اختصاصی طرفداری- وقتی لیونل مسی، آنخل دی ماریا و دیگر ملی پوشان آرژانتین برای جام جهانی 2014 برزیل می جنگیدند، جنگ به مراتب بزرگ تر و مهم تری در خیابان های بوینس آیرس در جریان بود. در ژوئن آن سال هزاران پوستر در معرض چشم ها قرار گرفت که یک انتخاب ساده را پیش پای آرژانتینی ها می گذاشت: یا سرزمین پدری، یا لاشخورها.
منظور از لاشخورها دقیقا گروه الیوت بود، شرکت هولدینگ آمریکایی ای که به امید دریافت جریمه کلان، جرقه جنگ اقتصادی بزرگی را در آرژانتین زده بود و روی آتش ها بنزین می ریخت. همین گروه که آقای سینگر بی ادعا و فروتن مدیرش بود، امروز مالک باشگاهی است که به لحاظ تاریخچه، برند، طرفداران و افتخارات، نه تنها کارنامه ضعیفی ندارد بلکه رستگاری در میلان می تواند نام شما را در تاریخ ثبت کند چرا که روسونری در چند وقت اخیر اوج بحران را نیز تجربه کرده است و یکی از تلخ ترین و تاریک ترین دوره های تاریخش را می گذراند. درهای سن سیرو را رو به شیاطین خوش فکری باز کرده اند که آمدن شان شاید به هیچ کس جز گروه اقتصادی خودشان و سهام داران نفعی نرساند.
مسئله کشمکش های چند ده ساله سینگر جمهوری خواه با آرژانتین فراتر از حدی است که بتوان در این یادداشت آن را جامع و کامل توضیح داد اما اگر به دنبال ریشه اش هستید باید به پایان سال 2001 برگردیم، جایی از تاریخ که آرژانتین شرایط سیاسی اسف بار و دیوانه واری را تجربه می کند: جامعه تقریبا سقوط کرده است، سرکوب های خونینی انجام شده و کشور در عرض دو هفته، پنج رییس جمهور به خود دیده است. در این شرایط وحشتناک، یک ابر سیاه بزرگ نیز آسمان فیروزه ای آرژانتین را نشانه گرفته است: میلیاردها دلار اوراق قرضه ی پرداخت نشده ی سرگردان.
چیزی که در چشم مردم آرژانتین درد و غذاب بود، برای الیوت سیبی طلایی و سفره ای پهن و آماده شد. آن همه اوراق قرضه سرگردان به سرعت تبدیل به اوراق قرضه ای شد که در امور مالی آن را اوراق قرضه بنجل می خوانند. این اوراق قرضه بنجل به دلیل غیرمحتمل بودن نقد شدن با قیمت کمی خریداری می شد.
این گروه در سال 1996 پروژه مشابهی را در پرو کلید زد. آن ها اوراقی به ارزش 7.3 میلیون پوند (چیزی حدود 11.5 میلیون دلار) را خریداری کردند و مدتی بعد در دادگاه پیروز شدند و درخواست دریافت کامل مقدار مبلغ اوراق را کردند که رقمی معادل 35 میلیون پوند (تقریبا 58 میلیون دلار) بود و این برای الیوتی ها برابر بود با تقریبا پانصد واحد سود در هر سنت! بعد از این که پل سینگر در حرکتی کاملا متهورانه جت شخصی رئیس جمهور سابق پرو (آلبرتو فوجیموری) را که درحال فرار بود مصادره کرد و شخص وی را به عنوان خون بها نگه داشت، پرویی ها مجبور شدند مبلغ را تمام و کمال پرداخت نمایند. پل سینگر برای آرژانتین نیز همین خواب را دیده بود.
