طرفداری- اتفاقی غیر قابل تصور به وقوع پیوسته و "رسوایی کازان" برای همیشه وارد تاریخ فوتبال آلمان خواهد شد، چون مانشافت به عنوان مدافع عنوان قهرمانی برای اولین بار به عنوان آخرین تیم گروه خود، از صعود به مراحل حذفی رقابت های جام جهانی باز مانده است.
در حال حاضر تنها می توان در مورد پیامدهای چنین رسوایی بزرگی به گمانه زنی پرداخت، اما بی تردید این شکست تاریخی همانند سونامی خطرناکی عمل خواهد کرد و لرزش های آن موج های مهیبی به وجود خواهد آورد که می توانند فوتبال آلمان را دستخوش تغییرات بزرگی قرار دهند. این یادداشت به پیامدهای تهدیدآمیزی که حذف غیر قابل باور مانشافت از مرحله گروهی رقابت های جام جهانی می تواند به همراه داشته باشد، می پردازد:
یک- سرمربی تیم ملی آلمان
یوآخیم لوو سرمربی مانشافت چند روز قبل از شروع رقابت های جام جهانی قرارداد خود را تا سال 2022 تمدید کرد. اما بعد از شکست تلخ مقابل کره جنوبی در گفتگویی آینده خود در راس کادر فنی مانشافت را نامعلوم توصیف نمود. راینهارد گریندل رئیس فدراسیون فوتبال آلمان، تمایل دارد که همچنان یوگی لوو مسئولیت هدایت مانشافت را عهده دار باشد، اما وی نیز چنین موضوعی را منوط به مذاکرات بیشتر با یوگی لوو کرده است.
در حال حاضر یافتن جانشینی مناسب برای یوآخیم لوو غیرممکن به نظر می رسد، چون سرمربیان مطرح آلمانی یا همانند کلوپ، ناگلزمن، توخل و تدسکو همگی از قراردادهای بلند مدتی با باشگاه های خود برخوردار هستند و یا مانند یوپ هاینکس تمایلی به ورود دوباره به دنیای مربی گری ندارند و همین واقعیت به مزیتی بزرگ برای یوآخیم لوو بدل شده است. همچنین حضور سرمربیانی غیر آلمانی همانند آرسن ونگر و رالف هازن هوتل بر روی نیمکت مربیگری مانشافت غیر قابل تصور به نظر می رسد، ضمن اینکه انتخاب همکاران و دستیاران سابق یوآخیم لوو نظیر اشتفان کونتس، هانزی فلیک و حتی ماتیاس سامر برای چنین پست حساسی برای فدراسیون فوتبال آلمان ریسک بسیار بزرگی خواهد بود.
اما مشکل بزرگ یوآخیم لوو در این مسئله نهفته است که بعد از حذف فاجعه بار از رقابت های جام جهانی، افکار عمومی و رسانه ها دیدی انتقادی نسبت به وی پیدا کرده اند که این موضوع ادامه فعالیت وی به عنوان سرمربی مانشافت را با مشکلاتی روبرو خواهد کرد. با این وجود پرسش تعیین کننده در زمینه آینده سرمربی گری در مانشافت این است که آیا یوآخیم لوو خود به عنوان مربی فاتح جام جهانی تمایلی به ادامه همکاری با فدراسیون فوتبال آلمان دارد؟
دو- کادر بازیکنان تیم ملی آلمان
مانشافت با توجه به برخورداری از بازیکنانی نامی و معروف از سوی بیشتر کارشناسان دنیای فوتبال به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در رقابت های جام جهانی روسیه مطرح بود، واقعیتی که بعد از حذف ناباورانه این تیم در مرحله گروهی این رقابت ها بسیار ناراحت کننده و تلخ است. میشائیل بالاک کاپیتان سابق مانشافت شاید بهتر از همه چنین حقیقت ناگواری را توصیف کرده باشد.
حذف تیم های ضعیف در مرحله گروهی جام جهانی امکان پذیر است، اما کنار رفتن مانشافت از این رقابت ها با وجود برخورداری از چنین کادری، هرگز قابل قبول نیست.
