اختصاصی طرفداری - لهستان
تیم ملی لهستان شبیه یک جفت غواص (نوعی پرنده آبزی) است که من زمانی در خانه نگهداری می کردم. آنها قبل از سال 1974 در صعود به تورنومنت های مهم فوتبال ملی ناموفق بودند؛ غیر از سال 1938. در آن سال و در دور اول جام جهانی، یک بازی تماشایی برابر برزیل ارائه کردند. لهستان در این بازی 5گل به ثمر رساند که چهارتای آن سهم ویلیموفسکی بود. او به اولین بازیکنی تبدیل شد که موفق می شود در یک بازی از جام جهانی 4گل به ثمر برساند. اما متاسفانه برزیلی ها 6 گل زدند و لهستان خیلی زود به خانه برگشت.
فدراسیون فوتبال لهستان در سال 1919 تاسیس شد و اولین بازی تیم ملی آنها در سال 1921 برگزار شد. لهستان در بوداپست برابر مجارستان بازی کرد و 1-0 شکست خورد. تیم فوتبال لهستان قبل از اولین حضورش در جام جهانی، در المپیک 1924 و 1936 ظاهر شد. اما با وقوع جنگ جهانی دوم، آنها تا سال 1954 نتوانستند در تورنومنت های فوتبالی شرکت کنند. در آن سال لهستان به حکم قرعه با مجارستانی همگروه شد که بهترین تیم کره زمین بود! آنها چطور آماده این نبرد مهم شدند؟ آیا به تحلیل تیم حریف پرداخته برای هر بازیکن مجارستانی یک پرونده آماده کردند؟ آیا از سیستم دفاع یک در برابر یک در مقابل بهترین بازیکن حریف (فرانس پوشکاش) استفاده کردند؟ یا اینکه روی بازی تیمی خود تمرکز کردند و به یک استراتژی دفاعی موفق دل بستند؟ پاسخ به تمام این سوال ها منفی است. آنها از شرکت در این بازی امتناع کردند. این تصمیم تحت تاثیر وزارت ارتباطات لهستان بود و برخلاف تصور عموم، هیچ ربطی به بازدید کن بارلوف از ورشو و کراکوف نداشت.
این وزارتخانه قصه طولانی دارد. در مقدماتی جام جهانی 1934 لهستان با چکسلواکی بازی داشت و در خانه و در نیمه اول بازی شکست خورد. در یک حرکت عجیب آنها توپ را برداشتند و رفتند و نیمه دوم بازی هرگز برگزار نشد. این کمبود روحیه ورزشکاری الهام بخش خیلی از کودکانی بوده که با شکست در هر ورزشی، از ادامه بازی امتناع می کردند و به خانه می رفتند.
لهستان حتی وقتی که این حقیقت را قبول کرد باید برای حضور در تورنومنت های مهم تلاش کند موفق نشد در این رویدادها حضور پیدا کند. برای آنها شکست در مقدماتی جام جهانی و جام ملت های اروپا تبدیل به عادت شده بود. آنها برای حضور در جام جهانی 1958 سوئد امید زیادی داشتند ولی در بازی پلی آف مغلوب شوروی شدند. بازی در زمین بی طرف برگزار شد البته اینکه شهر لایپزیش آلمان شرقی با توجه به قدرت و روابط شوروی در آن سال ها چقدر بی طرف بوده جای بحث دارد. لهستان یکی پس از دیگری در بازی های مقدماتی ناکام می ماند. حتی در بازی های المپیک که بازی ها بیشتر حالت آماتور داشت، سفید و قرمزها نمی توانستند به موفقیت برسند. همه چیز وقتی عوض شد که کازیمیرز گروسکی در سال 1970 به عنوان سرمربی تیم ملی لهستان انتخاب شد. او قبلا مربی تیم زیر 23ساله های لهستان بود.
تیم فوتبال لهستان کار خود را با کسب مدال طلا در بازی های المپیک 1972 آغاز کرد. سپس آنها جواز حضور در جام جهانی 1974 آلمان را به دست آوردند. در این راه آنها از سد انگلیس سر الف رمزی گذشتند. البته نباید نقش رونالد مک دونالد در صحنه گل را فراموش کرد. در این بازی برایان کلاف، کارشناس وراج شبکه ITV با لحنی تمسخرآمیز در مورد دروازه بان لهستان صحبت می کرد و او را یک دلقک می دانست. ولی این دروازه بان با سیوهای فوق العاده اش پاسخ مناسبی به او داد و به تیمش کمک کرد به یک تساوی 1-1 باارزش در ورزشگاه ومبلی برسد. آنچه به سقوط انگلیس انجامید.
در جام جهانی، لهستانی ها سیاهی لشکر نبودند. آنها در مرحله گروهی ایتالیا و آرژانتین و هاییتی را مغلوب کردند و بعد هم یوگسلاوی و سوئد را از پیش رو برداشتند تا به مرحله نیمه نهایی برسند. در این بازی مهم لهستان با یک گل مغلوب آلمان غربی شد که در نهایت جام قهرمانی را بالای سر برد. البته بازی در یک زمین پرآب برگزار شد و شرایط را برای لهستانی ها دشوار کرده بود و به سود ژرمن ها بود. توماژفسکی که دلقک نامیده شده بود، بازی های درخشانی در جام جهانی داشت. این دروازه بان سیوهای فوق العاده ای داشت و در دو بازی مختلف از جام توانست دو ضربه پنالتی را مهار کند. وقتی این دروازه بان به خانه برگشت با استقبالی مواجه شد که لایق قهرمان ها بود. جالب است بدانید او بعدها به پارلمان لهستان راه پیدا کرد. کلاف هم به لیدزیونایتد رفت و مثل دلقک ها رفتار کرد.