پس از بحران سال 2001، یکی از صندوق های سرمایه گذاری زیرمجموعه الیوت با نام NML Capital اوراق قرضه بسیاری به ارزش تقریبی 117 میلیون دلار خریداری کرد و فورا آن ها را در دادگاه های زیادی در سراسر دنیا به اجرا گذاشت. وقتی رییس جمهور جدید آرژانتین در آن زمان (نستور کرشنر) و جانشین بعد از او (کریستینا فرناندز دو کرشنر) با تمام آن هایی که اوراق قرضه داشتند مذاکراتی برای بازسازی نحوه و مقدار پرداخت را آغاز کردند سینگر آمریکایی یکی از هفت درصد طلبکاری بود که حتی از جایش تکان نیز نخورد. پیشنهاد آرژانتینی ها چیزی حدود 30 سنت در هر دلار به ازای هر اوراق بود که توسط آن هفت درصد رد شد. مالک امروز میلان در ان زمان خواب تازه تری دیده بود و سلاح بهتری در اختیار داشت: توماس گریسا، قاضی نیویورکی پرونده که رای به پرداخت کامل مبلغ به همراه سود آن برپایه راه های قانونی سود یکسان داد؛ دقیقا شبیه به قماری که الیوت در پرو انجام داد و باعث پیروزی آن ها شد؛ رأیی که قاضی نیویورکی صادر کرد از یک سو، و عدم قبول و توافق و پایبندی آرژانتین به رای صادر شده از سوی دیگر، جرقه برای جنگ قانونی بزرگی بود که بیش از یک دهه به طول انجامیده است. پل سینگر به سرعت گروه ضربت آمریکایی در آرژانتین (AFTA) را پایه گذاری کرد که در حقیقت سازمانی غیر دولتی و مردم نهاد بود و هدفش این گونه تعریف شده بود: لابی شبانه روزی برای فشار آوردن به آرژانتین برای پرداخت مبلغ. این سازمان مردم نهاد حتی تاخت و تازها و انتقادهای آتشینی نسبت به فرناندز رییس جمهور وقت آرژانتین روانه کرد.
این سازمان حتی متهم شد که سیاست مداران مخالف دولت را از طریق سازمان های آزاد و مردم نهاد و موسسات غیر سودآور حمایت مالی می کند تا بدین شکل قدرت و توان دولت برای حل مشکلات را بگیرد. این گونه بود که پل سینگر در چشمان آرژانتینی ها به "لاشخور" و دیو بی شرفی تبدیل شد که از بدبختی های قبلی یک ملت ماهی های بزرگ می گیرد. در تمام این سال ها سینگر هیچوقت استعدادش در این مسئله را فراموش نکرد. در اکتبر سال 2012 ناو آرژانتینی لیبرتاد در بندر غنا طی حکمی قانونی به عنوان بخشی از قرض ها مصادره می شود. خدمه لیبرتاد را مجبور کردند تا سه هفته را در کشتی بگذرانند تا این که بحران به شرایط بدتری تبدیل شد. آن ها سپس به خاطر مسائل انسانی و حقوق بشری آزاد شدند.
کریستینا رئیس جمهور وقت آرژانتین واکنش تندی به این اتفاق داشت: "مادامی که من رئیس جمهور این ملت هستم، آن ها می توانند ناو را برای خودشان نگه دارند اما هیچ کس نمی تواند استقلال، شأن و شرف، و آزادی مردم مان را بگیرد."
سرانجام در دسامبر همان سال ناو لیبرتاد طی دستور مسقیم سازمان ملل آزاد گردید و آرژانتین پیروز ماجرا شد. این اما پایان کار آقای سینگر نبود. در سال 2014 و هنگامی چشم های همه ما به چمن طلسم شده بلوهوریزنته و ماراکانای برزیل دوخته شده بود، آتشی دیگر در سرزمین همسایه شعله ور می شد، یک آتش قدیمی، یک طاعون آشنا. قاضی گریسا طی حکمی اعلام کرد آرژانتین باید قرض خود را نسبت به سینگر ادا کند. با رئیس جمهور شدن مائوریتسیو ماکری در دسامبر 2015 برگ جدیدی در این کتاب سیاه باز شد. روسای جمهور پیشین او با چنگ و دندان مقابل سینگر و ادعاهایش جنگیده بودند اما ماکری بی نهایت به دنبال خلاص کردن مردم کشورش از شر عذاب اصلی آنان بود. ماکری تنها چند ماه پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری رقمی حدود 2.4 میلیارد دلار (1.5 میلیارد پوند) به سینگر پرداخت کرد، مبلغی که "بیست برابر" مقدار سرمایه گذاری اولیه بود.
در امور مالی و حقوقی چیزی را که مالک به دلایلی از جمله ورشکستگی، قرض وام های کلان و یا حتی قوانین و محدودیت های مالی، با قیمتی بسیار پایین به فروش می گذارد Distressed Asset می نامند و این گروه از دارایی ها، دقیقا همان کالاهای سرگردانی است که سینگر دورشان پرواز می کند. ریسک در این نوع اوراق و دارایی ها بسیار زیاد است اما سینگر سال ها صبر می کند و هر ماده و تبصره موجود در قوانین را به کار می گیرد اما تنها کاری که به آن علاقه ای ندارد تسلیم و بی خیال شدن است! اکنون پل سینگر یکی از قهرمان های وال استریت است. موسسه فورچن که خود یکی از "لاشخورترین" دیوهای این زمینه است در مورد سینگر می نویسد: "سینگر یکی از باهوش ترین و سرسخت ترین تاجرها در این شغل است."