لژیونرهای آلمانی و بازیکنان بایرن مونیخی حاضر در کادر کنونی مانشافت هرگز نتوانستند توانایی های بالای خود را در روسیه به نمایش بگذارند. برتی فوگتس سرمربی سابق مانشافت که با این تیم فاتح رقابت های یورو 96 نیز شده در این زمینه معتقد است:
فکر می کنم بهتر باشد که برخی از بازیکنان کادر فعلی تیم ملی آلمان دیگر به این تیم دعوت نشوند. در حقیقت برخی از آنها دیگر شایستگی ادامه حضور در کادر مانشافت را ندارند.
تونی کروس قبل از آغاز رقابت های جام جهانی مدعی شده بود که به فکر خداحافظی از بازی های ملی است و به احتمال فراوان مسوت اوزیل و ایلکای گوندوعان نیز بعد از حاشیه های سیاسی ایجاد شده در اطراف آنها چنین افکاری را در ذهن خود گذرانده اند. با این وجود چشم پوشی از بازیکنان پا به سن گذاشته ای نظیر ماریو گومز 32 ساله و سامی خدیرای 31 ساله امری منطقی به نظر می رسد، هر چند بازیکنانی همانند ژروم بوآتنگ، توماس مولر، یوناس هکتور و یولیان دراکسلر نیز بعد از عملکرد ضعیف خود در جام جهانی روسیه، با علامت پرسش بزرگی در جلوی اسم خود برای ادامه حضور در کادر ماشنافت روبرو هستند.
روزنامه سوئیسی Neue Zürcher Zeitung اما بهتر از هر منتقدی، مشکل اصلی مانشافت در جام جهانی 2018 را به تصویر کشیده است:
فوتبال آلمان در زمینه تغییر نسل خود در سطح ملی موفق نبوده است. در این تیم کمبود بازیکنی رهبر کاملا مشاهده می شد.
تغییری بزرگ در کادر مانشافت می تواند پیامد اصلی حذف عجیب آلمان از رقابت های جام جهانی باشد، حال کادر مانشافت نیازمند شروعی دوباره است و می بایست هسته اصلی این تیم از بازیکنان جوان فاتح جام کنفدراسیون های سال 2017 همانند ورنر، کیمیش، برانت و گورتسکا تشکیل شود.
سه- مدیریت ورزشی
مدیریت ورزشی مانشافت نیز نیازمند تغییری بزرگ و اساسی است. الیور بیرهوف از زمان عهده دار شدن چنین سمتی در سال 2004 تاثیرات بسیار بزرگ و مثبتی به وجود آورده است، اما عملکرد وی از سال 2014 و فتح جام جهانی به بعد با انتقادات فراوانی روبرو بوده است. فاصله زیاد ایجاد شده بین هواداران و تیم ملی آلمان یکی از این موارد انتقادی است که نمود آن در استقبال نه چندان زیاد از بازی های دوستانه مانشافت در استادیوم های فوتبال این کشور دیده می شود.
فدراسیون فوتبال آلمان به همین دلیل برای افزایش حمایت هواداران این تیم از هشتگ zsmmn# (مخفف کلمه zusammen که در زبان آلمانی به معنای باهمدیگر است) استفاده کرد که با استقبال چندان زیادی مواجه نشد. کادر فنی مانشافت و مدیریت ورزشی این تیم قبل از جام جهانی با اصحاب رسانه برخورد چندان مناسبی نداشتند، به نحوی که حتی حاضر به ارائه پاسخ هایی قانع کننده برای پرسش های مطرح شده در زمینه بازیکنان دعوت شده به کادر تیم جهت حضور در جام جهانی روسیه نیز نشدند.
الیور بیرهوف البته در کنار بر عهده داشتن مدیریت ورزشی مانشافت، مدیریت ورزشی تیم های بانوان و تیم های پایه آلمان، مسئولیت استعدادیابی و آموزش مربیان و همچنین تاسیس آکادمی فدراسیون فوتبال آلمان را نیز بر عهده دارد. هزینه های ساخت چنین آکادمی بزرگی به شدت افزایش یافته و تیم های بانوان، زیر 17 سال و زیر 19 سال آلمان نیز در رقابت های اروپایی عملکرد بسیار ضعیف و دور از انتظاری داشته اند، همه این موارد سبب افزایش انتقادات نسبت به عملکرد الیور بیرهوف مدیر ورزشی مانشافت شده است.
