جمله بزرگی گفته بود : به دلیل وابستگی بینهایت به این رنگ ها ... تنها در باشگاه میلان فعالیت خواهم کرد .... و البته تیم ملی ایتالیا ...
با این اوصاف ، در این 9 سال نتوانسته بود در باشگاه مورد علاقه اش ، نه نه ، در خانه آبا و اجدادی اش ، کار بکند و حضور داشته باشد ... شاید این یکی از تلخ ترین و غیر قابل باور ترین طنز های فوتبال باشد ... باشد نه ، بالاخره میتوانیم بگوییم بود :))) ... و چقدر این تبدیل باشد به بود خوشایند است ...
مالدینی که با نوع مدیریت برلوسکونی مشکل بنیادی داشت و نمیتوانست در آن سیستم سنتی و معیوب کار کند ، پس معلوم بود شرایط حضورش در دوران برلو مهیا نیست ... با آمدن چینی ها بارقه های امید بین میلانی ها شکل گرفت که قرار است آقای تیم بالای سر تیم بیاید ... ولی برخلاف پیش بینی ها و امیدواری ها ، پیشنهاد چینی ها توسط مالدینی رد شد !!! مالدینی بعدا در مصاحبه ای دلایل رد پیشنهاد را تشریح می کند : عدم امکان ملاقات و صحبت مستقیم با مالکان باشگاه ، عدم اعتماد به چینی ها و پروژه آنها و مدیریت شان و هویت شان و ... ، و مهمتر از همه عدم داشتن نقش محوری و قدرت تصمیم گیری و تشریفاتی بودن پست پیشنهاد شده توسط چینی ها ... ؛ بعدها با نتایج و تصمیم ها و عواقب وحشتناک چینی همه پی به درایت پائولو بردند و متوجه شدند که حق با او بوده است ....
با توجه به این سابقه ، قبول پیشنهاد الیوت ، توسط مالدینی بیانگر اعتماد بالای او به آنها و داشتن نقش محوری و با قدرت تصمیم گیری اوست ... هرچند اسم نقش چندان دندان گیر نباشد ... که به دلیل نداشتن مدرک های خاص یوفا در زمینه مدیریت باشگاه هاست ...
برگشت مالدینی یعنی برگشت اعتبار ، برگشت اعتماد ، دست های امن ، سایه بالای سر ، آسودگی خیال ، تصمیم های عقلایی و ...
خوشحالی غیر قابل توصیف میلانی ها به هیچ وجه عجیب نیست ... من هم به عنوان یک عضو کوچک جامعه عظیم طرفداران میلان قائدتا در پوست خودم نمیگنجم ... خاصه اینکه همواره محبوب ترین بازیکن من بوده ، هست و خواهد بود ...
کاپیتان برگشته است ...
پادشاه برگشته است ...
مالدینی برگشته است ...
عشق ، برگشته است ...
.
.
.
پ.ن : عکس هم برای اهل دل و نکته سنجی :)))