میلان امروز عضوی از خانواده ای است که اوراق و سهام های زیادی در جای جای دنیا از جمله واتر استونز دارد. در سابقه این خانواده سرمایه گذاری در یکی از ابرقدرت های تکنولوژی دنیا (شرکت سامسونگ) نیز دیده می شود. دار و دسته ی آقای لی می تواند جدیدترین قربانی این خانواده باشد. ورود موسسات این چنینی پدیده جدیدی در فوتبال نیست چرا که مالکان چینی سابق میلان وام های کلانی از الیوت گرفتند اما در بازپرداخت آن به مشکل خوردند و نتیجه این شد که الیوت به عنوان غرامت و جریمه در تصاحب کردن آنچه مالک آن است درنگ نکرد، و این گونه میلان مالک جدیدش پل سینگر 73 ساله را شناخت.
ورود الیوت به میلان کاملا عکس آنچه هواداران ساده فکر می کردند عمل کرده است و خواهد کرد. مسئله ساده تر از این حرف هاست: الیوت به محض این که بداند فروش میلان سود سرشاری را نصیب خانواده می کند لحظه ای درنگ نخواهد کرد. با این حال الیوت برای سامان دادن به اوضاع و تلطیف شرایط و ترس ها، مبلغ 50 میلیون یورو را به حساب باشگاه واریز کرد تا میلان از لحاظ فعالیت در پنجره نقل و انتقالات دغدغه ای نداشته باشد. هرچند به نظر می رسد روسونری شاید مجبور به فروش دو یا سه بازیکن اصلی خود شود.
"با در دست گرفتن کنترل باشگاه، الیوت این آینده شفاف را برای میلان متصور است: ایجاد ثبات مالی و مدیریت بی نقص، دستیابی به بالاترین سطوح موفقیت بلند مدت برپایه توجه به ضروریات اساسی و حصول اطمینال از حمایت خوب مالی. مدل مدیریتی با دوامی به کار گرفته خواهد شد که به تمامی قوانین فیرپلی مالی یوفا احترام بگذارد. الیوت از این چالش استقبال می کند و از مسئولیت پذیری این موسسه بزرگ کمال تشکر را دارد. الیوت نه تنها به حمایت همه جانبه از باشگاه در این شرایط سخت افتخار می کند بلکه چالش دستیابی به اهداف بزرگ در آینده از طریق موفقیت در زمین توسط گتوزو و بازیکنان را می پسندد. الیوت در اولین قدم 50 میلیون یورو برای ثبات تراز مالی به حساب باشگاه واریز می کند و در نظر دارد طی واریزهای دیگر در آینده، پروسه بازسازیی و تبدیل میلان را به پیش ببرد."
این اولین واکنش الیوت به تصاحب میلان بود. سینگر و الیوت موفق شدند در قدم اول کمی از بدبختی های میلان را کم کنند. آن ها با توجه به تجربه ای که در بحث امور حقوقی و دادگاهی داشتند توانستند با مذاکره و ارائه مدارک محکمه پسند، پیروزی باشگاه را در فرجام خواهی نهایی دادگاه CAS به ارمغان بیاورند تا محرومیتی که یوفا به خاطر زیرپاگذاشتن قوانین فیرپلی مالی رسما به آن ها ابلاغ کرده بود، لغو شود. این اقدام با یک انقلاب مدیریتی نیز همراه شد. مارکو فاسونه مدیر اجرایی باشگاه و ماسیمیلیانو میرابلی مدیر ورزشی میلان جای خود را به اسکارونی و لئوناردو دادند.
با تمام این تفاسیر، ابرها و هاله های ابهام در خصوص آینده میلان همچنان روی آسمان سن سیرو جا خوش کرده اند. مدیریت الیوت باید به دقت در آینده مورد بررسی قرار گیرد چرا که یک نکته و علامت تعجب بزرگ در ابتدای راه خودنمایی می کند: آینده میلان هرچه که باشد و به هر صورتی که پیش برود، پل سینگر و الیوت بازنده ی بازی نخواهند بود، به هیچ وجه!