مطلب ارسالی کاربران
دن آرام
دن آرام!
پایان عصر تیکیتاکا
نویسنده : محمد جوادیفر خبرنگار
گریگوری شخصیتی شجاع، جنگاور و خستگیناپذیر است که در تمام رویدادهای بزرگ تاریخی زمانش حاضر شده است. او هرگز نمیداند با چه کسی میجنگد. آیا علیه آلمانها میجنگد یا علیه بلشویکها؟ در جستوجوی عدالت، گاهی با سرخها ارتباط برقرار میکند و گاهی به سراغ سفیدها میرود. این بنمایه رمان دن آرام اثر میخائیل شولوخوف نویسنده روس است. گریگوری انگار خود سن آندرس بود هنگامی که در میانه میدان نیوکمپ با همان آرامش ذاتی و پاسهای خطکشیشده سکوهای ملتهب را به تسخیر هنرنماییهای خود در میآورد. حالا ضدستاره به پایان جنگاوریها و مبارزات خود رسیده است. لوژنیکی مسکو آخرین آوردگاهی بود که اینیستای کبیر را در لباس لاروخا به خود میدید. تزارها این بار توانستند انتقام خود را از دن آرام بگیرند و پایان تلخی را برای آرامترین و کمحاشیهترین هافبک عصر حاضر رقم زنند. ولی او این تلخی را نیز در کمال آرامش و بدون هیاهو پذیرفت. همه پس از حذف اسپانیا از جامجهانی، از پایان عصر تیکیتاکا صحبت میکردند. آنجا که ماتادورها بیش از 1000 بار به یکدیگر پاس دادند ولی در نهایت این سختکوشی روسها بود که طرف برنده را مشخص کرد. شاید اوج برانگیختگی احساسات و عواطف اینیستا به فینال جامجهانی سال 2010 بر میگردد. آنجا که بعد از به ثمر رساندن گل دقیقه 116 در فینال و برابر هلند پیراهن خود را از تن درآورد تا به یاد همبازی فقید خود او را در جشن قهرمانی جهان شریک کند.
جادوگر فصل بعد در سرزمین ساموراییها توپ خواهد زد و باشگاه ویسل کوبه ژاپن مقصد آینده آندرس اینیستا خواهد بود. او با اسپانیا هم قهرمان جهان شد و هم قهرمان اروپا. با بارسلونا جامی در عرصه باشگاهی باقی نماند که دستان آندرس به آن نرسد. ولی شاید جهان فوتبال یک حسرت همیشگی را تا ابد به همراه خود داشته باشد و آن چیزی نیست جز آنکه او در دوگانه مسی - رونالدو هیچگاه نتوانست توپ طلای دنیا و جایزه بهترین بازیکن دنیا را کسب کند.