مطلب ارسالی کاربران
چگونه یوهان کرایف فوتبال مدرن را در بارسلونا از نو ابداع کرد؟پارت2
«یک بچه 23 بودم و درهایم به سوی آسمان گشوده شده بودند»
کار کرایف برای بازسازی تیم پس از مسائل هسپریا، بلافاصله آغاز شد. پانزده بازیکن فروخته شدند، که شامل بازیکنان اصلی تیم نخست هم می شدند: ویکتور مونز، رامون کالدره و برند شوستر - که این آخری، به رئال مادرید رفت. به جای آن ها، دوازده بازیکن جدید آمدند که از آن ها می توان به تیکسکی بیگیرستین (وینگر)، خوزه ماری باکرو (هافبک تهاجمی)، خولیو سالیناس (مهاجم نوک) و اوزبیو (هافبک دفاعی) اشاره کرد. اوزبیو می گوید: «من واقعا افتخار می کردم که توجه بازیکنی این چنین در کلاس جهانی، به من جلب شده است. سال های حضور او در نیوکمپ به عنوان بازیکن، فوتبال اسپانیا، و مکتب بارسلونا را تغییر داد. من یک بچه 23 ساله بودم و درهایم به سوی آسمان گشوده شده بودند. او جمعی از بازیکنان جوان را دور هم جمع کرد، بازیکنانی که تشنه موفقیت بودند و تحت تأثیر سابقه نه چندان جالب باشگاه در سال های اخیر، قرار نداشتند».
برخلاف خواسته نونز، کرایف کاپیتان الکسانکو را در تیمش نگه داشت؛ با وجود اینکه این بازیکن 32 ساله، در نخستین بازی پیش فصل تیم، توسط دسته ای از هواداران در نیوکمپ، هو شد. کرایف در حمایت از او، و با عصبانیت گفت: «الکسانکو، فقط وظیفه اش به عنوان یک کاپیتان را انجام داد. او زبانِ تیم بود و نگذاشت مردان تیمش نا امید شوند. این یعنی شخصیت. پیامرسان معمولا کشته می شود. اما نه وقتی من اینجا هستم. شاید یک رهبر مبادی آداب نباشد، ولی رهبر است. هر چه آنجا بود، اتحاد بود!». استدلال، کاملا مشخص بود. به جهنم آقای رئیس؛ اینجا رئیس من هستم! روش "دخالت"؛ روشی که نونز با آن بیزنس ها و هتل داری هایش را انجام می داد نیز، به نقطه پایان رسید. این جمله کرایف به آقای رئیس بود: «اگر می خواهی با من حرف بزنی؛ من به دفترت می آیم، تو به رختکن تیم من نمی آیی». مقدر شده بود که کرایف و نونز به راحتی با رابطه شان کنار بیایند.
«ترجیح می دهم 5-4 ببرم، تا 1-0!»
سپس، نوبت بازسازی با سبکی خاص بود. اوایل جولای 1988 او بالاخره تیم تازه جمع آوری شده اش را برای یک بازی نسبتا سطح بالا آماده کرد، و از سیستمی که می خواست اجرا کند، رونمایی کرد. اوزبیو اینگونه به یاد می آورد: «او یک تخته سیاه آورد و روی آن سه مدافع، چهار هافبک، دو وینگر محض و یک مهاجم نوک کشید. ما به هم نگاه کردیم و گفتیم: "این دیگر چیست؟!". آن دوران، عصر 3-5-2 و 4-4-2 بود. این تعداد مهاجم زیاد و این تعداد مدافع کم در یک ترکیب را، نمی توانستیم درک کنیم. او با یک دست، سبک جدیدی از فوتبال در اسپانیا را معرفی کرد. آن، یک انقلاب بود». 3-4-3 (که از روی ترکیب 4-3-3 رینوس میشل با حضور کرایف در آژاکس و تیم ملی هلند در دهه 70 برداشته شده بود) زاده شد!
سپس کرایف توضیح داد: «اگر شما چهار مدافع را مقابل دو مهاجم قرار دهید، سپس 6 بازیکن در مقابل 8 بازیکن حریف، در میانه میدان خواهید داشت. اینگونه، هیچ گاه نمی توانید بازی را ببرید. باید یک مدافع به خطوط جلویی اضافه کنیم».
«از من برای قرار دادن سه بازیکن در عقب زمین، انتقاد شده است، اما این احمقانه ترین چیزی است که به عمرم شنیده ام! چیزی که نیاز داشتیم، این بود که وسط زمین، جایی که بیش از همه به آن نیاز داریم را، با بازیکنان خودی پر کنیم. من کاملا ترجیح می دهم یک بازی را 5-4 ببرم، تا 1-0!». به طور قطع، تفکرات دفاعی در ذهن کرایف جایگاهی نداشتند. یک باز دروازبان تیم، آنتونی زوبیزارتا از سرمربی خود پرسید که استراتژی اش برای دفاع در هنگام ضربات آزاد چیست. پاسخ صریحی که او شنید، این بود: «من از کجا بدانم؟! خودت تصمیم بگیر. تو صلاحیت بیشتری از من در تعیین چگونگی دفاع هنگام کرنر داری».
در خطوط جلویی، بازیکنان از آزاد بودن سیستم، بسیار لذت می بردند. اوزبیو، که بیش از 250 بازی زیر نظر یوهان کرایف انجام داد، می گوید: «من عاشق 3-4-3 بودم. در باقی سیستم ها، واقعا نمی توانستم خوب بازی کنم. تکنیک، دید باز و هوش من برای به حرکت در آوردن سریع توپ، به خوبی در سیستم بارسای او، جواب می داد، در حالی که در باقی سیستم ها، حتی برای دادن یک پاس ساده و نگه داشتن توپ هم، کافی نبود. من به عنوان یک هافبک مرکزی، همواره در جریان بازی بودم و گزینه های مختلفی هم برای گرداندن توپ، خصوصا از سمت هافبک هایی که اسماً هافبک گوش بودند، داشتم».
در قلب این ترکیب، مالکیت بالای توپ وجود داشت، که به عنوان نشانه ای از هویت بارسا، باقی ماند. کرایف می گفت: «این یک مفهوم اساسی است. وقتی شما توپ را در اختیار دارید، به خوبی حرکت می کنید. شما چیزی را دارید که حریفتان ندارد، و بدون آن، نمی تواند به شما گل بزند. شخصی که توپ را در اختیار دارد، تصمیم می گیرد که توپ به کجا برود، و اگر تصمیم درستی بگیرید، می توانید از پرس حریف خود، بهره ببرید. توپ به جایی می رود، که شما می خواهید».