میلانیستا و بارسا و استقلالی از بدو تولد
متنفر از رئال و پرسپولیس و چلسی و یوونتوس
**************
ورزشکار فمنیست
**************
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance face à la mer
در برابر دریا به پیش می روم
Je navigue sur les flots
بر روی امواج به پیش می رانم
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance et je suis fière
به پیش می رانم و سر افرازم
De ce que porte mon dos
از آنچه که بر دوش من است
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به قایقی
Qui trouve son équilibre Entre les vagues et le chaos
که تعادلش را بین امواج و آشفتگی باز می یابد
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance et je suis fière
به پیش می رانم و سر افرازم
De ce que porte mon dos
از انچه که بر دوش من است
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
Maman dit que malgré les épreuves
مادر می گوید که علی رغم سختی ها
Il faut continuer à sourire
باید به لبخند زدن ادامه داد
Sourire à la vie
لبخند به زندگی
Et qu'il y a toujours du bon
و اینکه همیشه چیز خوبی برای بدست آوردن هست
A tirer tant qu'on respire
مادامی که نفس می کشیم
Ou alors on se tait pas
در غیر اینصورت ما ساکت نمی مانیم
On va
Face au vent en priant
ما در برابر باد دعاگویان به پیش می رویم
De toutes nos forces écorchées par le temps
در حالی که زمان ما را از تمام قدرت هایمان محروم کرده است
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance face à la mer
در برابر دریا به پیش می روم
Je navigue sur les flots
بر روی امواج به پیش می رانم
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance et je suis fière
به پیش می رانم و سر افرازم
De ce que porte mon dos
از آنچه که بر دوش من است
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به قایقی
Qui trouve son équilibre Entre les vagues et le chaos
که تعادلش را بین امواج و آشفتگی باز می یابد
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance et je suis fière
به پیش می رانم و سر افرازم
De ce que porte mon dos
از انچه که بر دوش من است
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
Avec le temps tout s'éloigne
همه چیز با گذشت زمان بر طرف میشود
Avec le temps tout s'éloigne
همه چیز با گذشت زمان بر طرف میشود
Avec le temps tout s'éloigne
همه چیز با گذشت زمان بر طرف میشود
Avec le temps tout se soigne
همه چیز با گذشت زمان بر طرف میشود
Je me souviens de nos mains mortes de froid
به خاطر می آورم که دستهایمان از سرما بی حس شده بود
Ce sac lourd sur nos épaules
این کوله بار سنگین بر روی شانه هایمان
Pour manger à notre faim quand la vie faisait sa loi
تا وقتی زندگی، قانونی برنده تر از چاقو به ما نشان داد
Plus tranchante qu'un couteau
چیزی برای زنده ماندن داشته باشم
Et puis on s'y fait
و بعد به آن عادت می کنیم
Et puis on s'y fait
و بعد به آن عادت می کنیم
Et puis on s'y fait
و بعد به آن عادت می کنیم
Et puis on s'y fait, s'y fait
و بعد به آن عادت می کنیم
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance face à la mer
در برابر دریا به پیش می روم
Je navigue sur les flots
بر روی امواج به پیش می رانم
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance et je suis fière
به پیش می رانم و سر افرازم
De ce que porte mon dos
از آنچه که بر دوش من است
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به قایقی
Qui trouve son équilibre Entre les vagues et le chaos
که تعادلش را بین امواج و آشفتگی باز می یابد
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance et je suis fière
به پیش می رانم و سر افرازم
De ce que porte mon dos
از انچه که بر دوش من است
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
Avec le temps tout s'éloigne
همه چیز با گذشت زمان بر طرف میشود
Avec le temps tout s'éloigne
همه چیز با گذشت زمان بر طرف میشود
Avec le temps tout s'éloigne
همه چیز با گذشت زمان بر طرف میشود
Avec le temps tout se soigne
همه چیز با گذشت زمان بر طرف میشود
Avec le temps...
Et je rame, rame, rame, rame, je rame sur les eaux
و من روی آبها پارو می زنم و پارو می زنم
Et je rame, rame, rame, rame, mais l'espoir coule à flot
و من پارو می زنم و پارو می زنم، اما امیدها دور می شوند
Et je rame, rame, rame, rame, je rame sur les eaux
و من روی آبها پارو می زنم و پارو می زنم
Et je rame, rame, rame, rame...
پارو می زنم، پارو می زنم
UUn peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance face à la mer
در برابر دریا به پیش می روم
Je navigue sur les flots
بر روی امواج به پیش می رانم
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance et je suis fière
به پیش می رانم و سر افرازم
De ce que porte mon dos
از آنچه که بر دوش من است
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به قایقی
Qui trouve son équilibre Entre les vagues et le chaos
که تعادلش را بین امواج و آشفتگی باز می یابد
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
J'avance et je suis fière
به پیش می رانم و سر افرازم
De ce que porte mon dos
از انچه که بر دوش من است
Un peu comme un bateau
کمی شبیه به یک قایق
Comme un bateau
مانند یک قایق
Comme un bateau
مانند یک قایق
Comme un bateau
مانند یک قایق
Comme, comme un bateau