۱۸ ژوئن ۱۹۸۲
آرژانتین ۴-۱ مجارستان؛ اولین گل مارادونا در جام جهانی
مارادونا در خصوص این گل می گوید: “من تنها می خواستم توپ را وارد دروازه کنم و نه هیچ چیز دیگر. ما اولین بازی خود را در جام جهانی مقابل بلژیک باخته بودیم و نمی خواستیم این اتفاق تکرار شود.
من در جام جهانی زیر ۲۰ ساله ها نیز گل هایی را به ثمر رسانده بودم ولی نمی توانم آن را با احساساتی که در جام جهانی برایم حاصل شد مقایسه کنم.
گلزنی در جام جهانی مثل آن بود که مادرم می آید و به من صبحانه را در رختخواب می دهد؛ این احساس خوشبختی خالص است درست مانند زمانی که مادر خود را بوسیده اید. در آن لحظه اتفاقات زیادی از ذهن شما گذر می کند.”
آرژانتین ۱-۳ برزیل؛
یک کارت قرمز برای ضربه زدن به باتیستا
ال دیاز در خصوص این اتفاق گفت: “سالها بعد من در رابطه با آن اتفاق با باتیستا صحبت کردم و شرح صحبتمان را به فالکائو نیز گفتم. زمانی که برزیل ۱-۳ از ما پیش افتاد آنها شروع به تمسخر ما و به سخره گرفتن جریان بازی کردند که برای من قابل قبول نبود.”
البته باتیستا در پاسخ گفت: “نه دیگو این تنها فوتبالی بود که برآیند کشور ماست اما اگر آرژانتین نیز با ۳ گل از برزیل پیش می افتاد و من شروع به آواز خواندن و فریاد ole ole سر دادن می کردم قطعا آنها نیز جوش می آوردند.”
اگر کمی غیرت در رگ های شما باشد در این شرایط به قصد بازیکن حریف را مورد هجوم قرار می دهید تا اخراج شوید اما قبول دارم؛ من بازیکن مناسبی را برای تنبیه کردن انتخاب نکردم!
۲۲ ژوئن ۱۹۸۶
آرژانتین ۲-۱ انگلستان: گل قرن
مارادونا در توصیف یکی از مهم ترین لحظات تاریخ جام های جهانی اینگونه می گوید: “من دیگر گلی اینگونه به ثمر نرساندم. البته من در موقعیت های دشوار باز هم گلزنی کرده بودم اما خب این گل در جام جهانی به ثمر رسید.
زدن چنین گلی و دریبل زدن همه بازیکنان از جمله پیتر شیلتون رویایی است که همه کودکان در سر دارند. هنوز هم نمی دانم چگونه این گل به ثمر رسید و شاید ارواح و فرشتگان بودند که به زمین آمده و توپ را به سمت دروازه انگلیس می بردند.
من هرگز از تماشای آن گل خسته نمی شوم، همانطور که مادر من هر وقت که تلویزیون تماشا می کرد، به من می گفت. بیا، مادر تا دوباره این گل را تماشا کنیم! و او می گفت که تماشای گل پسرش باعث شد او احساس آرامش کند. شما اگر می خواهید بروید مختارید اما من باز هم می خواهم این گل را تماشا کنم!”
آرژانتین ۱-۰ برزیل: پاس جادویی برای کلودیو کانیگیا
مارادونا در خصوص تک گل کانیگیا با پاس او که در جام ۹۰ باعث حذف برزیل شد اینگونه می گوید: “برزیلی ها آلمائو را به خاطر این صحنه سرزنش می کنند اما من خیلی سریع از او گذشتم و هنگامی که دونگا می خواست به من نزدیک شود با آرنج خودم اجازه ندادم تا مانع حرکتم شود پس این گل تقصیر دونگا بود نه آلمائو.
وقتی کانیگیا گل را به ثمر رساند، از خدا، مادرم، و همه مقدسات در جهان تشکر کردم. او بعد از به ثمر رساندن گل جشن ساده ای برگزار کرده و تنها مشت خود را به علامت گلزنی بلند کرد اما من بعد از بازی به او گفتم آیا می دانی چه کاری انجام داده ای؟ او در پاسخ گفت بله می دانم. دروازه برزیل را باز کرده ام و من پاسخ دادم خیر! تو یک استادیوم را وادار به سکوت کردی.
زمانی که به رختکن برگشتیم به احترام برزیلی ها پیراهن کارکا را به یادگار گرفتم اما احساس می کردم ما سرقت بزرگی از آنها داشته ایم زیرا حقیقتا سلسائو لایق صعود به جمع ۴ تیم بود. در تمام جریان بازی آنها بر میدان حاکم بودند اما در نهایت ما صعود کردیم و به همین دلیل فوتبال زیباترین ورزش دنیاست.”
۳ ژوئیه ۱۹۹۰
ایتالیا ۱-۱ آرژانتین (آرژانتین ۴-۳ در ضربات پنالتی پیروز شد)؛ باز کردن دروازه والتر زنگا
مارادونا در خصوص این دیدار گفت: “احساس عجیبی داشتم زیرا وقتی بازی به پنالتی کشید ایتالیایی ها به ما گفتند ما باید برنده این دیدار باشیم.
دی آگوستینی و زنگا به من گفتند تساوی نتیجه عادلانه ای نبود اما در بازی های اینچنینی نمی توان تیمی را لایق تر از دیگری دانست؛ آنها نظر خودشان را داشتند و من هم عقیده خودم را.
من در دیدار برابر یوگسلاوی نیز یک پنالتی از دست داده بودم و وقتی که برای زدن پنالتی به سمت محوطه رفتم به خودم گفتم اگر این پنالتی را نیز از دست بدهی خیلی خرفت هستی!
به خودم گفتم نمی توانم به کسانی که دوستشان دارم مانند پدرم، مادرم، برادرانم و مردم آرژانتین خیانت کنم. پس به سمت توپ رفتم و دروازه زنگا را باز کردم و با ضربه من بود که ایتالیا حذف شد.”