ترانه “بدرود فرمانده”، “Hasta siempre Comandante” از کارلوس پوئبلا به زبانهای زیادی ترجمه و افراد زیادی آن راخوانده یا با الهام از آن ترانه ساختهاند که در این بین میتوان به
محسن نامجو و ناتالی کاردن اشاره کرد.
به دوست داشتنت خو گرفتهایم بعد از آن فراز تاریخی، آنجا که خورشید شهامتت مرگ را به زانو درآورد.
اینجا از وجود عزیز توروشناییو عطوفتی زلال بجای مانده است فرمانده چهگوارا.
دستهای قوی و پرافتخارت به تاریخ شلیک میکندآنگاه که تمامی سانتاکلارا برای دیدنت از خواب برخاسته است.
اینجا از وجود عزیز توروشناییو عطوفتی زلال بجای مانده است فرمانده چهگوارا.
میآیی و با خورشیدهای بهاری نسیم را به آتش میکشی تا با شعلهٔ لبخندت پرچمی برافرازی
اینجا از وجود عزیز توروشناییو عطوفتی زلال بجای مانده است فرمانده چهگوارا.
عشق انقلابیات تو را به نبردی تازه رهنمون میشود آنجا که استواری بازوان آزادگرت را انتظار میکشند.
اینجا از وجود عزیز توروشناییو عطوفتی زلال بجای مانده است فرمانده چهگوارا.
از پی تو میآییم چنانکه دوشادوش تو میآمدیم و همراه با “فیدل” تو را میگوییم:”بدرود، فرمانده!”
اینجا از وجود عزیز توروشناییو عطوفتی زلال بجای مانده اس تفرمانده چه گوارا