با تمام حسرت ها برای هواداران رئال اما دیگر قادر به دیدن کریستیانو در پیراهن پر زرق و برق رئال نخواهیم بود.مسیر جدیدی که رونالدو برگزیده ست چالش جدی برای او و برای رئال به وجود آورده است.حال به تمام سایه روشن های رفتن رونالدو در این مقاله میپردازیم:
1-عطش گلزنی
از حق نگذریم نبود رونالدو در سالیان اخیر در برخی از مسابقات رئال به خوبی نشان داد رئال ضعف زیادی در گلزنی دارد.بیل و بنزما در خیلی از بازی هایی که رونالدو نبود موفق نشدند انتظارات را برآورده کنند به جز مقطع کوتاهی که بیل در اوج آمادگی بود.رونالدو به صورت طبیعی بازیکنی است که عطش سیری ناپذیری در گلزنی دارد و همواره آمار او گواه این موضوع است اما سوالی که پیش می آید این است که چه کسی قرار است این خلا را در رئال پر کند؟در چند روز گذشته همواره خواندیم برخی از اسطوره های باشگاه از جذب ستارگانی چون ایکاردی و کین بیش از هازارد استقبال میکنند چون اکثر آن ها معتقدند که بنزما و بیل حداقل در زمینه ی به دوش کشیدن این بار موفق نخواهند بود و مادرید به یک ستاره ی گلزن احتیاج دارد.
2-آسسنسیو و ایسکو و دوستان!
واقعا دروغ است اگر بگوییم ایسکو و آسنسیو و ستارگان جوان دیگری مثل وینیسینوس از رفتن رونالدو ناراحت هستند.در واقع حالا آن ها فرصت ایده آلی میبینند تا توانایی های خودرا به نمایش در آورند و از زیر سایه ی همیشگی رونالدو رهایی یابند.نکته ی مثبت دیگر اما حضور لوپتگی اسپانیایی است که اعتقاد زیادی به بازیکنان جوان دارد و همواره در کارنامه او استفاده مدام از ستارگان جوان را میبینیم.
انگار حالا و با رفتن رونالدو بستری مناسب برای تبدیل شدن این بازیکان جوان به سوپراستارهای تیم مهیا شده که باید ببینیم از آن چگونه استفاده خواهند کرد.البته که نخریدن یک کهکشانی به عنوان جایگزین رونالدو هم میتواند نقش به سزایی در درخشش این ستاره ها داشته باشد که باید دید پرز چه تصمیمی اتخاذ میکند.خرید یک کهکشانی یا اعتماد به بازیکنان جوان تیم!
3-سیستم جدید
این واقعیت که در بارسا و رئال تلاش بازیکنان دو تیم این است که تا حد امکان توپ را به رونالدو و مسی برسانند و هدف اول آن ها وقتی توپ به آن ها میرسد این است کتفان ناپذیر است اما سوال اینجاست که وقتی این ستارگان نباشند چه اتفاقی می افتد؟شاید با خودتان بگویید همه توپ ها به بیل یا بنزما میرسد اما این موضو بعید به نظر میرسد.رونالدو و مسی به دلیل جایگاه ویژه شان در فوتبال و تیم باشگاهی خود دست مربی را در خیلی موارد بسته میگذاشتند چرا که به قول معروف سیستم و ایده های مربیان در این دو تیم همواره بر محور این دو ستاره کلیدی بوده ولی حالا وقت تغییر در یکی از این دو تیم رسیده است و باید ببینیم ایده ای لوپتگی در نبود کریستیانو چگونه است.
نکته ی بعدی هم که در بالا هم ذکر شد این است که در طول سالیان اخیر همواره هدف توپ ها رونالدو بوده است و باید امیدوار بود که لوپتگی این موضوع را تغییر داده و هدفش ختم تمام توپ ها صرفا به یک نفر نباشد!
4-سود اقتصادی
رونالدو د سالیان اخیر به یک برند تبدیل شده بود یا به عبارتی به یک ماشین سود دهی در موارد تبلیغاتی و اردوها و البته نمی توان نادیده گرفت رونالدو همواره در سالیان اخیر در صدر پرفروش ترین پیراهن های باشگاه بوده است و حالا در نبود او دیگر خبری از موارد بالا هم نیست.
البته از حق نگذریم فروش یک بازیکن سی و سه ساله با این قیمت نجومی شاید حتی بیشتر از ماندن رونالدو برای باشگاه سودآور بود که البته باید دید پرز این پول را صرف خرید کهکشانی دیگری میکند یا خیر!
در بخش پایانی اما شاید بتوان رفتن رونالدو را به دوبخش برای پرز تقسیم کرد:
بخش اول که شامل این میشود که شاید خیلی ها بگویند رونالدو سی و سه ساله را با این رقم فروخت درحالیکه به مذاق خیلی ها خوش نیامده است.درواقع حتی وقت در بازار نگاه سطحی میندازیم و میبینیم پائولینیو با مبلغ در نزدیکی ها نصف مبلغ رونالدو به فروش رفته است شاید ا خودمان بگوییم پرز کریس را مفت فروخته است!!!
بخش دوم اما بازهم به رفتار نه چندان جالب پرز با اسطوره های باشگاه بر میگردد.رفتاری مشابهی که قبلا در قبال هیرو و رائول و همین چندسال پیش کاسیاس دیده بودیم.پرز که همیشه وعده میدهد اسطوره های تیم در مادرید بازنشسته میشوند اما همواره با رفتاری عجیب آن ها را بدون مراسم بدرقه مناسب فراری میدهد.اتفاقی که همیشه باالعکس و همیشه در بهترین حالت ممکن برای رقیب دیرینه شان اتفاق می افتد.