میلان، حملاتی اندک، گلهایی کمتر
تیمی کند که خطری برای رقیب ایجاد نمیکند
تنها ۴ گل درمقابل ۶ تیم صدرنشین
اما موفق در حفظ مالکیت
یادداشتی از لوکا بیانچین
گازتا دلواسپرت، ۲۰ نوامبر ۲۰۱۷
موفقیتی دیگر برای میلان مونتلا تنها در عرض ۳ هفته. درست است که روح و شرایط متفاوتی بر بازیهای میلان مقابل آاِک آتن و ناپولی حاکم بود، اما یک عدد مشترک بین این دو وجود دارد. عددی که خیلی خوب شرایط ضعیف تهاجمی میلان را به ما نشان میدهد. در نیمهی نخستِ هردو این بازیها میلان موفق به لمس توپ در محوطهی جریمهی حریف نشد. ممکن است عجیب بنظر برسد اما بههرحال چیزی است که اتفاق افتادهاست.
بله ممکن است که شما با ضربات پشت محوطهی جریمه هم بتوانید به گل برسید اما فکر نمیکنم منکر این باشید که هرچه تماسهایی که با توپ در داخل این محوطه برقرار میکنید بیشتر باشد، از بخت بیشتری برای گلزنی برخوردار هستید.
این موضوع که تیم در حمله به سوسو وابسته است نیز بر هیچ کسی پوشیده نیست، اما باز هم سادهانگاریست اگر بگوییم این تنها مشکل تهاجمی میلان است. مشکل بزرگ و اصلی حضور کمرنگ در موقعیتهای خطرناک است.
گاهی اوقات بهنظر میرسد که تیم برنامههایی برای ایجاد موقعیت دارد اما آنها را بهدلیل کند بودن، ناامید بودن و کمتعداد بودن از دست میدهد. میلان با این ریتم کُند تهاجمی، به حریفان اجازه میدهد که در دفاع به موقعیت صحیح بازگردند. از این نکته نیز نباید غافل شد هیچ حرکت صحیحی بدون توپی از هافبکها و مهاجمان صورت نمیگیرد.
گواه همهی این مُدّعاها چیزی جز نتایج میلان نیست. به طور خاص به ثمر رساندن تنها ۴ گل در مقابل ۶ تیم بالای جدولی و بهطور کلی کسب تنها ۱۹ امتیاز از ۱۳ بازی. بسیار اندک! اگر بهدنبال دلایل بیشتری برای این نتایج هستید نگران نباشید چرا که موارد دیگری نیز وجود دارند.
اگر روزی سوسو در فرم خوبش نباشد و یا اصلا غایب باشد، بقیه هیچ قابلیتی در خلق موقعیت نشان نمیدهند. چالهاناوغلو و سیلوا شبیه کسانی هستند که گویی از سیارهای دیگر به اینجا فرود آمدهاند. بوناونتورا از نظر فیزیکی بسیار عقب است. کسیه کوبندگی ابتدای فصل را نشان نمیدهد، بورینی هیچ ارسال موفقی ندارد. کالینیچ هم که کاملا خارج از جریان بازی است، مثلا در همین بازی مقابل ناپولی، تنها ۳۹ بار توپ را لمس کرد، درحالیکه اینسینیه مهاجم حریف ۶۴ بار اینکار را انجام داد آنهم در موقعیتهایی خطرناکتر.
کُندی خاصی در ریتم تهاجمی تیم وجود دارد، بهطور خاص وقتی که تیم از نظر نتیجه عقب میافتد. کسی وجود ندارد که حرکتی انفجاری انجام دهد و یا اینکه تعیین کننده باشد. پیش از این سوسو اینکار را میکرد که اینروزها بهدلایلی مفصلتر این کار را انجام نمیدهد.
در بازی با ناپولی میلان در بردن بازیکنان در ناحیهی دروازهی حریف کاملا ناموفق عمل کرد و تمام مالکیت توپ این تیم در میانهی میدان و ناحیهی کمخطر برای ناپولی بود. بارها و بارها شاهد اسیر بودن تنها ۲ میلانی موجود در محوطهی جریمهی ناپولی بین ۴ مدافع بودیم.
اما به هر روی، همین مالکیت بیشتر ۵۵٪ به ۴۵٪ میلان در مقابل ناپولی، خود نکتهی مثبتی محسوب میشود، هرچند که عمدتا در مناطق کمخطر رخ داده است. با در نظر گرفتن این نکته که پیش از این در این فصل هیچ تیمی در برابر ناپولی مالکیت را در اختیار نداشته است، این موفقیت میلان آن هم در سنپائولو برای ما پیامی ویژه دارد. به ما میگوید که این تیم شخصیت بردن چنین بازیهای مهمی را دارد و باید اینکار را انجام دهد. اینکه تا به اینجای فصل، میلان پس از ناپولی و یوونتوس با میانگین ۵۷٪ مالکیت توپ از این حیث در ردهی سوم قرار دارد به ما میگوید ایدههایی در این تیم وجود دارند که عملی نشدهاند. میتوان همین نکتهی مثبت را گرفت و بر مبنای آن نکات مثبت بیشتری ساخت، مخصوصا اینکه از این به بعد رقیبانی آسانتر در پیش است. هنوز هم میتوان به کورس بازگشت.