اشتفان کونتس سرمربی تیم زیر 21 ساله های آلمان که سال گذشته فاتح رقابت های قهرمانی اروپا شد در زمینه ضعف تیم های پایه آلمان گفته است:
هم اکنون کشور های دیگر در حال سبقت گرفتن از ما هستند. آنها در بسیاری از زمینه ها دقیق تر، سریع تر و پویاتر از ما عمل کرده اند.
چهار- فدراسیون فوتبال آلمان
راینهارد گریندل رئیس کنونی فدراسیون فوتبال آلمان در حقیقت به شکلی کاملا تصادفی بعد از اینکه ولفگانگ نیرزباخ رئیس قبلی این فدراسیون به خاطر حاشیه های ایجاد شده در زمینه نحوه انتخاب آلمان به عنوان میزبان رقابت های جام جهانی 2006 از پست خود استعفا داده بود، به چنین مقامی دست یافت.
در بوندس لیگا به خاطر عملکرد وی انتقادات بسیار زیادی وجود دارد و پیش از شروع رقابت های جام جهانی نیز وی در مدیریت حاشیه های ایجاد شده به خاطر دیدار انتخاباتی اوزیل و گوندوعان با رئیس جمهور ترکیه هرگز موفق نبود و نتوانست به این جنجال سیاسی خاتمه دهد. مدیریت ورزشی وی نیز بعد از حذف اخیر مانشافت از رقابت های جام جهانی، شکست غافلگیرکننده تیم بانوان در رقابت های یورو و عملکرد ضعیف تیم های پایه آلمان هرگز قابل قبول نبوده است.
اگر گریندل بتواند بحران به وجود آمده به خاطر حذف غافلگیرکننده مانشافت از رقابت های جام جهانی را به خوبی مدیریت نماید، می تواند به ابقای خود در پست ریاست فدراسیون فوتبال آلمان امیدوار باشد، در غیر این صورت راهی به جز ترک فدراسیون فوتبال آلمان برای وی باقی نمی ماند.
پنج- بوندس لیگا
حذف عجیب و غافلگیر کننده آلمان از رقابت های جام جهانی را می توان در راستای غروب فوتبال آلمان تعبیر نمود. در حقیقت فینال تمام آلمانی لیگ قهرمانان در سال 2013 و فتح جام جهانی 2014 سبب شده بود که کمبودهای فوتبال آلمان بروز ننمایند و یا حتی به فراموشی سپرده شوند.
در حال حاضر به جز بایرن مونیخ باشگاه دیگری از فوتبال آلمان در رقابت های اروپایی و بین المللی حرفی برای گفتن ندارد و در واقع شکست همیشگی باشگاه های آلمانی در لیگ اروپا در برابر تیم های کشورهای ضعیف تر چیزی به غیر از یک رسوایی بزرگ برای فوتبال آلمان و بوندسلیگا محسوب نمی شود.
بوندس لیگا البته خود اسیر ابر قدرتی به نام بایرن مونیخ شده، به نحوی که سایر تیم های حاضر در این رقابت ها از لحاظ ورزشی، اقتصادی و رسانه ای در برابر بایرن مونیخ همواره از پیش بازنده هستند، از اقتدار بسیار زیاد بایرن مونیخ به عنوان یکی از دلایل خسته کننده بودن بوندس لیگا نام برده می شد و حال حذف ناباورانه مانشافت از رقابت های جام جهانی می تواند به قیمت از دست رفتن هر چه بیشتر جذابیت این رقابت ها و کاهش مارکتینگ آن تمام شود.
پل برایتنر ملی پوش سابق آلمان و فاتح جام جهانی 1974 در این زمینه گفته است:
ترس من از این است که شکست آلمان در جام جهانی پیامدهای سختی حتی برای فصل بعدی بوندس لیگا به همراه داشته باشد. قهر کردن تماشاگران با فوتبال، شدت یافتن بحث ها در خصوص بازیکنان بی انگیزه ای که تمایلی برای بهبود عملکرد خود ندارند، از هم اکنون نیز قابل پیش بینی است.