💠چند کلمه حرف حساب، لطفا بخونید👇
🔹یکی از برندهگان جایزه اُسکار درباره جایزهاش میگوید: «وقتی بچه بودم و میرفتم حمام، شامپومو بغل میكردم، اشک از چشمهام سرازیر میشد و تصور میكردم جايزهٔ اسكاره! الان هم اشک از چشمهام سرازير میشه؛ اما اين یکی ديگه واقعاً جايزهٔ اسكاره! شامپو نيست!!»
🔹چند وقت پيش يه روزنامهٔ انگليسی به نقل از یکی از بازیکنان بزرگ فوتبال نوشته بود: «باور کنید من رؤیای تمام موفقيتهايم را در بچگیهايم ديده بودم...!»
🔹صاحب یکی از بزرگترین هتلهای زنجیرهای تو بچگی سرایدار یک هتل بود و تمام جوانی و نوجوانیاش را هم صرف سرایداری کرده بود، اما الان دهها هتل تو دنیا داره. در مصاحبه از ایشون سؤال میشه: «تمام نوجوانی و جوانی سرایدار بودی؛ چی شد که این شدی؟!» جواب میده: «من هتلبازی کردم!» «در تمام اون دوره که همه میدونن من سرایدار بودم و چمدان مشتریها رو جابهجا میکردم، شبها که رییس هتل میرفت خونه، من میرفتم تو اتاقش؛ لباسهامو درمیآوردم؛ لباسهای رییس رو میپوشیدم؛ پشت میز مینشستم و هتلبازی میکردم! مدام تصور ذهنی من این بود که یکی از بزرگترین هتلداران دنیا هستم...!»
🔻حالا بعضی از ما تو خلوتمون «سرطان بازی» میکنیم...!
بعضیها تو ذهنشون روزی چند بار دادگاه خانواده میرن!
روزی چند بار ورشکست میشن!
روزی چند بار چاقو تو شکمشون میره!
رابطهٔ زيبا و عاشقانهشون رو تموم شده میبينن!
روزی چند بار خودشونو بیکار و بیپول میبینن!
بچهها و عزيزانشون رو مرده و از دست رفته احساس میكنن!
خودشون یا اطرافیانشون تصادف میکنن و معلول میشن!
🔻خيلی وقتها نقش يک آدم شكستخورده، بیمسئوليت، نالايق، طَرد شده، زشت و غيردوستداشتنی رو بازی میكنن!
♦️به قول "آلبرت اینشتين": «انسان در نهایت شبیه رؤیاهایش میشود...؛ رؤیاهای زیبا و نیکخواهی برای خود و ديگران بسازید؛ همين! هميشه ميتوانيم افكارمان را مديريت كنيم و همانطور كه دلمان ميخواهد آينده را ترسيم كنيم.
بياييد از امروز افكار و تصوير ذهنيمان را تغيير دهيم👌