مطلب ارسالی کاربران
رویایی غــــیر ممکن . . .
ما یک رویا داشتیم .. یک رویای غیر ممکن .. یک ستاره دست نیافتنی .. یک هدف غیر واقعی ..
برای 2 دهه یونایتدی ها زخم زبان شنیدند ... سرکوفت های همسایه های شمالی هوادارایی از جنس بی احترامی
به رخ کشیدن افتخاراتشان تنها کاری بود که میتوانستند انجام دهند .. فراموش کردند که ما اولین تیم انگلستانی بودیم که قهرمان اروپا شده بود بست ، چارلتون ، لاو ، سرمت و حتی دردانه های بازبی را فراموش کردند ..
سال به سال این رویا رو به تاریکی میرفت .. لیورپول همچنان قهرمان میشد و یونایتد همچنان ناکام ..
در 6 نوامبر 1986 رئیس قلبها به یونایتد آمد . او 2 فصل اول را به بدترین شکل تمام کرد .. در سال 1988 در مصاحبه ای جنجالی گفت :
" مربیگیری یونایتد برای من مانند یه شغل نیست ، این یک ماموریت است و من بشدت در آن جدی هستم و میدانم به جایی میخواهیم میرسیم و روزی هم که این اتفاق بیافتد زندگی بشکل دراماتیک برای لیورپول و لیورپولی تغییر خواهد کرد "
او میدانست .. او میدانست که ماموریتی مهمتر از احیا یونایتد دارد ... یک رویای غیر ممکن !
سال به سال یونایتد بهتر و بهتر شد تا اینکه در سال 1993 انتظار 26 ساله یونایتدی ها به پایان برسد تا یونایتد برای هشتمین بار فاتح انگلستان شود و 18 سال بعد با همان مرد .. همان مردی که یونایتدی ها از او قول به زیر کشیدن لیورپول را گرفته بودند 19 امین قهرمانی را جشن گرفتند تا سرالکس فرگوسن در مصاحبه ای بگوید " ماموریت با موفقیت به انجام رسید " .. حالا تمسخرها به نفرت بی اندازه تبدیل شد .. سرالکس رکورد لیگ و FA Cup را از لیورپول دزدید .. یک مرد به نام سراکس فرگوسن برای کل تاریخ لیورپول کافی بود !
او آمد تا پیروز شود .. او آمد تا بهترین باشد .. او آمد تا به زیر بکشد ..
رویای غیر ممکن ما در 25 سال توسط سرالکس فرگوسن ممکن شد !