به نام خدایی که فوتبال را آفرید تا جهان بی شور و هیجان نباشد
به نام خدایی که رئال را آفرید تا دنیای فوتبال بی خدا نباشد
به نام خدایی که مادریدیسموها را آفرید تا رئال تنها نباشد
قلم به دست می گیرم تا بنویسم روی کاغذی که همانند خودت به رنگ سپید است اما تازه درک میکنم که کلمات و جملات برای توصیف ابهت و عظمتت چقدر خوار و حقیرند. نمی دانم از کجای این داستان عشق 115 ساله سخن بگویم از آن روزی که همانند یک نوزاد چشم به جهان گشودی تا میلیون ها انسان روی زمین را شیفته خود کنی یا از آغاز پادشاهی بر قاره سبز در اواسط قرن بیستم که همراه شده بود با قهرمانی های پیاپی در اروپا و یا از سال هایی که با روحیه و انگیزه خوانیتویی کامبک های رویایی را در برنابئو رقم می زدی و همه را انگشت به دهان می کردی و یا از دسته پنج کرکس که اجازه عرض اندام را به سایر تیمهای اسپانیا و اروپا نمی داد و پروژه کهکشانی ها که هرچند سرانجام خوشی نداشت اما خاص و منحصر به فرد بود و …….
شاید عده کثیری از مادریدیسموها با دیدن چنین لحظاتی عاشق رنگ سپیدت شده باشند اما داستان برای من کمی متفاوت است زیرا من زمانی دل به تو بستم که خبری از آن قدرت همیشگی نبود و هر سال از مرحله یک هشتم نهایی قلمرو فرمانروایی خود(چمپیونزلیگ) توسط تیم هایی که در حد و اندازه نام تو نیستند کنار میرفتی و دنبال کردن رقابت ها بدون حضور تو به هیچ وجه جذابیتی نداشت. آری زرق و برق جام های رنگارنگ و موزه پر از افتخاراتت چشم مرا نگرفت بلکه هیبت و بزرگی و داشتن اسطوره های اخلاق و باوفادارت همچون سن ایکر و پسر نیک برنابئو دلم را به عشقت گره زد.
اولین خاطره زیبایی که از تو به یاد دارم برد 3-1 مقابل مایورکا در هفته پایانی لالیگای فصل 2006ـ2007 بود که منجر به کسب سی امین قهرمانی در لیگ اسپانیا شد و همچینین تکرار قهرمانی در فصل بعد اما در این میان غم حذف زودهنگام از اروپا شیرینی این قهرمانی ها را کمی به تلخی بدل می کرد و این تلخی زمانی به اوج خود رسید که 3 فصل پس از آن حتی در لالیگا هم ناکام می شدی تا سالی که همراه با مورینیو لالیگای رکوردها به دست آمد اما عدم صعود به فینال در سه فصلی که مورینیو تیم را پس از سال ها به نیمه نهایی اروپا می رساند شبهای تلخ و آمیخته با بغض را برای من رقم میزد که فقط کسب لادسیما و اوندسیما در فصول بعد همراه با کارلتو و زیدان سبب شد که آن بغض ها جای خود را به شور و شعف بدهند و حس غرور و افتخار باز هم نمایان شود.
ازعشق من به تو سال ها میگذرد اما نه تنها ذره ای از آن کم نشده بلکه هر روز بیشتر از گذشته دلبسته و مدهوش شکوه و عظمتت می شوم .در روزهای تلخ شکست و ناکامی در کسب جام افسرده و غمگین شده اما دست از حمایت برنداشته ام و در روزهای پیروزی و قهرمانی ها از شدت ذوق و شادمانی اشک بر گونه هایم جاری می شد همچون فینال لیسبون که در دقایق پایانی بازی بخاطر ترس از کابوس 12ساله لادسیما اشکم درآمده بود تا لحظه ای که در قاب تلویزیون چهره مودریچ را دیدم که به سمت نقطه کرنر می رود تا بهترین ارسال عمرش را به روی دروازه اتلتیکو روانه کند و با دیدن آن صحنه اشک غم و اندوهم به اشک امید تبدیل شد و چند ثانیه بعد در دقیقه مقدس92:48 با پرواز عاشقانه راموس ورق برگشت و آن سکوت مرگبار به فریادهای لادسیما لادسیما …… و اشکهای شوق بدل گشت نه فقط بخاطر فرار از شکست در فینال بلکه مثل همه شیفتگانت اطمینان داشتم که کار در وقت های اضافه به اتمام می رسد و ماموریت کسب دهمین قهرمانی در اروپا با موفقیت انجام می شود.
کلام آخر
عشق کلید واژه مقدسی است که هر انسانی در زندگی حتی شده یک بار آن را تجربه میکند اما در روزگاری که عشق های موجود بین دو جنس مخالف همراه شده با خیانت ، بی وفایی ، دورویی و …… من و امثال من با تو(عشق سپید) رابطه ای داریم که در آن هیچ نفاق و جدایی وجود ندارد و پر شده از تعصب ، حمایت و یک رنگی که مایه سرافرازی و افتخارمان در میان سایر آدمیان است.پس به امید روزی که همه عشق های عالم یک رنگ و رنگی جز سپید نباشد.
ای عشق سپید بمان. استوار . پابر جا . با عظمت . بمان . کهکشان در تسخیر توست .
کهکشان تحت فرمان توست . مادرید زیر قدم های استوار توست .
مادرید آرام باش تاستارگانت بدرخشند. برنابئو در هایت را ببند و بگذار کلیسا ها کمی رونق گیرند.
کریس آرام تر سوی دروازه رو بگذار مدافعان قدری نگاهت کنند.
️چند بیت شعر در وصف عشق سپید:
این عشق سپید است که دنیا چون او به چشم خود ندیده
همه عالم ز تحسین تاریخش دارند قامت خمیده
عشقش همه را دیوانه و سرگشته و حیران کرده
چه شبها که به لطفش خواب از سرمان پریده
بی جهت نیست که در کل جهان بی رقیب است
هرکس که حریفش شده را همچون گرگ دریده
هر ستاره ای رویایش پوشیدن پیراهن سپید است
و استاد پرزی که هر ستاره را اراده کرده خریده
اسطوره و باغیرت در تاریخ تا دلت بخواهد دارد
مانند خوانیتو که بخاطر عشقش تا پای جان دویده
آلفردو و خنتو ، هوگو سانچز و پوشکاش
رائول و رونالدو که سوزش هتریکاش خیلی شدیده
در برنابئو عشاق مشتاق زیارت جمالش هستند
همچون کاسیاس که با اشکش تمام تن ما لرزیده
آری تاریخچه و اعتبار فوتبال از آن رئال است
عشق سپیدی که در جهنم برنابئو حماسه ها آفریده
به شکوه و عظمت برنابئو
به وجود بابرکت هر مادریدیسمو
به غیرت و تعصب ال کاپیتانو
به تلاش و جنگندگی کریستیانو
زنده باد رئال مادرید
همین و بس