لهستان جواز حضور در جام جهانی 1978 مکزیک را به دست آورد. آنها در گروه خود صدرنشین شدند اما در مقابل تیم های آمریکای جنوبی به مشکل خوردند. لهستان مغلوب برزیل و آرژانتین شد. البته این تورنومنت را هم می توان برای آنها موفقیت آمیز ارزیابی کرد. در سال 1982 هنوز هم خیلی از بازیکنان تیم 1974 در تیم حضور داشتند. لهستان موفق شد بار دیگر به مرحله نیمه نهایی جام جهانی برسد. این بار آنها مغلوب ایتالیا شدند. حضور در جام جهانی 1986 مکزیک آخرین مشارکت لهستان در جام جهانی در آن قرن بود. مقصر این داستان هم کسی نبود جز لخ والسا.
اتحادیه تجارت آزاد سولیدارنوسک رهبری داشت به نام والسا که شخصیتی کلیدی در سقوط حزب کمونیست حاکم در لهستان بود. او به خاطر شجاعت و جسارتش در مقابله با ژنرال های قدرتمند احترام زیادی کسب کرد. البته شاید احمقانه باشد در مقابل چیزهایی که لهستان به دست آورد، از رکود فوتبال این کشور صحبت کنیم؛ آزادی بیان، آزادی های مدنی، حقوق بشر و شکوفایی اقتصادی. ولی خوب نمی توان این نکته را هم کتمان کرد که این تحول سیاسی و اجتماعی تاثیری منفی بر فوتبال لهستان داشت. درواقع هرچه آزادی های سیاسی در لهستان بیشتر شد، تیم ملی فوتبال لهستان بیشتر دچار افت شد.
در زمان کمونیست ها، باشگاه های لهستان تحت اختیار ارتش، دولت و پلیس این کشور بودند. در واقع قدرت آنها در زورگویی و اختناق ریشه داشت. بعد از سال 1989، نهادهای خصوصی جایگزین شدند و فوتبال به دست بخش خصوصی سپرده شد. این مالکان جدید می توانستند انتخاب کنند موفقیت در کوتاه مدت می خواهند یا سرمایه گذاری در بلندمدت. آنها گزینه اول را انتخاب کردند و توسعه آکادمی ها و سرمایه گذاری روی بازیکنان جوان متوقف شد. لهستان دیگر چهره هایی چون لاتو، دینار و بونیک را به جهان فوتبال معرفی نکرد.
در هزاره جدید، خورشید فوتبال لهستان باز طلوع کرد. عقاب های سفید به جام جهانی 2002 و 2006 راه پیدا کردند. هرچند آنها در هر دو تورنومنت وداعی زودهنگام داشتند. در سال 2008 لهستان بالاخره توانست در یورو حاضر باشد. آنها در گروه خود صدرنشین شدند و به رتبه شانزدهم در رنکینگ بین المللی فیفا رسیدند ولی باز هم نتوانستند به مراحل بالاتر برسند. لهستان در مقدماتی جام جهانی 2010 عملکرد فاجعه باری داشت و در گروه خود از آخر دوم شد. تنها سن مارینو پایین تر از آنها در رتبه آخر گروه ایستاد. جالب است بدانید یکی از بدترین تیم های لهستان در تاریخ فوتبالش موفق شد بهترین نتیجه تاریخ این کشور را رقم بزند: پیروزی 10-0 در کیلس. در سال 2012 لهستان به بدترین رتبه اش در رنکینگ فیفا رسید: رده هفتادوپنجم. وضعیت از این هم وخیم تر شد: فوتبال لهستان درگیر یک فساد بزرگ شد و تقریبا تمام کارکنان و مدیران اتحادیه فوتبال این کشور از کار معلق شدند. پلیس بیش از دویست نفر را در رابطه با این پرونده سنگین بازداشت کرد. در این میان می توان به داوران، بازیکنان، مربیان و مدیران فوتبالی اشاره کرد.
لهستان به همراه اوکراین میزبان یورو 2012 بود و طبیعتا بدون انجام بازی مقدماتی در تورنومنت حاضر شد. متاسفانه آنها خود را برای این بازی های مهم آماده نکرده بودند و استرس در حرکات بازیکنان مشهود بود. بار سنگین انتظارات، استرس بیش از حد و فشار تماشاگران حاضر در استادیوم در بیست دقیقه ابتدایی بازی به نفع لهستان تمام میشد. آنها یک مهاجم کلاس جهانی داشتند که به عنوان بهترین بازیکن سال بوندس لیگا انتخاب شده بود: لواندوفسکی. این مهاجم بزرگ قوت قلبی بود برای کشوری که می خواست کارهای بزرگی در فوتبال بکند. اما وقتی تیم در نیمه دوم به زمین می رفت مشخص میشد در خط دفاع مشکلات فراوانی دارد. دو تساوی برابر یونان و روسیه و یک شکست 1-0 برابر جمهوری چک به معنای خداحافظی زودهنگام آنها با جام بود. لهستانی ها بیش از حد به رتبه خوب شان در رنکینگ فیفا اعتماد کرده بودند.
شاید دوران طلایی آنها باز هم آغاز شود. باز یک کارشناس فوتبال مزخرف بگوید و آنها همه را متحیر سازند. باید منتظر ماند و دید.