مطلب ارسالی کاربران
یادداشت: بی.بی.بی.سی، صخرهی آتزوری
وقتی طرح و برنامه نابود میشود چه باید کرد؟ وقتی آلمانها بیوقفه حمله میکنند و امکان پرس کردن نیست چه راهی باقی میماند؟ بازگشت به ریشهها. کاری که همیشه طرحِ اولِ مربیانِ ایتالیایی بوده، اما آنتونیو کونته برایِ شرایطِ خاصی کنارش گذاشته است
گابریله مارکوتی
شصت سال است که ایتالیا قدرتِ خودش در دفاع کردن را بارها و بارها نشان داده است. تواناییای که نمادش امشب جیجی بوفون و سه مدافعش، آندرهآ بارتزالی، لئوناردو بونوچی و جورجو کیلینی خواهند بود. بهشان بی.بی.بی.سی میگویند، کنایهای به بی.بی.سیِ رئال مادرید، بیل و بنزما و کریستیانو رونالد.
این کوارتت شاید تنها بخشی از تیمِ آنتونیو کونته هستند که نشانی از تیمهایِ پرستارهیِ سالهایِ گذشته دارند. به اعترافِ خودِ کونته هافبکها و مهاجمینش استعدادهایِ ذاتیِ بالایی ندارند و برایِ همین رویِ تلاشِ زیاد و نظمِ تاکتیکی کار کردهاند. بی.بی.بی.سی هم این کیفیات را دارند اما فرایِ آن استعدادی خاص هم داشتهاند که در طیِ سالها رشد کرده است.
بوفون در 21 سالگی برایِ اولین بار در سریِ آ بازی کرد و دو سال بعد اولین بازیِ ملیاش را انجام داد، بازیهایی که حالا تعدادشان به 159 رسیده است. بوفون با انتقالش از پارما به یوونتوس هنوز گرانقیمتترین دروازهبانِ تاریخِ فوتبال است و تنها دروازهبان بینِ 50 ترنسفرِ گرانقیمتِ تاریخ. بوفون شاید تنها فوتبالیستِ ایتالیایی است که جایگاهی کنارِ دینو زوفِ افسانهای دارد، جایگاهی که برایِ ایتالیایها بالاترین است.
بونوچی از همان نوجوانی استعدادِ خودش را نشان داده بود و برایِ همین اینتر در 18 سالگی به چنگش آورد. بونوچی در 22 سالگی مدافعِ ثابتِ نراتزوری در سریِ آ شد و یک سال بعد به یوونتوس رفت و مهرهیِ کلیدیِ بیانکونری شد.
کیلینی در 20 سالگی مدافعِ چپِ ثابتِ فیورنتینا بود، با اینکه جثهاش برایِ این پست خیلی بزرگ بود. کیلینی در همین سال برایِ اولین بار پیراهنِ ایتالیا را هم به تن کرد و یک سالِ بعد راهیِ یوونتوس شد و حالا یک دهه است که قلبِ خطِ دفاعِ بانویِ پیر بوده.
راهیِ بارتزالی تا اینجا کمی پیچیدهتر بود. بارتزالی که اهلِ فلورانس است، مثلِ بوفون سالِ 2006 قهرمانِ جهان شد و دو سال بعد به ولفسبورگ پیوست تا با این تیم قهرمانِ بوندسلیگا شود. بعد سالِ 2011 بارتزالی به یوونتوس پیوست تا کوارتتِ بی.بی.بی.سی کامل شود. بین این چهارتا شاید فقطِ خودِ بارتزالی بود که از سنِ پایین انتظارِ زیادی ازش نمیرفت. سهتایِ دیگر ستارههایِ جوانی بودند که تمامِ فشارهایِ شهرت در سنِ کم را تاب آوردند و روز به روز بهتر شدند.
بوفون، بونوچی، بارتزالی و کیلینی در سالِ 2011 بدین سو در یوونتوس همبازی بودهاند و سه فصلِ کامل تحتِ نظرِ کونته بازی کردهاند. ارزشِ چنینِ تجربه و هماهمنگیای واقعا قابلِ اندازهگیری نیست. جایی که مربیان در نهایت اگر خیلی خوششانس باشند میتوانند با 10 تا 12 بازی مدافعینشان را با هم هماهنگ کنند، کونته خطِ دفاعی دارد که صدها بار کنارِ هم بازی کردهاند و مهمتر اینکه ایدههایِ خودش را کاملا میشناسند. (البته این قضیه شرطِ کافی نیست: واسیلی برزوتسکی و سرگی ایگناشویچ و ایگور آکینفیف از سالِ 2004 در تیم ملی و باشگاهشان همبازی بودهاند و از سالِ 2009 تحتِ رهبریِ لئونید اسلاتسکی بازی کردهاند، اما در 3 بازیِ یورو 6 گل خوردند و خیلی راحت حذف شدند.)
از نظرِ شخصیتی این چهارتا تفاوتهایِ زیادی با هم دارند. بوفون پسرِ طلاییِ سابق است که بدل به رهبری کاریزماتیک شده است. کیلینی تحصیلاتِ دانشگاهی دارد اما فوتبالش بنا بر اصلِ "هر جوری که بشه، و هر کاری که لازم باشه" بنا شده. با این حال وقتی به چهرهاش نگاه میکنیم شخصیتی دوستداشتنی میبینیم. بونوچی بازیکنی است که روانکاو و مربیِ ذهنی برایِ خودش استخدام کرده است. اما در ضمن وقتی یک بار کنارِ همسر و بچهاش به سارقی مسلح روبرو شده چنان تویِ صورتش کوبیده که وادار به فرارش کرده. و بعد بارتزالی، غولِ آرام را داریم، از همه آرامتر و از همه متفکرتر.
بی.بی.بی.سی بخشی از تیمِ کونته است که لازم نیست نگرانش باشد. نگرانیِ کونته برایِ بازیِ امشب مرکزِ خطِ میانیاش است، جایی که تیاگو موتا محروم است و دانیله دروسی هم مصدوم. اگر دروسی نهایتا به بازی نرسد، کونته جایگزینِ طبیعی برایش ندارد و شاید مجبور شود بدین خاطر سیستم و تاکتیکِ تیمش را تغییر دهد و روی طرحِ دوم بیاورد، طرحی که همیشه طرحِ اولِ مربیانِ آتزوری بوده است. عقب نشستن و تحملِ فشارِ آلمان.
اما کونته از آنجایی که مهاجمینش سرعت و خلاقیتِ لازم برایِ ضدحملههایِ سریع را ندارند، دنبالِ راهی دیگر برایِ پر کردنِ جایِ دروسی میگردد. با این حال اگر این راه پیدا نشود، قطعا اعتماد کردن به بی.بی.بی.سی در حساسترین شرایط و بازیها نمیتواند چندان نگرانکننده باشد.
Gabriele Marcotti